به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از اركان مهم در زندگي زناشويي"تعهد"مي باشد كه از اهميت بالايي برخوردار است. هنگامي كه دو نفر با ازدواج پيوند مي خورند در اصل شريك عمر يكديگر هستند و محبت بي شائبه ي خود را به يكديگر ابراز مي نمايند و اين محبت است كه امنيت خاطر را ايجاد مي كند، امنيت خاطري كه معنايش به وسعت تمام ابعاد زندگي است و انجام وظايفي از قبيل دوست داشتن همسر، احترام به او و وفادار بودن و...باعث مي شوند كه فقط مرگ، زوج را از هم جدا كند.
تعهد معناي بسيارگسترده اي دارد. در زندگي مشترك به اين معناست كه همسرتان را دوست بداريد و با تمام قدرت خود بر استحكام زندگي بيفزاييد و از ازدواج ديگر به هر شكل و شمايل كه باشد اجتناب كنيد. تعهد حالتي مشروط ندارد و به شرط نيست، اقدام متقابل به مثل نيست. شما متعهد به دوست داشتن هستيد، متعهديد كه در تمام عمر خود وفادار باقي بمانيد و اين به اراده ي شما بستگي دارد. گاهي تعهد در افراد دشوار به نظر مي آيد چرا كه بعضي از مواقع به قدري با مشكلات روبه روست كه داشتن تعهد غير ممكن به نظر مي آيد اما اگر دشوار نبود، چه نيازي به اين بود كه زن و شوهر با هم پيمان زناشويي ببندند.
بنابراين تنها زماني كه مي توانيد به تعهد خود نسبت به ازدواج فكر كنيد، قبل از ازدواج است. به اين بينديشيد كه اين مهم در زندگي باعث استحكام خانواده مي گردد. اگر در ازدواج خود مرتب در اين فكر باشيد كه چه نصيبي مي بريد و بارها نااميد شويد، بدانيد كه به روابط خود و همسرتان لطمه وارد مي كنيد. روابط زناشويي اگر قيد و شرط داشته باشد، جايي براي اعتماد و صميميت باقي نمي گذارد. تنها عشق عميق و مهر بي چشمداشت است كه مي تواند ازدواج را به شكوفايي برساند.
تعهد در سه دوره ي دشوار روابط زناشويي، زن و شوهر را كنار هم نگه مي دارد؛
الف)در خلال دو يا سه سال نخست ازدواج
به استناد بررسي هاي به عمل آمده، نيمي از طلاق ها، در دوسال نخست ازدواج صورت مي پذيرد و اين هرگز عجيب نيست زيرا به نظر مي رسد كه بسياري از زوج ها در فاصله دوسال بعد از ازدواج، به اهميت انتخاب درست همسر پي برند، اما اگر پايبندي و سوگند آنها به ازدواج محكم و استوار باشد اين دوران طوفاني را به راحتي پشت سر مي گذارند و به روابط زناشويي فرصت رشد و بالندگي مي دهند.
ب)در دوران هيجانات فروكش كرده
بيشتر مردم به اين موضوع واقف هستند كه هر ازدواجي در مقطعي از دوران خود، با توقف رشد و فروكش كردن هيجانات روبه رو مي شود.در اين زمان است كه ملالت و نگراني از راه مي رسد وجو صميمي خانواده را مختل مي كند. تنها عاملي كه به وسيله آن مي توان زندگي را گرم و آرام هدايت نمود تعهد براي زندگي زناشويي است.
ج)در خلال دشواري ها
اغلب زوج ها در طول زندگي مشترك، به دشواري هايي برخورد مي كنند. براي مثال شوهر با دشواري هاي شغلي روبه روست و زن تحت تاثير فعاليت هاي مادري كلافه مي شود. بيماري ها هم مي تواند عاملي باشد كه روابط زناشويي را زير فشار قرارمي دهد. پول نيز اغلب مساله ساز مي شود. تعهد به عشق، مراقبت و متوجه بودن مي تواند ازدواج را در اين دوران دشوار، نجات دهد.
تعهد در زندگي زناشويي، اعتماد و صميميت را امكان پذير مي سازد؛ چگونه مي توانيم در شرايطي كه احساس مي كنيم ارزيابي مي شويم، صميميت و اعتماد خود را به ديگري حفظ كنيم؟ اما اگر بدانيم و به طور كلي اعتقاد داشته باشيم كه همسرمان هرگز ترك مان نخواهد كرد و پايبند به ازدواج با ما باقي خواهد ماند، تفاوت بسيار بزرگي ايجاد مي شود. تنها در اين صورت است كه مي توانيم درباره ي خود، با همسرمان مطالبي را در ميان بگذاريم كه در شرايطي غير از اين نمي توانيم در ميان بگذاريم.
پاك نگري و پاك دامني يكي ديگر از مهم ترين عواملي است كه درحفظ تعهد در زندگي زناشويي موثرمي باشد. نگاه آلوده بعضي از مردان به زنان در جامعه باعث نا امني براي زنان و خانواده مي باشد. نگاه آلوده مرد به زن، گذشته ازآن كه در درون خود او اضطراب و بي قراري را موجب مي شود و حتي ممكن است او را به گناه آلوده سازد. زن را دراجتماع با نا امني مواجه مي سازد و باعث مي شود تا او به هر مردي به اين ديد نگاه كند كه امنيتش از جانب او به خطر مي افتد و بديهي است اين نگرش چقدر مي تواند بنيان روابط اجتماعي و حتي خانوادگي را سست وويران نمايد. اينجاست که مي توان متوجه شد كه چرا دين اسلام توصيه و تاكيد فراوان دارد كه زنان به عنوان امانت الهي به دست مردان سپرده شده اند و مسئوليتش در قبال زن، بيشتر است.
مردي كه اين موضوعات برايش مهم است و يك ارزش محسوب مي شود، نه تنها بايد از ديدن و نگاه به زن اعم از ارادي وغير ارادي به طور جدي اجتناب ورزد، بلكه بايد پس از نگاه اتفاقي يا حتي اضطراري در جهت تداعي مجدد و ساختن تصوير ذهني از زن برنيايد و تا آنجا كه مي تواند با معرفت و بصيرت در جهت بي نيازي نفساني نسبت به زن تلاش كند و بكوشد نسبت به آن بي اعتنا باشد اما نه به گونه اي كه موجبات تحقير زن را فراهم آورد يا اين كه بخواهد باعث ايجاد رهبانيت شود. در غير اين صورت كسي نمي تواند از اثرات سو آن در فكر و ذهن و حالات قلبي خود در امان باشد. كساني كه از ايمان قوي، اعتماد به نفس بالا و عظمت روحي برخوردارند و از تمايلات نفساني و هوس ها وارسته اند اين اجازه را به خود نمي دهند كه به خاطر حظ نفس نامشروع خود، در زن موجبات تالمات روحي و نفرت و انزجار از زندگي را به وجود بياورند. اين اشخاص امكان درك كمالات فطري و مواهب روحي زن را دارند و به همين خاطر،نه تنها زن را از ديدگاه غرايز و شهوات نمي نگرند بلكه براي او احترام عاري از آلودگي نيز قائلند.
از طرف ديگر وجود زن از ديدگاه قرآن و اسلام نعمت شمرده شده و بديهي است اولين شكر هر نعمتي آن است كه شخص كاري نكند كه از ارزش و اعتبار يا از آثار و خواص مفيد خدادادي آن چيزي كم شود يا عاطل و باطل رها گردد يا در غير مواضع طبيعي و استحقاقي خود به كار گرفته شود. به تحقيق شكرگزاري در حق نعمت وجود زن، آن است كه مرد درحفظ و حرمت و احترام و گراميداشت چنين موهبتي قبل از هر چيز قادر شود كه دل و ديده ي خود را پاك كند و از هر نوع آلودگي نسبت به زن مبرا باشد، چرا كه در غير اين صورت مقدمه ي سقوط و به انحراف كشيدن زن را فراهم مي كند و اين ناسپاسي وكفران نعمت بزرگي است.
پنابراين سخن درستي است كه بگوييم بزرگترين نعمتي كه خداوند به انسان عطا مي كند همسر متعهد، پاكدامن، عفيف، نكته دان و نيكو معاشرت است. انسان در كنار او مي تواند احساس آرامش كند و عمري را در راه ارزنده ي زندگي، گام بردارد. در اصل زندگي خانوادگي از قداستي بايد برخوردار باشد و اين قداست زماني قابل تضمين است كه زن و مرد بتوانند معنويت و تعهد و عفاف خود را حفظ كنند و در زندگي مشترك در هاله اي از معنويت و تقوا موجبات نگراني و تشويق خاطر يكديگر را فراهم ننمايند.
نظر شما