دکترمحمدعلی آذرشب عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد اینکه نسبت حوزه سیاست یا دولت با حوزه فرهنگ چگونه باید باشد آیا دولت نباید نقش نظارتی و هدایتی در حوزه فرهنگ داشته باشد به خبرنگار مهر گفت: اگر دولتمردان به معنای سیاستمردان جامعه باشند باید اداره امور جامعه را برعهده بگیرند. یعنی سیاستمداران و دولتمردان یک جامعه بایدامور یک جامعه را بر عهده بگیرند و یکی از مهمترین امور مسئله فرهنگ است. همینطور که مقام معظم رهبری فرمودند فرهنگ نباید در حاشیه مسائل سیاسی و اقتصادی قرار بگیرد، بلکه مسائل سیاسی و اقتصادی باید در حاشیه فرهنگ قرار بگیرند.
وی افزود: فرهنگ جهت دهنده کل حرکت جامعه است، یعنی سیاست و اقتصاد به آن سمت حرکت می کند که فرهنگ نشان می دهد. بنابراین هر طرح و برنامه ای که دولت دارد باصطلاح باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد که جهت دهنده این حرکت باشد. این مسئله واقعیتی است نه فقط در جامعه اسلامی بلکه در جوامع غربی که حرکتشان بر اساس فرهنگشان است. یعنی اگر تصمیم اقتصادی یا سیاسی می گیرند بر اساس مسائل فرهنگی خودشان است. زیربنای تصمیم گیریها کلا مسائل فرهنگی است.
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: منتها مسئله فرهنگی باصطلاح نباید بخشنامه ای و تحمیلی باشد بلکه باید تربیت کننده باشد. اگر بطور بخشنامه ای باشد مردم عکس العمل نشان می دهند زیرا که فرهنگ باید از اعماق مردم بجوشد و با باور و روحیه مردم سازگاری داشته باشند. بنابراین وقتی مردم فرهنگی را قبول کنند خود به خود بدون اعمال زور و قدرت خودشان در این مسیر حرکت می کنند. منتها باید نظارت هم باشد. به خاطر اینکه در جامعه افرادی هستند که خلاف حرکت فرهنگ مردم می خواهند حرکت کنند و این خلافکاری مثل خلافکاری های اقتصادی، امنیتی و سیاسی باید جلویش را گرفت. واقعیتی است که همه دنیا این مسئله را پذیرفته اند. منتها دولت نقش کلیدی در این زمینه دارد. می تواند در مسائل فرهنگی از جهت ارائه اولاً الگو ارائه دهد ثانیاً هدف های بزرگ و والا داشته باشد.
وی یاد آورشد: وقتی که الگویی که دولت ارائه می دهد الگوی صحیحی باشد معمولاً فرهنگ مردم هم به این سمت حرکت می کند و مردم نظارت دولت و راهنمایی های دولتمردان را می پذیرند. موقعی که از خودشان الگوی خوبی نشان دهند در گفتار و رفتارشان دروغ و ریا و پنهانکاری نباشد این حالت باعث می شود که مردم به دولت اعتماد کنند و به آن چیزی که به عنوان الگوی فرهنگی دولتمردان به مردم ارائه می شود قبول داشته باشند. این الگو باید حفظ شود. در شرایط فرهنگی کنونی یک مقدار الگو شکنی زیاد شده و یک مقداری باید این الگو شکنی ها را تعدیل کنیم.یعنی باید برای روحیه اعتمادسازی مردم به دولتمردان و گفتمان دولتمردان چاره جویی کنیم.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: مسئله دیگرقراردادن هدف های بزرگ برای مردم است. هدف ها وقی کوچک باشد فرهنگ آلوده می شود یعنی فرهنگ به سمت منافع شخصی و به سمت منیت ها می رود. اگر هدف های بزرگ ارائه شود حرکت فرهنگی به سمت آن هدف ها سیر می کند و مردم از هدف های کوچک و منیت ها رهایی می یابند. یکی از مهمترین دشمنان حرکت فرهگی، این منیت ها و تو لاک خود افتادن ها و ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی است. دولت می تواند نقش مؤثری در این زمینه ایفا کند و مردم را به این اهداف سوق دهد. مشروط بر اینکه مردم اعتمادشان به دولت به قدری باشد که مردم این طرح ها و برنامه ها را قبول داشته باشند.
آذرشب در مورد اینکه یکی از مباحث مطرح در حوزه فرهنگ تهاجم فرهنگی است به چه میزان رصد پدیده های نوظهور فرهنگی اهمیت دارد.هم اظهار داشت:تهاجم فرهنگی یک چیزی طبیعی است که در کل دنیا وجود دارد یعنی تقابل فرهنگ ها همیشه وجود دارد. اینطور نیست که این مسئله فقط منحصر به فرهنگ اسلامی باشد.چینی ها و حتی فرانسوی ها هم نگران می شوند که فرهنگشان به سمتی رود که نتوانند آن را کنترل کنند. بنابراین فرهنگ اصولاً باید زائیده اصالت و تاریخ،و زمینه و روحیه مردم باشد. اگر چنانچه فرهنگ اصیل باشد مردم بر اساس آن اصالتشان خوب حرکت می کنند ولی وقتی فرهنگ آلوده و مسخ شود آنگاه مردم دیگر راهشان را نمی توانند تشخیص دهند و این همان خطر تهاجم فرهنگی است. تهاجم فرهنگی به معنی این است که فرهنگ اصیل یک جامعه را آلوده کنند و به سمت انحرافی سوق دهد به جای اینکه مردم در مسیر آن فرهنگ حرکت کنند همینطور به سمت اهداف والا و منافع عمومی حرکت کنند این مسخ فرهنگی باعث می شود که مردم به سمت خلاف فرهنگ اصیلشان حرکت کنند و وقتی چنین شد در تمام زمینه ها چه اقتصادی، چه سیاسی، چه اجتماعی نمی توانند به سمت هدف های والا حرکت کنند و به همین دلیل مسخ فرهنگی پیش می آید.
عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره اینکه نوع مواجهه با تهاجم فرهنگی چگونه باید باشد آثار و نتایج انفعال و موضع دفاعی در این خصوص چیست بیان کرد: راه مقابله با تهاجم فرهنگی ارائه فرهنگ صحیح برای مردم است مردم تشنه فرهنگ صحیح هستند. اگر چنانچه به قول شهید مطهری آب زلال برای مردم ارائه نکنید به سمت آب الوده می روند. اینجا هم دولتمردان نقش مهمی دارند علاوه بر دولت کلیه دست اندرکاران فرهنگی اعم از نویسندگان، هنرمندان و متفکران نقش مهمی می توانند ایفا کنند و آن ارائه فرهنگ صحیح به مردم است، فرهنگی از اصالت و روحیه و تاریخ و سرچشمه گرفته از باورهای مردم ارائه بدهند. مشروط بر اینکه روش ارائه به گونه ای باشد که مورد پسند مردم و مورد قبول آنها باشد.
استاد دانشگاه تهران در مورد اینکه آیا سیاست های فرهنگی یک جامعه با تعویض مدیران اجرایی باید تغییر کند استمرار و تغییر در این حوزه در چه عرصه هایی باید صورت گیرد هم گفت: اصولاً مسائل فرهنگی یکسری مسائل اصولی و یکسری مسائل فرعی دارد.مسائل اصولی آن باید حفظ شود و به هیچ وجه تغییر پیدا نکند. این اصول در قانون اساسی و هم در مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و هم در گفته های امام راحل و مقام معظم رهبری تثبیت شده است. یکسری اصول است که خط قرمز است و نباید از آن تخطی کرد زیرا هویت مردم هستند تخطی از آنها یعنی اینکه از هویت خودمان تخطی کرده ایم. مسائل فرعی هم اجتهادی است. در فرعیات می شود اختلاف نظر داشت و گفتمانهای مختلفی وجود دارد. در تعیین روش حرکت در مسیر کلی که یکی است اجتهادهای متفاوتی وجود دارد. منتها نباید طوری باشد که تقابل ایجاد شود. بلکه نظرات اجتهادی این شخص این چنین است آن شخص آن چنان ولی همه باید در یک چارچوب و مسیر حرکت کنند.در این مسیر راه اجتهاد باز است و می تواند نظرات مختلفی در مسیر و چارچوب حرکت وجود داشته باشد.
نظر شما