محاصره و اشغال سوسنگرد
محور بستان و سوسنگرد از آنجا كه يك معبر وصولي جهت هدفي چون اهواز قلمداد مي شود , حائز اهميت بود . شايد بتوان گفت كه اين راه با توجه به اصلي بودن تصرف و اشغال اهواز در جبهه هاي جنوب و نزديكي هدف در آن از اهميت نظامي بيشتري نسبت به محور هاي خرمشهر و آبادان بر خوردار بوده است .
دشمن پس از پشت سر گذاشتن بستان , در محور جاده سوسنگرد با مقاومتهايي روبرو بود , اما در محور شمالي رودخانه كرخه با موفقيت بيشتري به پيشروي خود ادامه داد و توانست ظرف هفته اول جنگ , تپه هاي مهم الله اكبر را در شمال غربي سوسنگرد بتصرف در آورد با تصرف اين مواضع ارتش عراق حركت خود را به سمت سوسنگرد ادامه داد اما مقاومت رزمندگان و همچنين محدوديتها ي زمين باعث كندي اين حركت شده و در نتيجه اشغال اين شهر در هفته اول جنگ نا موفق ماند.
اگر چه در اين نبردها رزمندگان اسلام از نظر نيرو و تجهيزات دچار مشكلات و كمبودهاي بسيار بودند اما بدليل داشتن روحيه أي سرشار از ايمان و اعتقاد به اسلام و امام سر سختانه مقاومت مي كردند بطوريكه با تعدادي اندك نيرو توانستند براي واحدهاي ارتش عراق مشكل آفرين باشند در اين زمان نيروهاي مقاوم بدليلي شرايط حاكم بر جنگ از پشتيباني خوبي بهره مند نبودند , و با حداقل امكانات با دشمن مي جنگيدند. دشمن نيز با آگاهي از اين امر فشار خود را افزايش داده و با شدت بخشيدن به آتش توپخانه و ادوات خود تلفاتي را به جبهه مقاومت وارد ساخته بود بگونه أي كه جايگزيني نيرو نيز با مشكل جدي مواجه بود . با اين همه رزمندگان اسلام با حضور خود در محور جاده بستان - سوسنگرد (در شمال غربي شهر ) موفق شدند كه مانع از پيشروي سريع واحدهاي لشگر 9عراق كردند .
فلش ديگر حمله ارتش عراق در محور شمالي رود كرخه جريان داشت در اين محور اوضاع متفاوت با محور ديگر بود كه مقاومت چنداني مشاهده نمي گرديد . در نتيجه دشمن تصميم گرفت تا با تقويت اين محور , سوسنگرد را از سمت تپه هاي الله اكبر به اشغال خود در آورد .
دشمن با نصب پلي بر بوي رودخانه كرخه و در نقطه اي بنام سبحانيه معبري براي عبور بخشي از نيروهاي خود در محور تپه هاي الله اكبر (احتمالا"از تيپ 35زرهي) به سمت جنوب بنا كرد از طرف ديگر دشمن تلاش اصلي خود را متمركز شرق سوسنگرد و حركت بر روي جاده سوسنگرد -حميديه به سمت اهواز نمود .
در اين لحظات كه فشار دشمن بر قسمت شمالي شهر افزايش يافته بود كليه نيروهاي مستقر در محورهاي مختلف شهر به سمت بخش شمال شهر رفته تا مانع از ورود دشمن به داخل شهر شوند. شدت فشار دشمن و آتش توپخانه اي كه از قبل همه شهر را فرا گرفته , بحدي گسترده است كه تعداد اندك نيروهاي مقاومت پاسخگوي آن نيست . در اين لحظات تعداد ديگري از نيروها شهيد ومجروح مي شوند و باقيمانده آنان كه از تعداد انگشتان دست نيز تجاوز نمي كنند مجبور به عقب نشيني مي شوند و در نتيجه دشمن وارد شهر مي شود .
يكي از نيروهاي حاضردر اين صحنه مي گويد:
« با ورود عراقيها به شهر , شهر تقريبا" خالي شده بود ,( بدليل اجراي آتش توپخانه و خمپاره بر روي شهر از روزهاي قبل ) نيروي پياده عراق با كمك ستون پنجم (ضد انقلابيون محلي ) وارد شهر شدند . در بدو ورود ارتش عراق , ضد انقلابيون وابسته به گروهك سازمان تحريريه با پشتوانه اشغالگران فرمانداري تشكيل دادند و از مردم كه به روستاهاي اطراف پناه برده بودند دعوت به بازگشت كردند و حتي بنزين و مواد غذايي در اختيار آنها قرار دادند به همين دليل بخشي از مردم به شهر سوسنگرد باز گشتند .
….نيروي زيادي از عراقيها وارد شهر شد و فرمانده هان عراقي و عمدتا" عناصر ضد انقلاب بر شهر تسلط يافتند .»
همزمان با حركت دشمن به سمت سوسنگرد و تصرف آن , يگانهاي ديگر ارتش عراق با حضور بر روي جاده سوسنگرد اهواز , به سمت شرق حركت كردند رزمندگان اسلام كه تمامي توان خود را مصروف دفاع از شهر كرده بودند , با از دست دادن اين موضع امكان هر گونه دفاع مناسبي را در مقابل پيشروي عراق از دست داده و در نتيجه دشمن مسافت قابل توجهي را بدون برخورد با هيچگونه مقاومتي به سرعت طي كرد و به حميديه نزديك شد.
نيروهاي عراق با فرارسيدن شب و همچنين ترس و واهمه از پيشروي زياد در عمق مجددا" در اطراف شهر حميديه متوقف شدند , شواهد و قرائن نشان مي دهد كه لشگر 9 قصد داشت حركت خود را ادامه دهد و با لشگر 5 مكانيزه كه در جنوب و غرب اهواز مواضعي را بدست آورده بود, الحاق نمايد . اما با تاريكي شب اين حركت صورت نگرفت.
حضور ارتش عراق در نزديكي شهر حميديه يك تهديدي جدي براي اهواز بود , بر اين اساس سنگر سازي و ايجاد استحكامات در حاشيه شمال و شمال غربي اهواز تشد يد شد. در كنار تقويت مختصر شهر اهواز تعداد چهل نفر از نيروهاي اعزامي به شهر حميديه گسيل شدند تا در منطقه كوت سيد نصح كه عراقيها استقرار يافته بودند جبهه اي تشكيل دهند با اعزام اين نيروهاو درك حساسيت حفظ شهر حميديه و پادگان مهم آن نيروهاي ديگري به اين منطقه رفته و اقدامات پدافندي را افزايش دادند . نيروها ي اعزامي در وهله اول اقدام به ايجاد مواضع دفاعي در كوچه و خيابانهاي شهر كردند و سپس مواضعي به منظور ممانعت از ورود تانكهاي عراقي به داخل شهر تعبيه نمودند تا مانع از سقوط اين شهر و در نتيجه پادگان مهم آن شوند . حضور برادران و اقدامات آنان و نيز ضرورت جلوگيري از پيشروي دشمن به سمت اهواز كه در اثر سقوط شهر حميديه ميسر مي شد , نيروهاي مستقر در شهر را به انجام عملياتي موثر عليه واحدهاي دشمن ترغيب كرد .
در اين زمان يكي ازنيروهاي رزمنده پس از اشغال سوسنگرد خود را به اهواز رسانده و فرماندهان را در جريان امور قرار مي دهد و در نتيجه شهيد غيور اصلي بعنوان فرمانده عمليات اهواز با نيروهاي موجود در پادگان عازم منطقه مي شوند . نيروي ياد شده كه در اين حركت , شهيد غيور اصلي را همراهي مي كرد مي گويد :
« من ساعت 9 شب به اهواز رسيدم و برادر غيور اصلي را مطلع ساختم نيروهاي بسيج را جمع و جور كرديم و به سمت حميديه حركت كرديم ساعت يازده شب بود كه به حميديه رسيديم . نيروهايي از خرم آباد آمده بودند و همراه بكسري نيروهاي اهواز از غروب در در گيريها شركت داشتند و تعدادي از آنان نيز مجروح شده بودند كه امكان تخليه آنان در شب فراهم نيامده بود . نيروهاي عراقي در كنار جاده حميديه -سوسنگرد در فاصله 500متري حميديه در منطقه كفي و صاف مستقر شده بودند در مرحله اول وارد شهر حميديه شديم و شروع به سنگر سازي كرديم , آن شب قبضه آرپي جي به تعداد كافي نبود 9قبضه آرپي جي 7بود كه با توجه به نفرات كمكي , مقرر شد 18نفر وارد عمل شوند .
برادر غيور اصلي در جمع نيروهاي حاضر مي گفت : برادران پاسدار ما بايد امشب از خود بگذريم ….زيرا فردا اهواز با اين جمعيت زن و مرد , كوچك و بزرگ , با اين بعثيون مواجه خواهد شد ….مااين مسئله را تقبل مي كنيم و به تاريخ درس عبرت خواهيم داد و اين عمل ما در تاريخ ثبت خواهد شد . ما بايد امشب عمل بزرگي انجام دهيم وقتي كه داريد حركت ميكنيد , بدانيد كه عملي بزرگ انجام مي دهيد . بدانيد كه بر نخواهيد گشت …البته اجباري نيست هركس مي تواند فكر كند , جواب بدهد »
در ادامه اظهارات نيروي ياد شده آمده است :
« به هر حال 18 نفر انتخاب شديم و با راهنمايي برادراني كه در روز با عراقيها جنگيده بودند , حركت كرديم . اين 18نفر به دو گروه تقسيم شدند , يك گروه از كنار جاده و يك گروه از باغي كه دركنار جاده است به راه افتاديم قرار بر اين بود كه پس از نفوذ به عمق دشمن عمليات را آغاز كنيم (دشمن فاقد يك خط منظم پدافندي بود و تانكها بدون آرايش خاصي , در اطراف جاده مستقر شده بودندو امكان نفوذ را به نيروها ميدادند) حوالي ساعت 1بامداد , درگيري با شليك 9 آرپي جي آغاز شد . بعد از يك ربع درگيري مهمات ما پايان يافت و به عقب بر گشتيم و پس از تهيه مهمات مجددا" به منطقه درگيري بازگشته و عمليات را ادامه داديم . دقيقا" يادم هست كه نيروهاي عراقي پابه فرار گذاشتند در اين حمله يك تانك و يك جيپ منهدم شده بود اما نيروهاي عراقي سراسيمه فرار مي كردند . البته بعدا" متوجه شديم كه علت عقب نشيني عراقيها كشته شدن فرماندشان بود .»
عقب نشيني سريع نيروهاي عراق بيانگر نوعي تزلزل در جبهه دشمن و بي توجهي آنان به فرماندهي نظامي عراق بود و نشانگر آن بود كه چنانچه از ابتدا مقداري به جبهه توجه مي گرديد ارتش عراق فاقد توانايي لازم براي باقي ماندن درخاك جمهوري اسلامي بود . به هر حال به سبب اين حركت حماسي پاسداران و نيروهاي مردمي شهر اهواز از خطر سقوط نجات يافت .
صبح روز بعد هلي كوپترهاي جمهوري اسلامي نيروها و واحدهاي در حال عقب نشيني دشمن را مورد هجوم خود قرار داده و تلفاتي بر آنان وارد كردند . يگانهاي لشگر 9 با ترس و وحشت دست به عقب نشيني زده و بدون هيچگونه توقفي به سمت مرز حركت كردند . در اين حركت نه تنها از تصرف شهر حميديه ممانعت به عمل آمد بلكه نيروهاي خودي دشمن را مجبور ساختند تا شهر سوسنگرد را نيز در روز دهم شهريور تخليه كرده وتا مرز سابله عقب نشيني نمايد در نتيجه اين عقب نشيني كه باعث تعجب نيروهاي خودي بود شهر بستان نيز از اشغال عراقيها بيرون آمد همانگونه كه گفته شد عقب نشيني دشمن , رزمندگان را نيز با تعجب مواجه ساخت و از آنجا كه انتظار چنين وضعيتي غير قابل پيش بيني بود , آمادگيهاي لازم براي جايگزيني و استقرار رزمندگان اسلام وجود نداشت . به همين خاطر نيروهاي خودي بدليل قلت نيروهاي موجود و گسترد گي منطقه از ورود به شهر بستان صرفنظر كردند و توجه خود را بيشتر معطوف به دفاع و حفظ شهر سوسنگرد نمودند. در اين بين بخشي از نيروها نيز جهت انجام اقدامات ايذائي به سمت بستان حركت كردند كه چندان قابل توجه نبود . با اين حركت بخشي از نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي نيز براي اولين بار در منطقه حضور يافته و در فاصله بين شهرهاي حميديه تا سوسنگرد مستقر شدند, همچنين نيروهاي پاسدار با استقرار در داخل شهر سوسنگرد , سازمان سپاه را مجددا" پايه ريزي نموده و به سازماندهي نيروهاي موجود پرداختند و نيروهاي اعزامي اعم از پاسدار و بسيجي را در قسمتهاي مختلف شهر مستقر كردند. دشمن نيز پس از عقب نشيني كامل تا مرز اقدام به باز سازي و تقويت نيروهايش در محور سابله كرد .
نظر شما