به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین همایش علمی بین المللی شیخ صفی الدین اردبیلی به مناسبت هفتصدمین سال رحلت این عارف در کتابخانه ملی ایران برپا می شود.
این همایش توسط مرکز تحقیقات و مطالعات شیخ صفی الدین اردبیلی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه تربیت مدرس، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و سازمانها و مراکز فرهنگی ـ علمی استان اردبیل ۱۶ دی ماه در تهران برگزار می شود.
این همایش از ساعت ۸:۴۵ صبح الی ۱۹ عصر در کتابخانه ملی ایران واقع در بزرگراه شهید حقانی (غرب به شرق) بعد از ایستگاه مترو حقانی برگزار می شود.
شيخ صفي الدين ابوالفتح اسحق بن شيخ امين الدين جبرائيل اردبيلي(۶۵۰-۷۳۵ه.ق) عارف و صوفي مشهور ايراني كه سلاطين به سبب انتساب به نام او به صفويه يا صفويان موسوم شده اند. صفي الدين پسر سلطان جبرائيل بود و در اردبيل به دنيا آمد (۷۱۳ - ۶۳۱ خورشيدي برابر ۷۳۵ - ۶۵۰ قمري) پدر و اجداد وي در قريه كلخوران اردبيل زراعت داشتند و پيشينيان آنها از قريه رنگين گيلان به اسفرنجان در حدود اردبيل آمده بودند. پدر او امين الدين جبرائيل نام داشت و مي گويند با وجود مكنتي كه از راه كشاورزي به هم رسانيده بود، علاقه به عزلت و انزوا داشت و از معاشرت با خلق اجتناب مي ورزيد.
صفي الدين در سال 650 قمري در محيط انزواي خانواده و در صفاي زندگي روستايي به دنيا آمد. در عين اشتغال به مقدمات علوم رسمي، تمايلي به زهد و رياضت يافت و به روزه داري و شب زنده داري پرداخت. گاه اوقات خويش را در مقابر اولياء بسر مي برد و گاه روياها و مكاشفات صوفيانه مي ديد و گاه در كوه سبلان براي آنچه وي آنرا "ملاقات مردان خدا" مي خواند، مي رفت و در آن حال، از آب و خاك آن كوه چيزي به تبرك همراه مي آورد. اينكه از علوم رسمي چه اندازه بهره داشت معلوم نيست اما از اقوال و احوالش، آشنايي كافي با علوم شرعي پيداست.
به هرحال آن گونه كه از قول مؤلف "عالم آراي عباسي" بر مي آيد «مدتي به اكتساب فضايل و كمالات صوري پرداخت» و اين كمالات او لامحاله، آن اندازه بود كه قرآن را حفظ كرد، در فرايض و سنن وقوف تمام يافت چنانكه از لغات عربي و فارسي و تركي و مغولي هم بهره مند گشت و به قول مؤلف "روضات الجنان" از اشعار و نكات و لطايف نيز محتظي شد.
شيخ صفي پيرو شيخ زاهد گيلاني بود و دختر او فاطمه خاتون را نيز به زني گرفته بود. زهد و سادهزيستي او با وجود داراييش در آن زمان نامور بود. شيوه زندگي و گيرايي او و ناماوري خانقاهش به زودي براي او و فرزندانش پيرواني را از شام و تركيه و بخشهاي ديگر ايران فراهم ساخت. پس از او پسرش شيخ صدرالدين موسي جاي پدر را گرفت.
نظر شما