به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر رسول رسولی پور درسومین جلسه از سلسله نشستهای "من، دیگری، معنا" ویژه تحلیل پدیده های نوظهور معنوی که به همت اداره فعالیتهای دینی، ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی استان البرز در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: معنایابی زندگی ما در ارتباط با همانی است که "دیگری"، مقابل و یا هر عنوان که خارج از باند غیر خودی و جدا از دایره جمعیت ما است، معنا پیدا خواهد کرد.
وی افزود: این تصور که توسط یک امر مینوی یا معنوی به نام خدا یا از طریق درون نفسمان با درنگ، تاملات، مراقبه و مدیتیشن میتوان به زندگی معنا بخشید، هر دو تئوری در این سلسه مباحث مطرح خواهد شد.
این استاد دانشگاه با تعریفی از معنا بخشی در زندگی گفت: معنا بخشی یک فرآیند است، یک نوع انتخاب است و کسی زندگی معنوی دارد که با دیگران میتواند ارتباط برقرار کند و پل رسیدن به امر معنوی همان دیگری است؛ چراکه دیگری بزرگ همان خداست که در آینده میخواهیم به آن برسیم، در واقع از مسیر دیگرهای کوچک که در زندگی ماست به دیگری بزرگ یعنی همان خدا خواهیم رسید.
وی با اشاره به مفهوم تنهایی از دیدگاه "مارتین بوبر" اشاره کرد و اظهار داشت: از دیدگاه مارتین بوبر تنهایی به دو معنی است؛ تنهایی به این معنا که دست از تجربه کردن دیگران و اعمال قدرت نسبت به دیگران برداریم که تنهایی به این معنا یک امر ممدوحی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: تعریف دیگر «مارتین بوبر» از تنهایی این است که ارتباطمان را از دیگران قطع کنیم که این معنی آن است که حیاتمان را قطع کردهایم و انسانی که مرتبط نیست، انسان نیست و طبق توضیحات بوبر انسانیت انسان به دیالوگ و ارتباط است.
وی گفت: اگر با جریانات نوظهور معنوی و ادیان قدیمی وارد بحث و دیالوگ نشویم اساسا متدین نیستیم و انسانیت ما با گفتگوهاست و باید ارتباط پیدا کنیم چراکه با سکوت چیزی حل نخواهد شد.
رسولی پور تصریح کرد: اگر در گذشته معنویت را در خودمان و یا خدا جستجو میکردیم باید معنویت را در دیگران جستجو کنیم و ارتباط، زمینه ایجاد معنا شود، این معنا و معنویت دوسویه است؛ در واقع هم ما با خداو هم خدا با ما ارتباط برقرار کند و هم من با دوستان و هم دوستان با من ارتباط برقرار کنند و زمانی که این ارتباط دوسویه باشد، ارتباط معنا پیدا میکند.
این استاد فلسفه با اشاره به دیدگاه بودیسم گفت: تنهایی یعنی در مکانی به گفتگوی خویش مشغول شوی آن هم نه با هدف ارزیابی خویش بلکه در مسیر حالات و لذت بردن از روح خود، طبق این تعاریف معنویت در بودیسم به گونهای تعلیم داده میشود که در حظ از نفس است و خود نفس مغفول مانده و هرچه به خود متمرکز شویم از دیگری فارغ خواهیم شد و در معنویت بودیسم حیات اینگونه معنا مییابد.
وی در ادامه یادآور شد: "مارتین بوبر" سیر در این حالت را نهایت بیهودگی و فریب دادن خویش میداند و معتقد است که فردی که در درون خودش متمرکز است در واقع حدیث نفس پیدا میکند، به موضع مبتذل روح بازی رسیده است.
این استاد فلسفه گفت: اگر گفتگو با خویشتن به منزله ارزیابی و خودکاوی و شعور به اینکه نیاز به ارتباط با دیگران است منجر شود و در این خلوت به اهمیت ارتباط با دیگران پی برده شود موثر خواهد بود. اما اگر این حالت به خلوت نشینی و عشق روحانی و خلوت با حدیث نفس باشد بر اساس تعبیر مارتین بوبر آن فرد به موضع مبتذل روح بازی دست یافته است و در نهایت بیهودگی و فریب خویش است؛ چراکه خدا را درون خود میداند و گفتگو با او را در درون خویش تصور میکند.
وی با اشاره به بودیسم که یکی از فرقههای نوظهور معنوی که از آن به عنوان «دیگری» در این سلسله نشستها یاد شده است، افزود: در بودیسم همان تراوادا، فقط به خود متمرکز میشوی. که البته دو بحث است: بحثی که به خود باز میگردی و یا اینکه تمام معنا را در خود بدانی؛ یک بحث این است که پیامبر نیاز به چله نشینی دارد و یا اینکه پیامبری یعنی چله نشینی.
رسولی پور خاطر نشان کرد: اینها انسانهای بیارزش و سطحی هستند که با دیگران ارتباط برقرار میکنند و فقط چشم را به سوی جلوههای الهی باز میکنند و تفکرشان فقط راجع به انسانهای مقدس است چراکه تقدس را انحصاراً در یک موضع خلاصه کردن فریبی است که «بوبر» به آن اشاره کرده است.
وی با اشاره به آیه قرآن که خدا روح خود را بر همه انسانها دمیده است، ادامه داد: جلوهی خدا را نمیتوان در یک نقطه محدود کرد چراکه اولاً خدا نشانه ندارد و این نشانهها قابل ارزشیابی نیست؛ چراکه همه از روح الهی بهره بردهاند و همه ما ذاتاً و به لحاظ گوهر، مقدس هستیم و خودمان به این تقدس توجه نمیکنیم. با ارتباط گیری است که این تقدس تأمین پیدا میکند و این نفحه الهی در یک موجود متورم نمیشود؛ بلکه در ارتباط با دیگران متورم میشود ودر یک فرد تقدس ازدیاد پیدا نمیکند و تقدس در جمع افزایش خواهد یافت.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به سفارش اميرمومنان به مالك اشتر که میفرمایند؛ «اما اخ لك في الدين و اما نظير لك في الخلق» گفت: مردمان دو دسته اند يا برادر ديني توأند و يا همتاي انساني تو؛ در واقع دیگری نیز مانند خودت میباشد.
وی با طرح این سوال که چرا به دنبال متدین ها هستیم، ادامه داد: آیا مالک، مالک فرمانروای مومنین است و یا فرمانروای انسانهاست؟ امیر، امیر مومنین است و یا امیر انسانها؟ خدا، خدای مومنین است یا خدای همه موجودات؟ و اینکه خدا را کجا میتوان دید؛ این مفاهیم باید بازخوانی شود.
رسولی پور افزود: اگر در درون متمرکز شد و به این نتیجه دست یافت که من هم جلوهای از تقدس الهی هستم با بودیسم تراوادا تناقض خواهد داشت و ما هم آن را نفی نمیکنیم چراکه بودیسم معنویت را منحصر در خویشتن میداند که تمام "حقیقت هستی، تو هستی".
وی با اشاره به آیین جینیزم گفت: در جینیزم نه «من» و نه «تو» فقط مسیر رفتن را امر مقدس میداند چون معتقد است که اصلا مقصدی در کار نیست و همیشه مسیر مهم است.
رسولی پور اذعان داشت: "بازگشت به خویشتن و جام جم در درون خود یافتن و با خود سخن گفتن به مصابه اینکه با خدا سخن گفتن باشد" در واقع "بودیسم تراوادا" است و خدا را در درون خود یافتن دروغی بیش نیست.
وی در پایان گفت: همچنین اینکه خدا را فقط در بیرون میتوان یافت دروغی دیگر است؛ بلکه خدا نه در درون تنها و نه در بیرون تنهاست، خدا در تعامل با بیرون و درون است و یعنی درون و بیرون باید دائما در ارتباط باشد.
نظر شما