به گزارش خبرگزاری مهر، وزیر خارجه ایران در گفتگو با یک روزنامه سوئیسی ضمن دفاع از سیاست های ایران در قبال سوریه، توافقنامه هسته ای ژنو را یک دستاورد بزرگ برای ایران دانست. "مارتین ووکر" و "آندره آس روئش" خبرنگاران روزنامه "نویه زورشر سایتونگ" در گفتگو با دکتر "محمد جواد ظریف" وزیر خارجه ایران مواضع جمهوری اسلامی را در مورد تحولات منطقه ای و مذاکرات هسته ای با غرب جویا شدند.
آقای وزیر شما بلیط سفر به مونترو برای شرکت در کنفرانس سوریه را در جیب داشتید و سپس این دعوت لغو شد، آیا این اتفاق شما را ناراحت نکرد؟
این اتفاق برای من تراژدی نبود. ما از ابتدا نیز گفتیم اگر ایران صادقانه به این کنفرانس دعوت شود، در آن شرکت می کند. من هرگز به دنبال دریافت دعوتنامه نبوده ام. دبیرکل سازمان ملل با من تماس گرفت و من گفتم ایران به شکل سازنده شرکت می کند اما هیچگونه پیش شرطی را نمی پذیرد. متاسفانه دعوت بسیار دیرهنگام انجام گرفت و من قصد داشتم معاونم را بفرستم زیرا در آن زمان در ترکمنستان بودم. از آنجا نمی توانستم سر وقت به افتتاحیه کنفرانس در مونترو برسم. از نظر من اعتبار سازمان ملل زیر سوال رفته است. من انتظار دعوت دبیرکل سازمان ملل و نیز لغو این دعوت با یک بهانه را نداشتم. مقصر جلوه دادن ایران هیچ دلیلی ندارد.
اما بان کی مون این ذهنیت را ایجاد کرد که ایران شرایط حضور در این مذاکرات را پذیرفته است.
من نمی دانم او چگونه به این نتیجه رسید، در گفتگوی ما هیچ اشاره ای به این موضوع نشد. او وضعیت را به گونه ای القا کرد که گویی ما به یک توافق رسیده ایم در حالی که اینگونه نبود.
"جان کری" وزیر خارجه آمریکا در مونترو تاکید کرد درها برای شرکت ایران باز می ماند.
اگر این مشارکت مستلزم شروطی باشد، ما لزومی به آن نمی بینیم.
گفتگوها در کنفرانس تا روز جمعه به نتیجه نرسید، اتفاقی که شاید شما را متعجب نکرد.
این اتفاق هیچ کس را متعجب نکرد، نه به این خاطر که ایران به کنفرانس دعوت نشده بود. ما بسیار امیدواریم گفتگوهای مستقیم شروع شود. تاسف بزرگ از این است که بخت ارتباط مستقیم به هدر برود. طرفین باید بر ضرورت این مطلب توجه کنند.
از نظر ایران آینده سوریه تنها به خود این کشور مربوط است. همزمان شمار زیادی از خارجی ها از جمله ایرانی ها در این کشور حضور دارند، این یک تضاد نیست؟
ما روابط تاریخی با یک عضو سازمان ملل و دولتی داریم که روابط عادی با دیگر کشورها دارد. این روابط شامل روابط نظامی هم می شود. ایران از یک گروه خاص در داخل سوریه حمایت نمی کند. در مقابل، آنهایی که سلاح و مهمات به گروه های تروریستی در سوریه می فرستند، گروه هایی که از سوی سازمان ملل و آمریکا نیز تروریست شناخته می شوند، باید به خاطر این اقدامشان مورد بازخواست قرار گیرند. متاسفانه آنها حافظه کوتاه مدتی دارند. آنها باید به یاد داشته باشند که حامیان افراط گرایان در نهایت خود قربانی افراط گرایی خواهند شد.
این مسئله شامل حزب الله لبنان نیز هست که از سوی شما حمایت می شود، سازمانی که ابتدا یک گروه افراطی بود.
این بحت طولانی را طلب می کند. ما حاضریم از خروج تمامی گروه های خارجی از سوریه حمایت کنیم و نفوذ خود را برای این کار به کار بگیریم.
آیا این مسئله متوجه نیروهای ایرانی هم می شود؟
ایران هیچ نیرویی در سوریه ندارد. ما هیچ نیروی درگیر در نبرد نظامی در آن کشور نداریم.
به نظرتان آینده اسد چه می شود؟
به نظرم معمولا در این باره قضاوت عجولانه می شود. در حال حاضر نمی توان در این خصوص اظهار نظر کرد. جنگ در سوریه از سه سال پیش در جریان است. در ابتدا گمان می رفت که رئیس جمهور اسد ظرف دو ماه سقوط کند. از آن زمان تاکنون چنین تصوری ایجاد شده است. به جای این که چنین رویکرد به بن بست رسیده ای، متوقف شود، بیشتر روی آن تاکید می شود. برای اپوزیسیون سوریه این حقیقت مشخص است که در وضعیتی نیست تا اسد را ساقط کند. از این رو به مداخله نظامی آمریکا دل بسته است. به همین دلیل بود که اپوزیسیون و حامیان منطقه ای آن، زمانی که آمریکا تصمیم درستی گرفت تا در موضوع سلاح های شیمیایی دست به مداخله نظامی نزند، ناراحت شدند. همه باید تلاش کنند به جنگ پایان دهند، این اصلی ترین هدف است. گام بعدی این است که وضعیت انسانی بهبود یابد. در این حالت می شود وارد یک روند سیاسی شد. اگر این مسائل رخ ندهد، شاید جنگ تا سه سال دیگر هم ادامه پیدا کند.
اسد درست در چنین زمانی از نامزدی خود در انتخابات حرف می زند، آیا این مسئله کمکی به حل مشکل می کند؟
در این خصوص باید مردم سوریه تصمیم بگیرند. آنهایی که می گویند مردم سوریه خواهان رفتن اسد هستند، باید اجازه دهند وی خود را در معرض انتخاب قرار دهد.
اما تحت شرایط کنونی تصور برگزاری یک انتخابات دمکراتیک دشوار است.
این مسئله اصلا مطرح نیست. سوال اصلی باید این باشد: چگونه می توانیم تضمین کنیم که یک انتخابات آزاد و منصفانه برگزار شود. اگر با این امکان از ابتدای امر مخالفت شود، معنی اش این است که نگرانی آنها از انتخاب مجدد اسد است. بیش از نیمی از مردم سوریه خواهان انتخاب مجدد اسد هستند. این تنها نظر شخصی من نیست، بلکه هر منبع آمریکایی این را می داند.
پس از خنثی کردن سلاح های شیمیایی سوریه، نگرانی اسرائیل از موشک های حزب الله به عنوان اصلی ترین تهدید است. نظرتان چیست؟
مشکل اصلی سیاست تهاجمی موجود در دستور کار اسرائیل و موضوع عدم مجازات و ابهام در سیاست خارجی آن است. برنامه هسته ای ایران مثال واضحی از این سیاست است که اسرائیل به بهانه آن سیاست شهرک سازی و تهاجم به فلسطینی ها را توجیه می کند. این اقدامات اثری ندارد و ما را نگران نمی کند. ما هیچگاه این تصور را نداشتیم که به صورت جدی تهدید نظامی می شویم. این را همه می گویند، حتی آمریکا. چه چیزی آمریکا را به مداخله نظامی در ویتنام، عراق و افغانستان وداشت؟ موارد بسیار کمی وجود دارد که اقدام نظامی در نهایت به کار مردم آمریکا آمده و یا موجب امنیت جهانی شده است.
"مارتین ووکر" و "آندره آس روئش" خبرنگاران روزنامه "نویه زورشر سایتونگ" در ادامه مصاحبه خود با دکتر "محمد جواد ظریف" وزیر خارجه ایران در مورد توافق هسته ای و آینده مناسبات جمهوری اسلامی با غرب به گفتگو پرداختند.
رئیس جمهور روحانی در زمان توافق هسته ای اولیه این توافق را به منزله شکست قدرت های بزرگ در مقابل خواست مردم ایران دانست. آیا این واقعا یک پیروزی برای تهران بود؟
فکر می کنم این یک پیروزی برای عقلانیت بود. با این توافق همه به پیروزی رسیدند. برای یک دهه تنها یک تصور در ذهن غرب بود، این که تنها یک گزینه "غنی سازی صفر" وجود دارد و باید توانایی ایران در غنی سازی اورانیوم متوقف شود. اکنون آمریکا هر چند با تاخیر، به این نتیجه رسیده که به چنین هدفی نائل نمی شود. رئیس جمهور اوباما اذعان کرد هر چند غنی سازی صفر در ایران آرزویش بوده، اما نتوانسته به این هدف برسد. رئیس جمهور روحانی این مطلب را به شکل دیگری عنوان کرد: آمریکایی ها یک تصور داشتند و اکنون باید واقعیت را بپذیرند، واقعیت غنی سازی اورانیوم در ایران.
اما اخباری در مورد توافق پشت پرده وجود دارد، آیا این مسئله باورپذیری آن را زیر سوال نمی برد؟
هیچ توافق پشت پرده ای انجام نگرفته است. توافق "طرح اقدام مشترک" در بیست چهارم نوامبر از سوی طرف های مذاکره در چهار صفحه و به صورت شفاف تنظیم شد.
شما وجود یک توافق پنهان 30 صفحه ای را رد می کنید؟
برای اجرای طرح اقدام ما مذاکرات بیشتری انجام دادیم. نتیجه آن یک توافق "شفاهی" بود، نه یک توافق پنهان. یک توافق شفاهی برای انتشار نیست. این را باهم توافق کردیم. اینها مربوط به نوع نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی و نحوه انتقال پول های بلوکه شده ایران می شد. آمریکا نیز تعهد کرد که این توافق را اعلام نکند، اما متاسفانه آنها خلاصه ای از آن را منتشر کردند. مسئله تفسیر غلط و یکسویه از محتوای توافق است. من وارد این بازی ها نمی شوم.
این اما نشانگر فقدان اعتماد متقابل است. چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ظرف مهلت شش ماهه توافقی بر سر یک راه حل قطعی به دست نیاید؟ آیا این برای ایران که نمی تواند تحریم ها را بردارد، ناخوشایند نیست؟
باید به این مسئله از زاویه دیگری نگریست، ما این محاصره را شکستیم. ما توافقی داریم که در حال اجرا است. با وجود همه تردیدها، با وجود تلاش هایی که می خواهند مانع آن شوند. ما امیدواریم تمامی طرف ها فواید ادامه این روند را در نظر بگیرند. اگر تمام این توافق به یک نتیجه مثبت منتهی نشد، به معنی پایان یافتن دنیا نیست. این یعنی آمریکایی ها گمان می کنند، تحریم های بیشتر به این روند کمک می کند. علاوه بر خشم ملت ایران، تاثیر تحریم ها بیش از همه این بوده که فعالیت تاسیسات غنی سازی ما ادامه یافته است. تحریم ها مانع راه اندازی 19 هزار سانتریفیوژ در ایران نشد.
این یعنی ایران در واکنش به تحریم های جدید آمریکا از توافق خارج شده و شمار سانتریفیوژها را افزایش می دهد؟
نیازی به خروج از توافق نیست، زیرا اگر آمریکا تحریم های بیشتری اعمال کند، توافق را نقض کرده است، این دستاوردی به شمار نمی آید. اوباما قول داده هر گونه تلاش در کنگره برای اعمال تحریم های بیشتر را وتو کند. ما نیز مخالفت هایی را در پارلمان خود داریم، اما این مشکل ماست. در عین حال کنار آمدن با کنگره مشکل دولت اوباما است نه ما.
یک اتاق فکر آمریکایی برآورد کرده ایران باید شمار سانتریفیوژهای خود را به 4 هزار کاهش داده و یک پنجم توان کنونی خود را به کار گیرد تا از قابلیت ایران برای ساخت بمب اتمی در طول شش ماه کاسته شود. آیا ایران برای چنین محدودسازی آماده مذاکره است؟
چنین افرادی در تمام سال خواهان طرح غنی سازی صفر هستند، بدون این که کسی طرح آنها را استفاده کند. این موسسه هم باید دوباره به کتابهایش مراجعه کند. در مورد شمار سانتریفیوژها ما در رسانه بحث نمی کنیم.
اما مسئله مربوط به شمار سانتریفیوژ ها است، اگر شما به دنبال اهداف صلح آمیز باشید، تولید سوخت هسته ای ایران، نیاز رآکتور هسته ای را تامین نمی کند.
به همین دلیل ما باید توانایی مان را افزایش دهیم، تا نیاز رآکتور هسته ای بوشهر را تامین کنیم. این مشخص است.
برای این کار ایران باید شمار سانتریفیوژهای خود را چند برابر کند.
بله، اما ما حاضریم در یک چارچوب معقول تضمین بدهیم که برنامه هسته ای ایران صلح آمیز می ماند. برای این کار هیچ کس نمی تواند به ما چیزی را دیکته کند.
نکته دیگر یافت شدن آثار آزمایش هسته ای در تاسیسات نظامی پارچین است. هنوز توافقی در مورد بازدید از این تاسیسات نشده است.
سازمان بین المللی انرژی اتمی در گذشته دو بار از پارچین بازدید کرده است. ما از بازرسان پرسیدیم آیا قصد دارند بخش های دیگری از این تاسیسات را بازدید کنند و پاسخ آنها منفی بود. ما شفافیت کامل داشته ایم.
اما آژانس بار دیگر خواستار اعزام بازرس است، درخواستی که ایران با آن موافقت نمی کند.
این درخواست مطرح می شود چون برخی کشورها با ارائه اطلاعاتی خواهان دنباله روی آژانس هستند. من نمی گویم که ما در این مورد مذاکره نمی کنیم، اما ما مخالف بازی بی پایانی هستیم که دائم با تاکید بر مسائل تکراری ادامه می یابد.
شما سال های زیادی را در آمریکا سپری کرده اید. چیزی هست که برایش دلتنگی کنید؟
مطمئنا هر کسی برای دوران تحصیلش دلتنگی می کند، چون این زمان به انسان امکان می دهد که بیاموزد، از زندگی بهره ببرد و سفر کند. این امکان را من بار دیگر طی شش سالی که به عنوان دیپلمات فعالیت کردم، داشتم. اکنون من برای زمان تحصیل، آرامش، زمانی که نماینده سازمان ملل بودم دلتنگم، زیرا آنها آسانتر از کاری بودند که اکنون دارم. از زندگی در آمریکا خاطره بدی ندارم.
آیا سبک زندگی آمریکایی را دوست دارید؟
خیر، من سبک زندگی ایرانی را می پسندم، ما حتی در آمریکا هم سبک زندگی ایرانی-اسلامی خودمان را داشتیم.
نظر شما