به گزارش خبرنگار مهر، داستان این کتاب درباره یک شبانهروز یک مرد بازنشسته شرکت نفت در شهر مسجدسلیمان است. با بازگشت روایت به گذشته، مرد گذشته خود را به خاطر میآورد و کتاب به روزهایی میرود که اولین دکل حفاری نفت در مسجد سلیمان برپا شد.
فرهاد کشوری که به نوشتن رمانهای تاریخی علاقه دارد، سال گذشته، کتاب «مردگان جزیره موریس» را راهی بازار نشر کرد که روایتی از زندگی رضاخان پهلوی است. «بچه آهوی شجاع»، «بوی خوش آویشن»، «شب طولانی موسی»، «دایرهها»، «گره کور»، «کی ما را داد به باخت» و «آخرین سفر زرتشت» کتابهای دیگری هستند که پیشتر به قلم این نویسنده چاپ شدهاند.
رمان «سرود مردگان» برای اولین بار در سال 67 نوشته و سپس در سال 86 بازنویسی شده است تا در نهایت امسال منتشر و راهی بازار نشر شود.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
خاب اسمت رفت تو دفتر بلکلیستها. این لیست سیاه هی دنبال تو میآد. یک مرتبه که به دنیا میآی لیست سیاه مرگ، حالا هم لیست سیاه کار. من چه باید بگم به این لیست سیاه؟ میگم... ماندنی احمدی کارگر شماره 24 سابق، که خری هم به شماره خودت داشتی و از قضا مزدش از توِ آدمیزاد بیشتر بوده و خر را با دلههای نفت توی خورجینهاش میبردی تلخاب، از نردبان آهنی مخزن، بشکهبهدست میرفتی بالا و میریختی به حلقومش تا بعد درشکه نفتی راه بیفته به طرف در خزینه و نفت را بارک کشتی بکنن. بعد لولهکشی کردن و قطار نفت آمد. این خونهها کجا بودن؟... این آدمها که از کنارم میگذرن، صدتا یکی شاید بدونن که ماندنی احمدی با رینولدز انگلیسی باهم پا به خاک مسجد سلیمان گذاشتن. نه خونه سنگی بود و نه خونه گلی و جاجا سیاهچادر بود و تنها بالای اَمفِرَمبی حالایی خونه کلانتر بود و بس. تو، تو که داری از روبهرو میآی، کجا بودی؟... تو که تو مغازهت رو صندلی نشستی، بله تو، من را بلکلیست کردن، برای آنهمه زحمت و مرارت! میخوای بفهمی من چه میگم، آقایی که داری میآی؟... من هم میگم ای کمپانی بیپدر، ای آقای ایراننژاد، نه... به حرمت سالهایی که با ما بود، نه... طهماسب میگفت: «آقا، من از حرفهای شما سر در نمیآورم. کلاهم را سفت میگیرم باد نبره.» بفرما! حالا بو میکشه و سر میکنه به هر سوراخی تا آدم گیر بندازه... یادگار خوب میگفت: «این مملکت را نون به نرخ روزخورها نابود کردن.»
این کتاب با 281 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 13 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما