وي درباره موج فزاينده درخواست براي دريافت پروانه نشربه خبرنگار كتاب مهر ، گفت : گفت : اين پديده متناقض نما كه چرا مردم هجوم مي آورند كه كتاب چاپ كنند ولي به خواندن كتاب علاقه اي ندارند در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد .
خرمشاهي تصريح كرد : در ايران سه هزارخواننده ثابت كتاب نداريم اما - كمابيش - به ازاي هر خواننده سه ناشر وجود دارد .
اين كارشناس كتاب ، در ادامه تصريح كرد : عده اي از كتاب فرارمي كنند وعده اي ديگر هم از" خواندن كتاب " به " چاپ كردن كتاب " رو مي آورند .
خرمشاهي يادآورشد : بسياري به اين دليل گرفتاربه " وسوسه نشر " مي شوند كه فقط به جنبه مثبت قضيه وفقط به معدود كتابهايي كه موفق شده اند ، نگاه مي كنند اما از جنبه هاي ديگرمساله غافل هستند .
وي گفت : بايد به اين دسته از افراد ، انبوه كتاب هاي بي خواننده و انبارهاي پر از كتاب كه به دليل پخش ضعيف كتاب روي دست ناشر مانده است را هم ، نشان داد .
خرمشاهي : ارشاد به اين كه هشت هزار ناشر در كشور وجود دارد مباهات مي كند و اين مساله را يك جهش انقلابي در عرصه نشرمي داند ولي هيچ گاه به اين مساله كه كتاب در كشور ما شمارگان بالايي ندارد توجه نمي كند . |
وي درادامه به مهرگفت : مشكلات عرصه نشر چند گانه وچند گونه است وبعضي ها سرابي را آب مي پندارند ، آنها كه به دنبال گرفتن پروانه نشر مي روند ازمسائل و مشكلات بعدي اين حوزه كاملا بي اطلاع هستند .
خرمشاهي گفت : با قبول مشكل توزيع كتاب ، چرا وقتي كه كتاب را به درمنزل كسي مي رسانند - همان طور كه برخي از ناشران اين كار را انجام مي دهند - بازهم مي بينيم كه مردم كتاب نمي خوانند ؟
وي درباره مشكلات بي مخاطب بودن كتاب گفت : يك بي علاقگي ملي در سطح كل جامعه به كتاب وجود دارد .
عضو فرهنگستان زبان وادب فارسي گفت : درنشر فرزان روز، ما انواع تجربه ها را براي رسيدن به سليقه مخاطب را آزموديم و به اين نتيجه رسيديم كه هرچه كتاب آكادميك تر وعلمي تر باشد خواهان وخريدار كمتري دارد .
خرمشاهي درباره مشكلات فعاليت درعرصه نشر گفت : اميد واريم كه درنشر فرزان روزخدمات فرهنگي انجام داده باشيم اما بايد بگويم كه هميشه به اصطلاح ما از جيب خورده ايم و ادامه فعاليت نشر فرزان با استفاده ازيارانه هاي سهامداران موسسه ممكن شده است و هيچ گاه ما اميد سودي نداشته ايم .
وي تصريح كرد : اين مطلب را براي اين مي گويم كه دوستاني كه تمايل دارند وارد عرصه نشرشوند ، با مشكلات اين حوزه آشنا شوند و نپندارند كه تمام كارنشر، سودهاي كلان بردن و كتاب هاي پرفروش چاپ كردن است .
وي در ادامه گفت : سرگذشت " كتاب جدي " درايران جدي نيست و كتاب غيرجدي هم چندان ارزشي براي خواندن ندارد .
اين پژوهشگر درباره آشفتگي دربازارنشر گفت : به هركجاي اين ديوارنشر كه دست بگذاري طبله كرده و از همه جاي آن مشكل برسر و روي ما مي ريزد و مردم هم به راحتي حاضر به كتاب خواندن نيستند .
خرمشاهي درباره راه هاي رسيدن به سليقه مخاطب گفت : ناشر چاره اي ندارد كه يا به دنبال سليقه مخاطب برود و يا اينكه مخاطب را به دنيال سليقه خود بكشاند .
وي درباره نحوه تاثير گذاري يك ناشر بر سليقه كتاب خوان ها گفت : دوست ما آقاي كامران فاني اعتقاد داشت كه ناشرمي تواند مخاطب فعال به وجود آورد . او در انتشارات خوارزمي ، كتاب را صرف نظرازاينكه بازار از اين كتاب استقبال مي كند يا نه ، منتشر مي كرد.
خرمشاهي درادامه گفت : فاني اين قدرت را داشت كه خواننده تربيت و باخودش بازار بسازد .او اعتقاد داشت كه ناشر خوب ناشري است كه دنباله رو بازار نباشد اگر ناشري بخواهد از بازار دنباله روي كند بايد 50 نوع فالنامه حافظ منتشر كند .
وي در ادامه گفت : آنچه درعرصه نشر براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مهم است رونق آماري است ارشاد به اين كه هشت هزار ناشر در كشور وجود دارد مباهات مي كند و اين مساله را يك جهش انقلابي در عرصه نشرمي داند ولي هيچ گاه به اين مساله كه كتاب در كشور ما شمارگان بالايي ندارد توجه نمي كند .
به نظرخرمشاهي شايد يكي ازدلايل كثرت وجود بيش ازهشت هزارناشردركشور اين است كه شايد وزارت ارشاد مي خواهد مانعي بر سر فعاليت علاقه مندان به نشر در كشورنباشد و به اين ترتب به هركسي كه مي خواهد وارد اين عرصه شود مجوز اعطاء مي كند .
وي تصريح كرد : البته بايد يك نكته را هم درصدور پروانه نشرمد نظر داشت كه نمي شود قصاص قبل ازجنايت كرد و كسي كه هنوز قبل ازشروع هركاري عرضه يا بي عرضگي خود را نشان نداده است نمي شود توبيخ كرد و يا پاداش داد .
به گزارش مهر ، وي تصريح كرد : بسياري از ناشران با قرض و قوله سعي مي كنند به هر زحمتي هست سالي چهار عنوان كتاب منتشر كنند كه پروانه شان باطل نشود .
خرمشاهي درباره تغييرضوابط صدور پروانه نشر گفت : اگرواگذاري صدور پروانه نشررا به دست اتحاديه ناشران بسپارند به نظرمن خيلي بهتراست زيرا اعضاي صنف نسبت به موضوع اطلاع واشراف كافي دارند .
نظر شما