به گزارش خبرنگار مهر، نشست «عصری با ویسنته الکساندره» سه شنبه شب 28 آبان با حضور «پابلو گان» دبیر دوم سفارت اسپانیا در تهران، «نیبث ایبانیث» استاد زبان اسپانیایی در ایران، «نجمه شبیری» استاد زبان و ادبیات اپانیولی و علیاصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
پابلو گان در ابتدای این برنامه گفت: من انسان اهل ادبی نیستم بلکه یک دیپلمات هستم و می خواهم از الکساندره، همشهری ام صحبت کنم. 12 سال پیش بود که وقتی قرار بود برای ورود به رشته دیپلماسی امتحان ورودی بدهم، امتحانمان را در محلی برگزار کردند که قبلاً منزل ویسنته الکساندره بوده است. وقتی من 6 ساله بودم، الکساندره جایزه نوبل گرفت.
وی افزود: الکساندره غیر از اینکه معروف بود، برای من یک شخصیت روشنفکر بود که تعدادی از آثار مهم ادبی بعد از جنگ جهانی را آفرید. او نویسنده ای متعهد بود که ساکت و به دور از جنجال های سیاسی کار میکرد. خلاف خیلی از شعرای همزمانش که شعر برایشان یک امر استاتیک بود، شعر برای او یک تعهد اخلاقی بود و الکساندره به وجدان بیدار شاعر اعتقاد داشت.
دبیر دوم سفارت اسپانیا در تهران همچنین تاکید کرد: شعر برای الکساندره، اول به معنای ارتباط بود تا زیبایی. برای او کلماتِ زنده و مرده بودند که معنی داشتند نه کلمات زیبا و زشت. او از شاعران نسل 27 بود.
نجمه شبیری استاد زبان و ادبیات اسپانیولی به عنوان سخنران بعدی این برنامه گفت: 300 سال از مرگ گونگورا گذشته بود که نسل 27 در سال 1927 متولد شد. یعنی 300 سال پس از درگذشت گونگورا در سال 1627 بود که عده ای از شاعران اسپانیایی تصمیم گرفتند، این واقعه را گرامی بدارند.
وی افزود: گونگورا پدر شعر اسپانیا محسوب می شود. او از پیشینیان شعر تغزلی و دشوار اسپانیا است. به این ترتیب عده ای شاعران جوان و روشنفکر اسپانیا دور هم جمع شدند و یک گروه تشکیل دادند. البته پیش از آن ها نسل 98 نیز در اسپانیا اعلام حضور کرده بودند که انسان هایی درون گرا و عاشق اسپانیا بودند.
این مترجم در ادامه گفت: نسلی بیست و هفتی ها، شاعران مدرن بودند و با تبلیغاتی که کردند گفتند بیاییم برای گونگورا مراسمی برگزار کنیم که دولت اسپانیا هم مانند دیگر دولت ها که ادبیات را درک نمی کنند، مانع این کار و باعث عصبانیت آنها شد. نسل بیست و هفتی ها از خانواده های متمول و ثروتمند بودند. آنها شاعران عجیب و غریبی بودند و تنها نسلی از ادیبان اسپانیا بودند که همگی شاعر بودند و هفتمین نفرشان لورکا است. اما در ایران درباره لورکا اغراق شده و همه فکر می کنند او سیاستمدار و شاعری سیاسی بوده است. در حالی که او ترسو بود و اصلا اهل این گونه گرایش ها نبود.
مترجم «نامه های بورخس» گفت: به هر حال، این گروه افراد متکبر و متکلفی بودند و غالبا در اسپانیا نماندند و خودشان را به خارج از کشورشان تبعید کردند. البته فقط دو شاعر از نسل بیست و هفتمی ها در اسپانیا ماندند که یکی از آن ها الکساندره بود.
در پایان این نشست علیاصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب هم در سخنان کوتاهی گفت: به نظرم ویسنته الکساندره یکی از شاعران بسیار مهم نسل 27 است و باید کتاب مستقلی از شعرهایش ترجمه و منتشر شود.
در این مراسم همچنین «نییث ایبانیث» استاد زبان اسپانیایی در ایران به خوانش چند شعر اسپانیایی و ترجمه آن ها به زبان فارسی پرداخت.
نظر شما