به گزارش خبرگزاری مهر، در نظر بسياري از مردم، خانواده به منزله واحد اجتماعي است كه شامل يك زوج متاهل و فرزندانشان است و در خانه اي در كنار يكديگر زندگي مي كنند. يكي از معيارهاي ارزيابي موفقيت همسران در زندگي، وجود رابطه مبتني بر"مودت و رحمت" در مناسبات آنان است. به عبارت ديگر مي توان گفت نوعي الزام و معيت ميان روابط "مودت آميز"همسران و دستيابي به موفقيت آنان وجود دارد. اين موضوع در كلام الهي نيز چنين آمده است؛ و از نشانه هاي لطف اوست كه همسري از جنس خودتان آفريد تا در كنار او به آرامش برسيد و ميان شما رشته هاي مودت و رحمت نيز ايجاد كرد.
بر اين اساس، مي توان "مودت"را همچون محور اصلي و داربست زندگي مشترك تلقي كرد و عوامل و شيوه هاي تحكيم و تقويت آن را به ترتيب زير بررسي كرد؛
-ارتقا ارتباط انساني
از سال 1950 ميلادي كه علم ارتباطات انساني به جرگه علوم انساني پيوست. تحولات زيادي در عرصه مناسبات اجتماعي و از جمله روابط خانوادگي به وجود آورد. اولين نكته اي كه بايد در اينجا به آن پرداخت،مفهوم ارتباط است. ارتباط به چتر خيلي بزرگ مي ماند كه تمام آنچه را كه بين آدميان مي گذرد مي پوشاند و برآن اثر مي گذارد.زماني كه كودكي به دنيا مي آيد،ارتباط بزرگترين عاملي است كه نوع رفتاراو با ديگران و حوادثي را كه در جهان اطراف برايش اتفاق مي افتد تعيين مي كند.
به لحاظ اهميت مساله ارتباطات مي توان گفت كه ارتباطات انساني مطلوب موجب نشاط و سرزندگي افراد مي شود، لذا درصورتي كه زوجين براي بهبود و ارتقا روابط متقابل،هر از گاهي طرحي نو داشته و آن را به عمل درآورند. رشته هاي مودت ميان خويش را محكم تر خواهند ساخت.به عنوان راهكار عملي در زمينه بهبود مناسبات زوجين پيشنهاد مي شود كه هر يك،گوش به زنگ نيازهاي روحي و رواني ديگري بوده تامين به موقع و متعادل آنها را مبنايي براي ارتباطات انساني قرار دهند.زيرا مناسباتي كه بر پايه توجه به احتياجات روحي طرف مقابل شكل گيرد از ضريب موفقيت بالاتري برخوردار خواهد بود.از ديد برخي صاحب نظران،ارتباط ميان انسانها در حرف زدن و گوش كردن خلاصه مي شود اگر با اين برداشت چندان هم موافق نباشيم.دست كم مي پذيريم كه اينها،دو مهارت اساسي و عمده در حوزه مناسبات انسانها به ويژه همسران محسوب مي شود.اينك هر كدام را جداگانه بررسي مي كنيم.
ارتباط كلامي؛ شايع ترين و در عين حال ساده ترين نوع مناسبات انساني،ارتباط كلامي است.اين ارتباط به نوبه خود، در بر گيرنده دو پديده"خوب سخن گفتن"و سخن خوب گفتن"مي شود،كه اولي ناظر به روش و دومي ناظر به محتوي است.
هنر خوب شنيدن؛ در ارتباطات ميان فردي"هنر خوب شنيدن"يكي از مهارت هاي موثر است كه به معناي بالاترين ميزان دقت و توجه فرد به اظهارات طرف مقابل مي باشد و ازآن به"گوش دادن فعال" نيز تعبير مي شود".هنر خوب شنيدن"روشي كارآمد و اطمينان بخش در ارتباطات انساني به و يژه همسران محسوب مي شود. زيرا به كار گرفتن آن، بيانگر ميزان اهميت و احترامي است كه براي طرف مقابل قائل هستيم.وقتي با توجه كامل و عميق به سخنان فردي گوش مي دهيم حاكي از اين است كه رعايت شخصيت او را بر خود لازم مي دانيم علاوه برافزايش احساس ارزش شخصي تفاهم و درك متقابل را نيز مهيا مي كند.
تبادل عاطفي پايدار؛ راه سالم پيوند با جهان، راه عشق است.اريك فروم با بيان اين مطلب،حد و مرز عشق و محبت را از ارتباط انسانها با يكديگر فراتر برده،آن را نوعي رابطه با جهان تلقي مي كند. اگر چه برخي زندگي هاي مشترك با عشق و محبت آغاز مي شود و ليكن اين شرط لازم است و نه كافي.آنچه بايد به محبت پيوند خورده و آن را كامل كند مسئوليت است. مسئوليت پذيري در قبال خود، همسر و آينده زندگي.از سوي ديگر چنانچه نقطه آغاز برخي پيوندهاي همسري،عشق و محبت نباشد،به مرور زمان و در پرتو عقلانيت،امكان تحقق پيوندهاي عاطفي نيز به و جود خواهد آمد. محبت متقابل يا دادو ستد عاطفي است. به منظور تبادل عاطف پايدار توجه به نكاتي ضروري است؛
الف)ابراز محبت، تبلور نيروي محبت است،به اين معني كه لازمه محبت به كسي، ابراز آن است، لذا همسراني كه از هنر مهم نثار محبت به شريك زندگي خود برخوردارند كاميابي بيشتري دارند. آنچه كه زندگي برخي از زوجين را تهديد مي كند فقدان محبت نيست بلكه روش ابراز محبت است.
ب)شرط ديگر تبادل عاطفي، غلبه بر خود شيفتگي است.بديهي است انساني كه كانون توجهش،و جود خودش باشد قادربه تفكر درباره ديگران و خواسته هاي آنها و نيز ابراز محبت به آنان نخواهد بود.غلبه بر خود شيفتگي مقدمه اي براي رسيدن به مرز شخصيت از خود فرا رونده است.
-همدلي
همدلي كردن با كسي يعني احساس او را درك كردن. زوجين جوان پس از پيوند زناشويي به تدريج خود را در برابر مسائل متنوع، گسترده و جدي مي بينند مسائلي كه به تنهايي قادر به حل آنها نيستند.ولي و حدت و همفكري زوجين، توان آنها را در غلبه بر مسائل و مشكلات مضاعف مي كند. زيرا هر يك از منظر خاصي به مسائل زندگي مي نگرند و لذا امكان دستيابي آنها به يك ديد جامع، بيشتر مي شود. علاوه بر اين، هم انديشي فرصتي به زوجين مي دهد تا با افكار و روحيات همسر خود آشنا شده زمينه همدلي و همدردي مهيا سازند.در مواردي ارتباط انساني زوجين از همدلي آغاز شده و در ادامه به همدردي منجر مي شود. و زماني كه زوجين به بيان دردها و مشكلات دروني خود مي پردازند در موقعيتي قرار مي گيرند كه از حيث رواني و روحي، تسكين خاطر و آرامش بيشتري مي يابند.
در نتيجه مي توان گفت که عوامل بسياري دراستحكام و مودت خانواده موثر است و عوامل بسياري در تداوم و تعميق مناسبات انساني،تاثير برخي عوامل در مقايسه با ساير عوامل،از اهميت بيشتري برخوردار است.از جمله اين عوامل و سعت نظر يا سعه صدر مي باشدومنظور از و سعت نظر،داشتن و يژگي هايي نظير بلند نظري و بزرگواري گذشت و تغافل است نقش اين عامل در مناسبات همسران،به لحاظ ارتباط نزديك و مستمر آنان تعيين كننده است.وسعت نظر در تحكيم مودت در خانوده داراي اهميت زيادي مي باشد.
نظر شما