به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از فرائض و واجبات اسلامي در رديف ساير فرائض، طلب و تحصيل علم است. تحصيل و طلب علم بر هر مسلماني واجب است و اختصاص به طبقه و دسته اي خاص ندارد. قبل از ظهور اسلام بعضي از جامعه هاي متمدن آن روزگار تحصيل علم را از حقوق و امتيازات بعضي از طبقات مي دانستند و براي سايرين چنين حقي قائل نبوده اند، اما در اسلام نه تنها علم به عنوان حق از امتيازات كسي نيست، بلكه به عنوان "تكليف"و "وظيفه" بر همه افراد تحصيل آن فرض و واجب است.
"طلب العلم فريضة علي كل مسلم" يعني جستجو و تحصيل علم بر هر مسلماني فرض و واجب است. اين حديث از جمله احاديث اسلامي است كه شيعه و سني هر يك به طرق و سندهاي خود آن را از رسول اكرم (ص) نقل كرده اند.
تحصيل علم و آموزش معارف حتما براي اين نيست كه انسان فقط بر حقايق مطلع گردد و به همان قناعت نمايد، بلكه مزيتي است كه در علم هست همان وجود عمل و به دست آوردن مفاخر زندگي است. اگر چه اطلاع بر حقايق امور، خود افتخار و امتيازي است، اما علت غايي آن همان كار و كردار است كه وسيله سعادت و تعالي شخصي و نوعي است.
فرض كنيم كه در اثر تحقيقات دقيق خودمان و پيروي از كتاب آسماني و گفتار انبيا و اوليا(ع) به مقام منيع انسانيت پي برديم و دانستيم حقيقت آدمي از مقام محبت الهي تنزل كرده و يا از اشعه انوار عقل كل به وجود آمده و در واقع از نور خدا آفريده شده است اين عقيده بدون عمل چه ثمري دارد. هر گاه اين عمل ما را به عملي روشن و نفعي آشكار نرساند، كاري لغو و عبث خواهد بود. صرفا اطلاع بر حقايق ما را خوشبخت نمي كند بنابراين ميوه اين نوع دانش ها آن است كه به اخلاق فاضله متخلق گرديم.
با شعاع علم مي توان بر مجهولات طبيعت دست يافت و در روشني آن زندگي مادي را به نظم كشيد. دانشمندان از نظر اسلام داراي ارزش فوق العاده اي هستند. خداوند در سوره زمرآيه مباركه 9 مي فرمايد: آيا گروه دانشمندان يا جاهلان يكسانند.
رسول خدا(ص) انديشمندان را جانشينان خود معرفي كرده اند وقتي از پيامبر (ص) سوال مي شود جانشينان شما چه كساني هستند مي فرمايد دانشمنداني هستند كه به مردم تعليم مي دهند.
امام چهارم(ع) نشسته بودند مردي را آوردند نزد امام و گفت كه اين مرد پدرم را كشته است بايد قصاص و كشته شود. امام فرمود اگر اين شخص حقي بر گردن تو دارد به اين خاطر عفوش كن. آن مرد گفت حق دارد اما نه آنقدر كه از قصاص صرف نظر كنم. امام فرمود چه حقي آن مرد گفت اين شخص به من اصول دين آموخته است.حضرت فرمودند: به خدا سوگند كه اين حق با خون تمام مردم به غير از انبيا و ائمه برابري دارد و اين رويه پيامبر و ائمه(ع) است كه موجب تشويق و ترغيب مردم مسلمان شد، كه توانستند به قول "ولتر" مسلمانان در اكثر علوم مربي اروپاييان گردند.
با تمام ارزش هايي كه پيامبر و ائمه براي دانشمندان قائلند، اما در تمامي فرمايشات اين بزرگواران آمده كه دانشمندان بي عمل چون درختان بي ثمرند. ارزش علم و عالم كه توام با عمل و مفيد براي اجتماع باشد و الا چه بسا دانشمنداني كه در جامعه ضرر آنها از دزدان مسلح راهزن زيادتر است.
زماني كه اسلام دانشمندان را مورد توجه قرار داد و قدم آنان را با بر كت و نگاه بر آنان را عبادت شمرد براي آن بود كه با عملشان ساير مردم جذب شوند و به راه سعادت و نيكبختي گرايند.
همه كارها بر پاشنه علم مي چرخد و چرخ زندگي بر محور علم قرار گرفته است. همه شئون حيات انسان به علم وابستگي پيدا كرده به طوري كه هيچ كاري و هيچ شاني از شئون حيات بشر را جز با كليد علم نمي توان انجام داد و عالم بدون عمل در واقع بدون علم واقعي مي باشد. شكي نيست كه علم به تنهايي ضامن سعادت جامعه نيست. جامعه دين و ايمان لازم دارد همان طوري كه ايمان هم اگر مقرون به علم نباشد مفيد نيست، بلكه وبال است. اسلام نه عالم بي دين و بي عمل مي خواهد نه جاهل ديندار. در نتيجه افرادي كه ادعاي فضل مي نمايند و به گمان خويش به حقايق خلقت رسيده اند لازم است در عمل نيز امتيازي داشته باشند و الا؛ تيغ دادن در كف زنگي مست/به كه آرد علم را ناكس بدست.
نظر شما