۱۲ شهریور ۱۳۸۴، ۱۲:۳۲

آيا ادبيات خاورميانه خود را باور خواهد كرد ...؟! - 25

محمد علي محمدي : دوره هاي " فرار از جهان اسلام " و " ادعاي محض و نفي ديگران " را در كارنامه خود داريم / همه ما بايد به تعريف واقعي فرهيختگي نزديك شويم

محمد علي محمدي : دوره هاي " فرار از جهان اسلام " و " ادعاي محض و نفي ديگران " را در كارنامه خود داريم / همه ما بايد به تعريف واقعي فرهيختگي نزديك شويم

محمد علي محمدي - ( م - ريحان ) شاعر ، گفت : تلاش و تاكيد بر اين بوده است كه ما تشكلي به معناي واقعي و كامل فرهنگي و اجتماعي پيدا نكنيم و چون خاورميانه مي گوييم در واقع حوزه مركزي جهان اسلام را در بر مي گيرد كه طبعا نگراني از تشكل پيدا كردن چنين حوزه اي بسيار زياد است .




اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر،  با بيان اين مطلب افزود : در ايران ما يك  دوره روشنفكري فرار از جهان اسلام داريم و پشت سر آن يك دوره ادعاي محض و نفي ديگران و خود را تنها منادي اسلام دانستن وجود دارد كه بايد همه اينها تعديل شود تا در نتيجه ، ما بتوانيم اول با كشورهاي مختلف خاورميانه كه كار مشترك و حرف مشترك دارند آشنا بشويم و بعد به يك كار مشترك ، به  منظور يك ادبيات واحد دست پيدا كنيم ،  لذا در مجموع چيزي به عنوان " ادبيات خاورميانه " نداريم.

محمدي :  اين ما هستيم كه بايد بشريت را به  ياد هويت حقيقي خودشان بياندازيم  و كمك به يك خيزش مجدد فرهنگي در دنيا باشيم

محمد علي محمدي ، خاطر نشان ساخت :  اگر روزي قرار بر تشكيل چنين ادبياتي با عنوان ادبيات خاورميانه باشد ،  پيام اصلي و كليدي آن بازگشت به خويشتن مي تواند باشد . هويت مستقل انساني مان مهمترين چيزي است كه در سايه هميابي بايد بازيابي شود  و بعد از موضع ضعف خارج شويم و در موضع دفاع از كرامت كل بشريت قرار بگيريم ، در حال حاضر ما در مجموعه اي هستيم كه همه از هم بي خبرند و تمايلي براي رفع اين بي خبري وجود ندارد و دغدغه دولت هايمان نيز اين موضوع نمي باشد و متاسفانه درك و فهم كافي هم از اين ضرورت ندارند و استراتژي براي چنين كاري نيز موجود نيست ،  لذا خود اهل  فرهنگ  بايد اين خلاء را پر كنند و مقدمه اين قصه هم ، هميابي است.

وي در ادامه اين مطلب اضافه كرد: بعد از هميابي و در سايه آن مي توان به بازيابي خودمان دست پيدا كنيم و به بازگشت به خويشتن برسيم و آن وقت مي توانيم ادعا كنيم كه مثل گذشته هاي تاريخي مان ، اين ما هستيم كه بايد بشريت را به  ياد هويت حقيقي خودشان بياندازيم  و كمك به يك خيزش مجدد فرهنگي در دنيا باشيم .

اين شاعر تصريح كرد: بين ادبيات عرب و ادبيات فارسي شباهت فراوان وجود دارد و هميشه بين اين دو تعاملي بوده است به طوري كه بسياري از داستانها و اسطوره هاي ايراني به كشورهاي عربي رفته و جديدا روايت شده و دوباره به عنوان يك داستان و اسطوره عربي به ايران و حوزه زبان فارسي باز گشته و بالعكس هم اين اتفاق افتاده است .

وي در ادامه گفت : مسئله ديگر مشتركات منطقه ، ايمان است كه بالاخره يك بخش از اسلام و جهان عرب زماني حوزه اي از ايران بزرگ بوده اند و بعد مسئله مشتركات عقيدتيمان مي باشد كه از دوره اي كه وارد تاريخ اسلام مي شويم تمام اينها زمينه ساز براي داد و ستد بوده است ولي اين مشتركات به معناي واقعي انجام نشده تا منجر به آگاهانه شدن و در نتيجه پيگيري مجدانه شود.

محمدي يادآور شد :  وظيفه اي كه براي همه وجود دارد اين است كه همه ما به تعريف واقعي فرهيختگي نزديك شويم و ما متاسفانه فرهيختگي را به عنوان پيشاني بند و برچسب استفاده مي كنيم بدون اينكه مسئوليت ناشي از اين برچسب و پيشاني بند را به عهده بگيريم و در نتيجه عمق اجتماعي و فرهنگي پيدا نمي كنيم و درسطح باقي مانده  و در نتيجه  پيامهايمان هم در سطح مي ماند و ارتباطي با جامعه برقرار نخواهيم كرد و وقتي يك فرهيخته و مدعي فرهيختگي با جامعه خود ارتباط برقرار نكند چه انتظاري است كه با همه جهان ارتباط داشته باشد.


وي در پايان گفت و گو با مهر گفت :  فرهيخته در جامعه اي متولد مي شود كه لااقل ده درصد آن جمعيت فعال فرهنگي باشد ، لذا در حال حاضر ما فرهيخته به معناي واقعي كلمه كه بتواند جامعه را فقط يك قدم به جلو ببرد ، در ايران نداريم.

کد خبر 225402

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha