برای رسیدن به حب خدا باید فکر خود را مدیریت کنیم/ حکایت ورزش سنگین روزانه شهید بابایی در آمریکا

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم اربعین حسینی با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدیان بعد از اقامه نمازظهر در مسجد امام صادق(ع) امروز دوشنبه دوم دی ماه برگزار شد.

علی سعیدیان در این مراسم گفت: یک بخش از زندگی نورانی امام حسین(ع) که شاید از آن بخش هایی است که مغفول مانده مساله ادعیه ای است که از لسان ایشان صادر شده، دعاهایی که در مکان ها و زمان های مختلف فرموده و در کتب شیعه موجود است، این دعاها فوق العاده مضامین شیرینی دارد. امام سجاد(ع) نیز پسر این امام است که صحیفه سجادیه از وی بجا مانده است. دعاهای امامان خیلی اهمیت دارد، زیرا خداوند آن دعاها را زودتر به مقصد و مقصود می رساند آن چیزی که امام صادق (ع) بطلبد برترین وجهه صفت معنوی است و لذا پراهمیت است. امروز یک فراز از دعای عرفه امام حسین (ع) را بیان خواهم کرد.

وی افزود: حضرت می فرمایند خدایا من حسین بن علی به یک باور رسیدم و آن این است که زمانی من انسان را خلق کردی یک صفت را در من زیاد دوست داشتی، آن صفت این است که ذره ای محبت غیر از تو و عشق غیر از تو نداشته باشم. در احادیث قدسی زیاد داریم وقتی برترین صفت بیان می شود همین محبت الله از طرف خدا بیان می شود خداوند دوست دارد عشقش خالصانه از سوی بشر بیان شود.

این خطیب مذهبی گفت: حضرت موسی به خدا گفت خدایا من نماز خواندم روزه گرفتم، صدقه دادم، ذکر گفتم خطاب آمد اینها همه برای خودت بود. نماز برهانی است برای دین داری تو، صدقه دفع بلا است، روزه یک سایه ساری است که به تو آرامش می دهد، ذکر هم باعث می شود به طرف شیطان نروی. موسی(ع) گفت پس چه عملی را از من بیشتر دوست داری؟ خدا فرمود موسی عشق و محبتت را.

سعیدیان تصریح کرد: یکی از دعاهایی که خیلی ائمه توجه داشتند این بود خدایا عشقت را بچشم و عاشق هر کسی باشم که عشق تو را دارد هر عملی که خدایا من را به تو نزدیک می کند آن را انجام دهم. امام صادق فرمود عارف و مومن به کسی می گویند که اگر عشق خدا یک لحظه از زندگی اش برود دیگر بهانه ای برای زنده بودن ندارد، لذا باید خیلی از خدا عشقش را بطلبی دل های ما خیلی مشغول است اگر عشق الله را درک کنیم آنوقت می شویم آیت الله بهجت که می گوید اگر سلاطین عالم مزه عبادت را می چشیدند ذره ای از آن غافل نمی شدند. اولیاءالله و در راسشان معصومین این صفت در آنها بوده، این محبت الله در زمره دعاهایتان باشد.

وی افزود: ایت الله قاضی می گفت درویشی در نجف بود یکسال در نجف اشرف در حرم با یک دستان بلند کرده روبروی حرم ایستاده بود یک طلبه ای می گوید یک وقت برای پدرم میهمان آمد رفتم از نجف میوه بخرم خواستم دیر نشود از دور حرم نیامدم از داخل حرم آمدم آن درویش را آنجا دیدم من را صدا زد و رفتم پیش او دو تا ظرف میوه داد و رفت و دیگر پیدایش نشد فهمیدیم که ظرف میوه طلا شده است ما رفتیم پیش استادمان گفتیم که آیا این نشانه برحق بودن درویش ها نیست. استادمان گفت ولی خدا انسان کامل وقتی در درگاه الهی قرار می گیرد دنبال این بازی ها نیست آنچه از خدا می خواهد عشق و محبت خدا است. چه کنیم که محبت الله در زندگی مان بیشتر شود؟ اولین چیز مدیریت تفکر است فکرهایمان را مدیریت کنیم فکر متشتت زیاد داریم بعضی از ما فکرمان لاابالی است به هر چیزی می اندیشیم به ذهنمان اجازه تفکر و اندیشیدن به هر مطلبی را می دهیم. فکر هم عاملی است که به انسان در زندگی اش جهت می دهد یک موقع حضرت عیسی قومش را جمع کرد و گفت برادرم موسی به قومش می گفت زنا نکنید حالا شما زنا را بردارید جایش گناه بگذارید گناه نکنید حالا من چیز دیگری به شما می گویم می گویم فکر گناه هم نکنید آن چیست که باعث می شود محبت خدا دور شویم فکر گناه است تا فکرت را مدیریت نکنی الهی نکنی نمی توانی از گناه دور بمانی جوانی که با مادیت انس دارد، رزق حرام می‌خورد.

سعیدیان عنوان کرد: جوانی آمد محضر آیت الله اراکی گفت من را نصیحتی بکن آیت الله فرمود چه کاره ای؟ جوان گفت در و پنجره ساز هستم ایشان گفت یک در و پنجره هم برای فکرت بساز.

سعیدیان اظهار داشت: شیطان رنگ گناه را زیبا نشان می دهد ذهن را به طرف گناه جلب می کند یک وقتی موسی عمران(ع) شیطان را دید که یک کلاه رنگارنگ بر سر دارد گفت این کلاه چیست که بر سر توست؟ شیطان گفت این کلاه را بر سر بندگان خدا می گذارم فرمود چرا رنگارنگ است؟ گفت بخاطر اینکه گناه را در ذهن بندگان زیبا نشان دهم. برادران وقتتان را برای هر چیزی نگذارید. این همه شبکه های مستهجن فکر و ذهن شما را به طرف گناه می برد وقتی ذهن ما از شیطان و ایادی اش جهت گرفت، آنوقت به طرف خدا رفتن سخت می شود کسانی به تحصیل و عشق به خدا موفق می شوند که ذهن و فکرشان الهی باشد.

وی افزود: یکی از همدوره های شهید بابایی در آمریکا می گفت وقتی در آمریکا بودیم درس که تمام می شد شهید بابایی سه چهار ساعت ورزش سنگین می کرد ما تعجب می کردیم می پرسیدیم چرا ورزش حرفه ای می کنید تو که ورزشکار حرفه ای نیستی اینجا آمریکا است من هم مسلمانم و مومنم خیلی چیزها در دین من حرام است بعد از کلاس شما می نشینید ارتباط با نامحرم دارید و مشروب می خورید و اینها من چند ساعت ورزش سنگین می کنم که وقتی به خوابگاه رفتم خوابم برود دیگر فکرم به حرف های شما و گناه نرود.

این خطیب مذهبی افزود: اولین راه تحصیل حب الله مدیریت تفکر است و دومین راهش این است که حرف خدا را سبک نشماری. عاشق یکی از صفاتش این است تمام خواسته های معشوق را می شناسد و تمام تلاشش این است که نکند بر خلاف این خواسته ها عمل کند کسی می تواند بگوید که من عاشق خدایم که حرف خدا را سبک نشمارد. امام صادق(ع) فرمود چرا حضرت علی(ع) به آن مقامات رسید؟ علتش این است که در برابر اوامر الهی می گفت خدایا هر جور تو می پسندی زندگی می کنم و این یعنی عاشق. اگر برای حرف خدا ارزش قائل شوید خدا هم برای حرف شما ارزش قائل می شود داستان حمال تبریزی معروف است که بچه ای از پشت‌بام داشت می افتاد گفت بایست بچه در وسط راه ایستاد گفتم چگونه این کار را کردی؟ گفت یک عمر حرف خدا گوش کردم هر کار گفت کردم هر چه گفت نکن نکردم حالا خدا هم اینبار حرف من را گوش کرد. در قرآن داریم آنهایی که حرف خدا را سبک نمی شمارند خدا می فرماید این بنده من برای حرف من ارزش قائل شد به فرشتگانش می گوید شما هم برای کلامش ارزش قائل شوید.