به گزارش خبرنگار مهر از قزوين، سالمندی بخشی از زندگی فرد است که خواسته یا ناخواسته با آن مواجه می شود، دوره ای از زندگی که با افزایش سن آغاز می شود و به تبع آن مشکلات خاصی را به دنبال خواهد داشت.
اولین چیزی که عموما اطرافیان یک سالمند را کلافه می کند تنگ خلقی و گاهی بد اخلاقی است که به دنبال افزایش سن در انسان به وجود می آیداما این احساس شکست و ناتوانی که در این دوره از زندگی به سراغ فرد می آید این بی حوصلگی ها و بدخلقی ها را به وجود می آورد و در این بین چیزی که باید بیش از همه توجه شود احترام به والدین و سالمندان است.
سالمندی علاوه بر عوارض روحی و روانی عوارض جسمانی هم دارد به طوری که بیماریهای حرکتی، ضعف جسمانی, کم بینایی و کم شنوایی حتی بیماری هایی نظیر ناتوانی در کنترل ادرار و اختلال اعصاب نیز در سالمندان به شدت رواج پیدا کرده است.
هر کدام از این بیماریهای جسمانی به همراه خود یک ناتوانی را برای این سالمند به ارمغان می آورد و همین امر سبب شده تا دین مبین اسلام نیز در این خصوص سفارشات متعددی داشته باشد.
حجت الاسلام رمضانی کارشناس دینی در این خصوص می گوید: دین مبین اسلام در کتاب آسمانی خود تاکید فراوانی به احترام نهادن به سالمندان دارد تا جایی که حتی در سیره پیامبر مبین اسلام و امامان بزرگوار نیز به این نکته اهمیت زیادی داده شده است.
این کارشناس مسایل دینی در ادامه می گوید: نگهداری و مراقبت از والدین و رعایت احترام و شأن آنها از وظایف متقابلی است که در روابط والدین و فرزندان تعریف شده است.
والدینی که فرزندان آنها را فراموش کرده اند
اما با همه اینها باعث خجالت است که بگوییم گاهی سالمندان رها می شوند سالمندانی که شاید خانواده هم دارند ولی دیگر مسئولیت نگهداری از این افراد را نمی پذیرند، اگر سری به خانه سالمندان استان بزنیم متوجه این مسئله می شویم که کم نیستند پدران و مادرانی که تمام سرمایه عمر و جوانی خود را صرف پرورش فرزندانی کرده اند که امروز حتی زمانی را برای سر زدن و دلجویی از والدین خود نمی گذارند چه رسد به نگهداری و مراقبت از آنها.
خانه های سالمندان قزوین این روزها میزبان کسانی هستند که گاهی حتی نام خود را نمی دانند آنهایی که امروز تختشان در گوشه یکی از همین اتاق های خانه های سالمندان همه دنیای آنهاست.
زهرا خانم، پیرزنی مهربان که با چشمانی گود و نگران به ما می نگرد، سالهاست عمر خود را اینجا می گذراند از وی در مورد فرزندانش می پرسم، بغض راه گلویش را بسته اما همان غرور قشنگ مادرانه اش مانع از ترکیدن باران غربت می شود، از فرزنداش می گوید که هر کدام از آنها را به سختی چگونه بزرگ کرده و حالا ماههاست که کسی به دیدنش نیامده پیرزنی که خود روزی معلم بوده و فرزندان این ملت را درس می داده اکنون چشم دوخته به توصیه معلمانی که شاید ساعتی را به گفتن از بزرگان اختصاص دهند تا فرزندانش مادریهای او را به خاطر بیاورند.
اما در گوشه دیگر این خانه صغری خانوم آرام به حرفهای ما گوش می کند پرستاران می گویند فرزندانش او را رها کرده اند، صغری خانوم را سال گذشته ماموران اورژانس اجتماعی بهزیستی در حالی که در هوای سرد پاییزی در شهر سردرگم بود پیدا کردند و اینک او که نزدیک به یک سال است در این مرکز زندگی می کند تنها دلخوشی اش گلدان گلی است که کنار تختش قرار داده شده و نام اصلیش را که هیچ کس نمی داند و این نام را کارکنان بهزیستی برای او انتخاب کرده اند.
اما این تنها نمونه ی از مادرانیست که هر ساله در خیابان های شهر رها می شوند، زهرا رمضانی کارشناس امور سالمندان اداره کل بهزیستی استان قزوین در این خصوص میگوید: استان قزوین در مجموع 312 سالمند را در خانههای سالمندان روزانه و شبانه روزی خود نگهداری می کند.
وی افزود: از این تعداد نزدیک به 15 نفر آنها با عنوان سالمندان مجهول الهویه شناخته می شوند، کسانی که به احتمال زیاد یا اقوامی ندارند و یا از سوی آنها مورد بی مهری قرار گرفته اند.
کارشناس مسئول سالمندان بهزیستی قزوین در خصوص ایجاد خانه های سالمندان به خبرنگار مهر گفت: خانه های سالمندان با هدف ایجاد مراکزی ایمن و معتبر جهت نگهداری و مراقبت شبانه روزی از سالمندان تاسیس شد اما دیده می شود که امروز مردم دید دیگری نسبت به این مراکز پیدا کرده اند.
وی ادامه داد: بیشتر سالمندانی که در این مراکز نگهداری می شوند از بیماری هایی نظیر آلزایمر رنج می برند که نگهداری از آنها در منزل بسیار سخت و نیازمند مراقبت شبانه روزی است اما آنچه در این میان نگران کننده به نظر می رسد این که سالمندانی که در این مراکز نگهداری می شوند پس از مدت کوتاهی فراموش می شوند در حالی که این بی توجهی نه تنها سبب ایجاد مشکلات روحی و روانی شدید و افسردگی در این افراد می شود بلکه حتی امید به زندگی در بین سالمندان را نیز کاهش داده و گاهی این بی توجهی در منازل صورت می گیرد که منجر به رها شدن آن سالمند از خانواده می شود.
فاطمه ج بانویی است که برای عیادت از مادر سالمندش به مرکز نگهداری از سالمندان آمده می گوید: با توجه به شرایط خاص بیماری مادرش مجبور شده او را به این مراکز بسپارد.
وی افزود: مادرم دچار بیماری خاصی است که حتی من را نمی شناسد اما این نمی تواند دلیلی باشد تا من زحمات بی دریغ او را فراموش کنم البته زندگی ماشینی امروز سبب شده تا وقت کمتری برای رسیدگی به اموراتی از این قبیل داشته باشیم اما به هر صورت همه تلاش خود را باید به کار ببندیم تا به آنها خدمت کنیم زیرا اگر روزی نعمت این بزرگان را در زندگی نداشته باشیم برکت از خانه هایمان می رود.
رمضانی كارشناس امور سالمندان بهزيستي قزوين در بخش ديگري از سخنانش گفت: در حال حاضر دو مركز مراقبت از سالمندان روزانه در استان از سالمندان نگهداري مي كنند و در هر مركز 40 سالمند در اين مراكز نگهداري می شوند اما آنچه نیازدارند مهربانی و برخورد عاطفی است که باید از سوی بستگان و فرزندان آنها صورت گیرد.
وجود خانه های سالمند از نیازهای اجتناب ناپذیر جوامع امروزی است اما حضور افرادی که فرزندان متمولی دارند بیانگر آن است که باید مهربانی و عاطفه را بار دیگر در خود جستجو کنیم و نگران شرایطی باشیم که پیوندهای خانوادگی در میان فرزندان و بزرگترها کمرنگ شود، پیوندی که عواقبش همه ما را نیز درگیر خواهد کرد.
فراموش نکنیم زمانی در کنار مادربزرگ ها و پدربزرگ ها، در خانه های بزرگ و حیاط های تو در تو زندگی می کردیم، هر تصمیمی که قرار بود بگیریم، از آنها مشورت می گرفتیم، هر جا می خواستیم برویم، اول بزرگترها را راهی می کردیم، سر سفره آنها را بهترین جا، می نشاندیم، اگر قهر می کردیم، واسطه آشتی ما بودند، اگر ازدواج می کردیم، شاهد ما بودند، قسم ما، موی سفیدشان بود و امروز گاهی مشغله ها و بی حوصلگی ما را از وظیفه اصلی و عاطفی بازداشته است.
امروز در داخل خانه های کبریتی و آپارتمانی، جایی برای صفای قلب خودمان هم نیست؛ چه برسد به حضور بزرگترها، فراموش نکنیم دوران سالمندی برای همه ما وجود دارد و ما نیز آن را تجربه خواهیم کرد و آنچه برای بزرگترهای خود رقم زده ایم، شاید فرزندانمان برای ما تدارک ببینند.
عطوفت و مهربانی شاید کم هزینه ترین بذل و بخششی باشد که هر کس با هر توانی می تواند آن را نثار دیگران و بستگان خود کند و با آن دنیایی از عشق و محبت را نثار مادربزرگ ها و پدربزرگها کند.
قدر بزرگترهای خود را بدانیم تا برکت الهی در زندگی ما جاری شود و لطف الهی و دعای خیر بزرگان را نصیب خود کنیم.
نظر شما