به به گزارش خبرنگار مهر، عصر دیروز 25 دی ماه مراسم رونمایی از کتاب«همگامی ادبیات و نقاشی قاجار» به قلم جواد علی محمدی اردکانی با حضور سعید اسدی، سیدمحمد بهشتی و فرهاد نظری در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
سعید اسدی جذابیت کتاب را در این است که به ارتباط میان ادبیات و نقاشی اشاره کرده و گفت: آنگونه که نویسنده در این کتاب آورده، ارتباط خوب میان ادبیات و نقاشی به رشد این دو هنر انجامیده و زمانی که این رابطه قطع یا کمرنگ شده هم به نقاشی و هم به ادبیات، آسیب رسیده است.
او به اینکه نویسنده از اصطلاح«فرنگی نگاری» استفاده کرده، اشاره و بیان کرد: نویسنده از آن با عنوان فرنگینگاری یاد کرده؛ گرچه این مساله از ویژگیهای خاص هنر ایرانی در دوره قاجار کم نکرده است. نویسنده کتاب همچنین آنجا که به ادبیات بازگشت و خصوصیات آن توجه کرده، مشترکات این نوع ادبیاتن با نقاشی را هم برشمرده و یکی از این نقاط مشترک را «خیال» دانسته است.
اسدی در ادامه سخنان خود با برشمردن ویژگیهای مشترک میان ادبیات دوره بازگشت و نقاشی دوره قاجار گفت: در دوره بازگشت، شاعران درپی برگشت به سبک خراسانی و عراقی بودند و به طبیعتگرایی تمایل داشتند و دیالکتیک میان طبیعت و خیال از نکاتی است که در کتاب «همگامی ادبیات و نقاشی قاجار» به آن پرداخته شده است.
این پژوهشگر ادبی، تقابل میان معشوق واقعی و آرمانی را یکی دیگر از مواردی دانست که در کتاب به آن اشاره شده. تا آنجا که حتی تصویری که فتحعلی شاه از خود به فرنگ ارائه میدهد، پرترهای است زنانه؛ حال آنکه او خود را «خاقان» میدانسته و تصور میرود که باید چهرهای قدرتمندتر از خود واقعیاش ارائه کند نه تصویری زنانه.
اسدی همچنین به پانوشتهای کتاب اشاره کرد و افزود: گاهی پانوشتها بسیار طولانی است و به نظر میرسد میتوان این پانوشتها را در متن کتاب گنجاند. امیدوارم نویسنده در چاپ بعدی کتاب به این نکته توجه کند. همچنین نویسنده از کنار برخی موارد به سرعت گذشته؛ یکی از اینها«باستانگرایی» است که ای کاش توضیح بیشتری در اینباره داده میشد.
نویسنده به هنر و ادب مردمی نپرداخته است
فرهاد نظری، معمار و مدیرکل ثبت سازمان میراث فرهنگی هم یکی دیگر از کسانی بود که درباره کتاب«همگامی ادبیات و نقاشی قاجار» سخن گفت. او گفتههای خود را اینگونه آغاز کرد که کتاب، کتاب خوبی است اما مسائلی در آن حل نشده باقی مانده؛ مگر ادبیات و نقاشی در دوره قاجار همگام نبودهاند که نویسنده عنوان کتاب را «همگامی ادبیات و نقاشی قاجار» گذاشته است؟
وی در ادامه بیان کرد: منظور کدام همگامی است؛ همگامی ادبیات منثور یا منظوم؟ نقاشی درباره با ادبیات درباری همراه شده یا نویسنده ادبیات و هنر مردمی را هم در نظر داشته است؟ از مطالعه کتاب برمیآید که نویسنده به هنر مردمی نپرداخته و ادبیات منثور را هم در نظر نگرفته است.
نظری پیشنهاد داد که نویسنده در چاپ بعدی کتاب خود به ادبیات منثور بهویژه ادبیات عامه توجه کند زیرا این بخش از ادبیات بیشتر نماینده افکار و فرهنگ عمومی است. همانطور که خانههای قاجار و نقاشیهای به کار رفته در آن بیش از آنچه در کاخهایی چون کاخ گلستان میبینم، نشاندهنده روحیه و طرز فکر مردم است.
فرهاد نظری با اشاره به اینکه در دوره فتحعلیشاه برای نخستین بار هزارویکشب به فارسی برگردانده میشود گفت: در این دوره به قصه و قصهگویی هم توجه میشود و عبداللطیف طسوجی برای نخستین بار کتاب هزارویکشب را به فارسی بسیار روان و زیبا برمیگرداند و نویسنده از کنار این مساله گذشته است.
یکی دیگر از مواردی که از جانب این استاد دانشگاه در رشته معماری مطرح شد این بود که نویسنده در ادبیات به منابع دسته اول استاند کرذده اما در نقاشی از آیدین آغداشلو آنسوتر نرفته است. در حالی که در دوره ناصرالدینشاه، کسی چون اعتمادالسلطنه به بحث درباره مباحث نظری هنر و معماری پرداخته است.
در پایان هم جواد علیمحمدی اردکانی، نویسنده کتاب ضمن تشکر از انتشارات ساولی که با وجود گرانی کاغذ و مشکلات نشر به چاپ کتابی اینچنین پرداخته گفت: من قائل به تفکیک هنر و ادبیات نیستم. کدام نقاشی درباری نیست؟ مگر تخت جمشید و تنگه چوگان به مردم عادی تعلق داشتهاند؟ مگر فارسی دری به معنی فارسی درباری نیست؟ معیارهای هنری را هیئت حاکم تعیین کرده و به عموم مردم تعمیم دادهاند. من تفاوتی بین نقاشی میرزا بابا با آنچه نقاشان بومینگار کشیدهاند نمیبینم.
نظر شما