۱۶ شهریور ۱۳۸۴، ۸:۰۹

يادي از شاعر دفاع مقدس / اتل ، متل ، يه بابا

يادي از شاعر دفاع مقدس / اتل ، متل ، يه بابا

ابوالفضل سپهر از هنرمندان گمنام و بي ادعايي بود كه طي ساليان زندگي ، آثار ادبي مختلفي با موضوع دفاع مقدس خلق كرد و در بخشي از اين آثار ، كودكان را به عنوان مخاطب اصلي خود انتخاب كرد و صميمانه براي اين گروه سني قلم زد و ... ، گروه فرهنگ و ادب خبرگزاري مهر با انتشار يكي از همان نغمه ها و شعرهاي صميمي ، ياد اين شاعر را در آستانه اولين سالگردش را گرامي مي دارد .



اتل متل يه باغچه
يه باغچه پر از گل
پراز صداي گنجشك
پر از صداي بلبل

***

اتل متل يه بابا
يه باباي مهربون
براسعيده بابا
برا گلها باغبون

***

پيش گلها نشسته
كنارش هم سعيده
بابا داره به دختر
باغبوني ياد ميده

***

به او ميگن نسترن
اين نهال اناره
خيلي مواظبش باشد
تا كه ثمر بياره

***

اينكه بيخ ديواره
اسمش درخت تا كه
اينم كود گياهي
برا قوت خاكه

***

به اون ميگن گل سرخ
به اين ميگن گل ياس
همون كه زيباترين
گل باغچه باباس

***

بعدا كنار ياسم
يك گل خوشگل بكار
حالا باغ و اب مي ديم
شيلنگ آب رو بيار

***

سعيده با خنده گفت :
چه باغچه قشنگي
بابا پيش خودش گفت :
چه دختر زرنگي

***

وقتي تو باغبوني
دختر عين بابا شد
جنگ شد و باباجونش
راهي جبهه ها شد ...

***

سعيده با خودش گفت :
حالا براي گلها
منم كه باغبونم
منم به جاي بابا

***

حياط و جارو مي كرد
باغ گل اب مي داد
به اين اميد كه روزي
بابا به خونه مي آد

***

سالها گذشته از او روز
ولي بابا نيومد
يه روز بلند شد از خواب
باغچه رو ديد و جيغ زد

***

چرا باغچه بابا
يكدفعه افسرده شد
گلهاي ناز باغچه
يك شبه پژمرده شد

***

روزها و هفته ها
از پي هم مي رسيد
ولي باغچه بابا
رنگ شادي رو نديد

***

يه روز آفتابي
وقتي بلند شد از خواب
رفت به كنار باغچه
رو شو بشوره  با آب

***

با اين كه از اون گلها
نبود هيچي نشونه
بوي ياس و گل سرخ
پيچيده بود تو خونه

***

يهود دلش شور افتاد
زنگ خونه صدا كرد
مادرش از تو اتاق
دويد در رو واكرد

***

پشت درخونشون
مرد غريبه اي ديد
بعدش صداي جيغ
مامان جونش رو شنيد

***

بيا بيا دخترم
بايد شيريني بديم
بابات اومد از سفر
بريم خوش آمد بگيم

***

بيرون دويد از خونه
اما بابا رو نديد
ولي بوي گل ياس
با گل سرخ شنيد

***

چشم ها رو برهم گذاشت
بو كشيد و بوكشيد
رد بو رو گرفت
به دنبال گل دويد

***

رسيدش به جايي كه
مست بوي گل شدش
كنارجسم سختي 
گيچ شد افتادش

***

وقتي چشمها رو واكرد
عكس باباجون رو ديد
نفهميدش چطور شد
رو عكس اون پريد

***

انگاري كه زير عكس
يه جعبه  از جنس چوب
گذاشتن و توي اون
پره زگلهاي خوب

***

دلش به تاپ تاپ افتاد
خيلي تند و خيلي زود
در جعبه رو واكرد
بابا توي جعبه بود

***

مات شد و خيره شد
يواشي گفت: بابا جون
چشمهاي تو واكن بابا
پژمرده اي باغبون

***

ديدش كه از سينه
بابا عطر ياس مي آد
دست و پاي له شده اش
بوي گل سرخ مي داد

***

شايد همون وقتي كه
تير توي سينه اش خورد
ياس سفيد توباغچه
افسرده گشت و پژمرد

***

شايد وقتي كه تانكها
رفتند رو با و دستش
گل سرخ  تو باغچه
پرپرشد و شكستن

***

جيغ زد و ناله زد
كنار بابا جون داد
بابا جونو صدا زد
جنازه رو تكون داد

***

بابا بيا و ببين
ياس تو پژمرده شد
گل سرخ تو باغچه
شكست و افسرده شد

***

يهو صدايي شنيد :
دختركم سعيده
بابا قبل شهادت
حرف تو رو شنيده

***

ناله نكن دخترم
گريه و زاري بسه
اينو بگير عزيزم
بذر گل نرگسه

***

تو نامه آخرش
 برات نوشته بابا
اينو بكار تو باغچه
جاي تموم گلها

***

بذر گل نرگس
محكم گرفت تو دستش
با گريه و با ناله
به سوي باغچه رفتش

***

با صد هزار اميد
كه توسي سينه اش داشت
بذر گل نرگس
برد توي باغچه كاشت

***

روزها مي شست كنارش
گريه مي كرد پاي اون
زبون گرفته و هي
صدا مي زد " بابا جون "

***

تا اينكه توي باغچه
جاي تموم گلها
يك گل نرگ اومد
يك گل ناز و زيبا

***

حالا توي اين خونه
يك گل نرگس هستش
هر چي گل پرپره
فداي چشم مستش ...

يكشنبه 9 تير 1382

کد خبر 226959

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha