به گزارش خبرنگار مهر، با توجه به اینکه در دهه فجر انقلاب اسلامی قرار داریم، با دکتر مهدی گلجان استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس گفتگوی مفصلی در خصوص ویژگیهای مهم رهبری امام خمینی(ره) و مقایسه حضرت امام با دیگر رهبران بزرگ معاصر از جمله ماهاتما گاندی و مائو تسه تونگ، انجام دادیم که قسمت دوم آن را در ادامه می خوانید.
* در قسمت قبلی صحبتهایمان به بحث اهمیت مردم از دید امام خمینی(ره) اشاره کردید. شیوههای ارتباطی امام با مردم چه ویژگیهایی داشتند؟
نکته جالبی که به طور مشترک میتوان در مورد امام خمینی(ره)، گاندی و مائو بیان کرد، نوع و لحن کلام ایشان در خطاب به مردم است. ایشان بسیار ساده و به اندازه فهم شنوندگان خود صحبت میکردند و این یعنی پروسه ساده کردن کلام برای فهم مخاطب. این سادهگویی در گفتار امام خمینی(ره)، گاندی و مائو به کاریزما بودن آنها خیلی کمک میکرد. در زندگی مائو و گاندی نیز به وضوح سادهگویی و ساده زیستی دیده می شود، ولی منشا آن متفاوت است.
مائو و گاندی به این دلیل ساده سخن میگویند که اولا حرفی که میزنند پیچیده نیست، در ثانی با جامعهای طرف هستند که بیشترشان را متوسطالحالها شکل می دهند یعنی مردم عامی کوچه و بازار. اما سادگی گفتار امام برگرفته از سبک انبیاء در رفتار با مردم بود. اصولاً از منظر امام خمینی(ره) مردم از جايگاه ويژهاي برخوردارند. البته اين شأن و منزلت در پوشش انگيزة الهي قابل قبول است. با توجه به اين تفكر كه حبّ و بغضها با شاخص انگيزههاي الهي سنجيده ميشود و دوستي مردم در همين قالب تعريف ميگردد، امام(ره) خود را خدمتگزار ملّت دانسته و مسير حركت مردم را به خوبي ارزيابي مينمايد. امام معتقد بود که انقلاب اسلامی ایران هر چه دارد از ملّت است.
ایشان همواره بر اين تأكيد داشت كه مردم عامل پيروزي نهضت بوده و عنصر مهم بقاي نهضت نيز همین مردم هستند. در نگرش امام، قدرت ملّت بزرگترين قدرت است و رمز پيروزي تکیه بر قدرت ملّت است. ایشان حتي بر اين باور است كه ملّت ميتواند راهنما و چراغ راه روشنفكران باشد. امام خمینی(ره) از طریق نامهها و سخنرانیهای علنی و غیرعلنی با مردم و نیروهای انقلابی ارتباط برقرار میکرد. کانالهای ارتباطی ایشان با جهان بر دو ویژگی مهم بنا نهاده شده بود؛ ثبات قدم اخلاقی در زندگی و مبارزات سیاسی و سادگی در گفتار، رفتار و روشهای زندگی.
*چه تفاوتهایی میان کانالهای ارتباطی امام و دو رهبر مورد اشاره شما وجود داشت؟
همانطور که قبلا هم اشاره کردم یکی از تفاوتهای مهم حرکت انقلابی امام با گاندی و مائو، رهبری از خارج کشور بود. امام خمینی چون در تبعید به سر میبرد چارهای جز استفاده از امکانات ارتباط از راه دور نداشت، آن هم امکاناتی که از کارایی چندانی نیز برخوردار نبودند. در حالی که گاندی و مائو به دلیل حضور در داخل کشور این امکان را داشتند که با مردم ارتباط مستقیم برقرار کنند. چنانکه از شواهد تاریخی برمیآید عمده ارتباط مائو و گاندی با مردم از طریق سخنرانیها، کنفرانسهای ملی و بینالمللی، مقالات و ارسال نامه به حامیان حرکت انقلابی در داخل و خارج از کشور بوده است.
فراخوانهای عمومی و سراسری گاندی بین سالهای 1921 تا 1944 از مهمترین شیوههای برقراری ارتباط با مردم بود. این گونه تجربیات، پایههای اصلی مبارزه نهایی را پیریزی میکند و این خود به نوعی آماده شدن برای حرکت هند آزادِ گاندی در سال 1942 است. در پیامهای گاندی صمیمیت و فرازهای فیلسوفانه و مذهبی دکترین متمایز گاندی نظیر «عدم خشونت» و «قدرت حقیقت» موج میزند و همین مساله مردم هند را شیفته او میکند. برخلاف پیامها و سخنان گاندی، پیامهای مائو کاملاً جدی و عتابآمیز هستند، بهویژه برای غربیها. مائو ابتدا رهبر ایدئولوژیست یک سازمان انقلابی بود که وقتی حزب کمونیست به قدرت رسید، خود را با آن تطبیق داد و از آن به عنوان نردبانی برای موفقیت استفاده کرد. مائو یک سازمان حزبی بنا نهاد و ایدههایش را بهسادگی و مستقیماً از طریق شعارهایش بیان کرد. مضمون پیامهای مائو بر نیازهای گسترده مردمی و آرمانهای آنان استوار بود، خصوصاً موضوعاتی نظیر شهادت، خدمت، راستی، عدالت و... . این تفاوتها در اهداف این دو رهبر نیز دیده میشود.
گاندی به دنبال استقلال هند از بریتانیا بود و حرکت او در نهایت شکل اصلاحات اجتماعی و اخلاقی به خود گرفت، در حالی که مائو خواهان آن بود که سوسیالیستهای رادیکال، سیستم را بازسازی کنند. گاندی صلحطلب و در نهایت خواستار بیرون راندن بریتانیا از هند بود، اما مائو علاوه بر بیرون راندن تمام متجاوزان خارجی، سرنگونی زمینداران محلی، یاغیان و سرمایهداران بومی را هم سرلوحه کار خود قرار داده بود. اگرچه گاندی مردم را به عنوان ستونهای قدرت برمیشمرد، اما بیشتر آنها را نیروهای بالقوه برای آینده جامعه میدانست. وی به مردم اعتماد داشت و به آنها عشق میورزید، اما تصور نمیکرد که آنان برای مقاصد مبارزات اجتماعی به اندازه کافی قوی و مقاوم باشند. در مقابل مائو عقیده داشت که بدون حمایت آگاهانه، علاقمندانه (همهجانبه) و قدرت خلاق تودهها حرکت وی پیروز نخواهد شد.
* بحث سادگی در زندگی شخصی و سیاسی امام خمینی(ره) با مدیریت مدرن در تقابل است، با این حال امام موفقیتی بینظیر کسب کرد. این موفقیت را چه طور توجیه میکنید؟
امام شخصیتی بود که میتوانست به واسطه جاذبه شگفتش، ظرف چند دقیقه میلیونها ایرانی را به خیابانها بکشاند. با این حال وقتی که زندگی او، محل کار و سکونتش را میدیدید، سادگی در آن موج میزد. امام حتی در برخورد با رهبران سیاسی جهان نیز این سادگی را حفظ میکرد و نمونه آن دیدار با میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در جماران بود؛ سادگی در کنار صلابت. باید توجه داشته باشیم که قدرت و صلابت امام، تنها از ویژگیهای کاریزماتیک وی ناشی نمیشود و بخش زیادی از آن به سنت یا همان مذهب و فرهنگ شیعه بازمیگردد. داشتن روحیه انقلابی و سیاسی ریشه در ذات سنت و تفکر شیعی دارد و اگر امام توانست به عنوان یک رهبری سیاسی- انقلابی موفق و تاثیرگذار ظاهر شود به دلیل وفاداری و عمل به این سنتها است. همانطور که شما هم اشاره کردید رهبری مدرن میانهای چندانی با سادگی ندارد. مثلا وقتی نوع رفتار و زندگی امام را با رهبران غربی مقایسه میکنیم کاملا به این تفاوت پی میبریم.
قبلا اشاره کردم که مدیریت امام سنتمحور و تاریخمحور است، اما مدیریت غربی آیندهمحور. این تفاوت به دلیل تفاوتهای فرهنگی و تاریخی مردم شرق و غرب است. به عنوان مثال آیتالله سیستانی به دلیل سادگی، پایبندی به سنتها و ویژگیهایی مشابه امام خمینی، روز به روز جایگاه والاتری در میان شیعیان کسب میکند. امام به دلیل شناخت کامل از مردم ایران در مسیر فکری و روحی و نیازهای مردم ایران که همان نیاز به اسلام و انس با پیشوایان مذهبی است حرکت میکند و انقلاب را به سرانجام میرساند.
*یک نکته در مورد گاندی وجود دارد که خیلی مورد توجه قرار گرفته و آن هم ارادت این رهبر سیاسی به امام حسین(ع) است.
بله! دقیقاً. گاندی در بخشی از سخنان خود میگوید «من براي مردم هند چيز تازهاي نياوردم، فقط نتيجهاي كه از مطالعات و تحقيقات درباره تاريخ زندگي قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند كردم. اگر بخواهيم هند را نجات دهيم، واجب است همه ما راهي را بپيماييم كه حسين بن علي(ع) پيمود. من زندگي امام حسين(ع)، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه كافي به صفحات كربلا كردهام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز شود، بايستي از سرمشق امام حسين(ع) پيروي كند.» قيام امام حسین(ره) در طول تاریخ سرمشق بسیاری از انسانهای آزاده بوده است و گاندي نيز از ایشان پيروي كرد و براي ملت هند آزادي را به ارمغان آورد. با اينكه گاندي يك هندو و غير مسلمان بود، اما معتقد بود كه روح آزادي و آزاديطلبي و خروج از استعمار را از قيام امام حسين(ع) ياد گرفته است.
گاندي حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و ميگويد: «پيشرفت اسلام، متكي به شمشير نبوده، بلكه با فداكاري والاي حسين(ع) به دست آمده است. من از او ياد گرفتم چطور پيروز شوم در حالي كه مظلوم و ستمديده هستم.» گاندی برای وحدت میان مسلمانان و هندوهای کشورش یک ماه روزه گرفت و در راهپیمایی نمک از ۱۲ مارس تا ۶ آوریل ۱۹۳۰ به همراه چند صد هزار نفر هندی ۴۰۰ کیلومتر از احمدآباد تا ساحل داندی راه پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این عمل قانون مالیات نمک را بیاعتبار کرد. گاندی با مبارزه منفی، مظلومیت مردم هند را فریاد زد و با بازتاب مثبت جهانی روبرو شد و در نهایت انگلیسیها را از کشورش بیرون راند.
* یکی از ویژگیهای مهم امام خمینی(ره) ماندگاری ایشان است. به نظر شما رمز ماندگاری امام و نهضت ایشان چیست؟
یک جمله یا مثل معروف وجود دارد که دقیقا نمیدانم چه کسی گفته، ولی جمله بسیار جالب، با معنا و عمیقی است؛ اینکه «یک کاغذ سفید را هر قدر هم که بزرگ باشد قاب نمیگیرند، برای ماندگاری باید حرفی داشت.» امام خمینی(ره) اسلام را از انجماد و ايستایی سياسي و فرهنگي حاکم بر جوامع اسلامي رهانید. جنبشی که امام نیم قرن پیش آغاز کرد نه تنها به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 انجامید، بلکه امروزه الهامبخش بسياري از جنبشهاي مردمي و مبتني بر بيداري اسلامي است. امام یک سری ویژگیهای برجسته داشتند که من به اختصار مهمترین آنها را ذکر میکنم.
یکی از اصلیترین شاخصههای امام و نهضت ایشان خدامحوري بود. امام همواره خواست الهي را باور داشت و معقتد بود که اندیشه خدامحوري، پايه و اساس كار است. در بینش امام قدرت سیاسی اهمیت و اعتبار ویژهای دارد، اما عدالت نقش پررنگتری ایفا میکند. به عبارت دیگر عدالت راهبرد قدرت سیاسی است و از این جهت قدرت همیشه باید پیرو اصل عدالت باشد. اعتقاد به نقش مردم از دیگر شاخصههای امام است. در مکتب سیاسی امام، مردم ارزشمند، قدرتمند و کارساز هستند. امام به دلیل ارزشی که برای مردم قائل است، رأی مردم را مهمترین عامل در تعیین سرنوشت یک جامعه میداند. همانطور که در بخش اول گفتگویمان هم اشاره کردم، مردمسالاری در مکتب سیاسی امام از متن اسلام گرفته شده و مردمسالاری حقیقی است. یعنی مردم با رأی و اراده خود، منتخبانشان را انتخاب میکنند. در کنار اینها یک ویژگی بسیار مهم امام استکبار ستیزی بود. امام، حکومت شاهنشاهی را نظامی وابسته به قدرتهای بیگانه میدانست و با سلطه استعمار به شدت مبارزه میکرد، چرا که معتقد بود اسلام، دشمن وابستگی حکومت جامعه اسلامی به قدرت بیگانه است. تاکید امام بر استقلالطلبی و قطع ریشههای وابستگی، بیانگر ماهیت ضداستعماری و سلطهستیزی ایران است.
* یکی از اقدامات ماندگار امام(ره) که خیلی هم مورد توجه قرار میگیرد، مسأله فلسطین و ابتکار روز قدس است. به نظر شما چرا این مساله این قدر برای امام خمینی اهمیت داشت؟
مسأله فلسطین از همان ابتدای مبارزه، مورد توجه امام بود. امام خمینی(ره) اولین مرجع تقلید و پیشوای بزرگ مذهبی بود که مجوز حمایت از مبارزان فلسطینی از محل وجوهات شرعی و زکات و صدقات را صادر کرد. ایشان از همان آغاز وجهه اسلامی و بُعد اعتقادی مبارزه با رژیم صهیونیستی را کارسازترین روش برای بسیج ملت مظلوم فلسطین و جلب حمایت امت اسلام معرفی کرد. امام خمینی(ره) معتقد بود دفاع از مسلمانان امری است لازم و ما باید خودمان را برای چنین امر مهمی مهیا کنیم. به همین دلیل ایشان با رویکردی آگاهانه آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز قدس نامید و فرمود: «روز قدس یک روز جهانی است، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز حیات اسلام است، روزی است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما و عمال خبیث شما واقع نخواهد شد.» مساله فلسطین نشان میدهد که چه قدر بحث وحدت مسلمانان برای امام مهم است. ایشان معتقد بود از هر فرصتی برای تقویت وحدت باید استفاده کرد، به همین دلیل نیز به مساله حج عنایت ویژه داشت و معتقد بود اعلام برائت از مشرکان از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است و به صورت راهپیمایی با شکوه برگزار شود. این گونه اقدامات امام خمینی(ره) یکی از عوامل بروز انتفاضه مردم فلسطین است. در واقع تاثیرپذیری جنبش انقلابی مردم فلسطین از انقلاب اسلامی ایران انکارناپذیر است.
* در صحبتهایتان به بحث تاثیر امام خمینی بر بیداری مسلمانان اشاره کردید، در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟
به نظر من امام خمینی(ره) پس از سیدجمالالدین اسدآبادی، یکی از موثرترین شخصیتها در بحث بیداری اسلامی است که به طور مستقل انقلابی عظیم در ایران به وجود آورد و به ملت ایران بیداری و هوشیاری آموخت. اکنون بعد از سالها کشورهای عربی و اسلامی با الگو گرفتن از ابعاد فکری و انقلابی حضرت امام در قیام علیه ستمگران به پا خاستهاند و جنبشهای اسلامی را به وجود آوردهاند. بیداری اسلامی و هوشیاری امتهای اسلامی در فرهنگ دینی و باورهای اعتقادی امام جایگاه ویژهای دارد. ضرورت بیدارى ملتها از جمله مباحثى بود که امام(ره) براى شروع مبارزه آن را شرط لازم برشمرده است. معرفی اسلام به عنوان دینی جامع، کامل و الهی به جهانیان و صدور انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر از اهداف بلند امام خمینی بود. بیداری اسلامی جلوهای از صدور انقلاب اسلامی است.
امام معتقد است قدرتهای بزرگ در برابر ملتهای بیدار، ناتوان هستند و فریب تبلیغات و توطئههای آنها را نخواهند خورد.در یک مصاحبهای که با شما داشتم با موضوع بههنگامی تاریخی. در آن مصاحبه به هفت نظریه مهم در خصوص انقلابهای اخیر در کشورهای عربی اشاره کردم که عبارتند از دولت فرومانده ، قیام علیه تحقیر، نفوذ فراگیر، موج چهارم دموکراسی، تعدیل آمریکاستیزی، بازگشت به هویت اسلامی و حکمرانی آناکرونیسمی . توضیح دادم که حکمرانی آناکرونیستی شیوهای از مملکتداری را شامل میشود که نسبت به ترتیبات تاریخی و بافت زمانه خود دچار تأخر است. مثلا در خصوص لیبی میگویند که این کشور دچار حکمرانی آناکرونیستی شده بود، یعنی مردم و حاکم لیبی واقعا از جهان و مسایل روز آن عقب بودند و حکومت نگاه جامع و بهروز به مردم خود نداشت.
اما در مقابل بیداری اسلامی در چنین فضایی به عنوان یک رویداد بههنگام تاریخی مطرح میشود. عصر بیداری فرا رسیده، عصری که در آن بیداری اسلامی رفته رفته از موج به پارادایم قدرت تبدیل میشود. آنچه در بیداری اسلامی و به ویژه موج سوم(کشورهای عربی-آفریقایی) آن نمود پیدا میکند حرکت مسلمانان به سمت مقابله با نظام سلطه و حکومتهای وابسته آن و اصلاح یا جایگزینی آن با یک حکومت مبتنی بر اصول اسلامی و مردم سالاری است. موج سوم بیداری اسلامی نوید حرکت مسلمانان به سمت شکلگیری امت اسلامی بر پایه تئوری «پارادایم قدرت» را میدهد. در واقع امروز حرکتهایی که در جهان اسلام و در راستای بیداری اسلامی رخ میدهد، با یک بههنگام تاریخی یعنی بیداری اسلامی مواجه شده و این بر رشد و گسترش آنها میافزاید.
یکی از دلایلی که در ادبیات سیاسی و رسانهای بر استفاده از اصلاح «بیداری اسلامی» تاکید داریم، توجه به این نکته است که این حرکت ریشه در نهضتی دارد که با سید جمال شروع شده و با امام خمینی(ره) به اوج خود رسیده است. این رویه در نشریات بنیاد اندیشه هم در پیش گرفته شده و گواه آن انتشار دو مجله Islamic Awakening به زبان انگلیسی و بیداری اسلامی به زبان فارسی است. ما در نشریه Islamic Awakening به سیر تاریخی بیداری اسلامی پرداخته و ویژهنامههایی را به سید جمالالدین اسدآبادی، امام خمینی(ره)، سید قطب، ابوالاعلی مودودی و محمد عبده اختصاص دادیم و نظریات، آثار و سیر تفکر آنها را بررسی کردیم. این شخصیتها آغازگر و ادامه دهنده بیداری اسلامی بودهاند، به همین دلیل پرداختن به آنها بسیار مهم است. در مجله بیداری اسلامی فارسی نیز به مباحثی چون تحلیل انقلابهای منطقه، بیداری در غرب و... میپردازیم که نیاز مخاطب فارسی زبان است.
نظر شما