به گزارش خبرنگار مهر، شب گذشته پنج شنبه 28 فروردین ماه مراسم شبی با زنده یاد محمدکریم پیرنیا، استاد بزرگ معماری ایران در تالار شهناز خانه هنرمندان و با حضور و سخنرانی مهدی حجت استاد معماری و از بنیانگذارن سازمان میراث فرهنگی، مهرداد قیومی استاد دانشگاه تهران در رشته معماری و مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان برگزار شد.
مجید سرسنگی نخستین سخنران این مراسم بود که در مورد پیرنیا گفت: او یکی از خدمتگزاران به فرهنگ و هنر کشور بود که به حق نام پدر معماری ایران را بر او نهادهاند.
وی افزود: شبهای ایرانشهر که در خانه هنرمندان برگزار می شود از سال پیش شروع شد که طی آن سعی میکنیم زندگی، آثار و خدمات برخی از بزرگان و صاحب نظران فرهنگ و هنر کشور را واکاوی کنیم.
سرسنگی خاطرنشان کرد: نام پیرنیا احترام برانگیز است هرچند زندگی بسیار پرفراز و نشیبی داشت او دانشگاه ادبیات را علی رغم علاقه زیادش به ادبیات رها کرد تا در دانشگاه هنر به معماری بپردازد هر چند بعد از مدتی این دانشگاه را نیز رها کرد.
وی در مورد دلیل رها کردن دانشگاه معماری توسط پیرنیا توضیح داد: او زمانی به دانشکده معماری رفت که معماری غربی به شدت در حال رواج بود پس پیرنیا عطای تدریس و تحصیل در این دانشگاه را به لقایش بخشید و در خانه خود و با هزینه شخصی پژوهشگاهی تاسیس کرد که در آن به معماری اصیل ایرانی و اسلامی بپردازد.
مدیرعامل خانه هنرمندان در پایان سخنان خود گفت: بسیاری با حضور در دانشگاه به خود تشخص میدهند و برای خود شخصیت قائل میشوند ولی این پیرنیا بود که به دانشگاه تهران و دانشکده معماری آن تشخص میداد وبه وزنه وزین دانشگاه معماری تهران تبدیل شده بود.
در ادامه این مراسم مهدی حجت، معمار باسابقه و از بنیانگزاران سازمان میراث فرهنگی گفت: بزرگان و گذشتگان ما به خصوص نسل قبل ما منش بیشتری به نسبت دانشهای رایج داشتند که این منش بیشتر از دانش آنها به درد ما میخورد و باید به آن توجه بیشتری داشته باشیم.
وی افزود: اگر به زمانی که پیرنیا در دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد دقت کنیم درمی یابیم دقیقا زمانی بود که دانشگاه تهران مملو از کسانی بود که بیش از آنکه به فکر معماری اصیل ایرانی باشند به فکر معماری غربی بودند که این تفکر حتی تا سال 1348 که من وارد دانشگاه تهران شدم نیز ادامه داشت.
خروج از دانشگاهی که معماری غربی آمورش میداد
حجت ادامه داد: در آن زمان ما به عنوان درس اولیه خودمان باید ستونهای یونانی را می کشیدیم و در مورد معماری آن بحث میکریدم در صورتی که فرهنگ و هنر ما مملو از معماری بود. خاطرم هست وقتی برای ادامه تحصیل به دانشگاه پنسیلوانیای امریکا رفتم اساتید آنجا از این که ما درس تاریخ معماری باستانی و ایرانی نداریم تعجب میکردند زیرا آنها نیز میدانستند که معماری ایرانی از صدها سال قبل خود مرجعی برای معماری دنیا بوده است اما در دانشگاه تهران به این معماری توجهی نمیکردند.
وی تصریح کرد: در آن فضا یک نفر به جهت اصالتهایی که در وجودش، خانوادهاش، فرهنگش و سرزمینش بود قیام کرد و بر حمایت از معماری سنتی ایرانی – اسلامی تاکید کرد و او دکتر محمد کریم پیرنیا بود.
وی با ذکر این جمله که آقای سرسنگی به اشتباه گفت که وی از دانشگاه تهران بیرون رفت، تاکید کرد که خود دکتر پیرنیا به من گفت در آن زمان مرا از دانشگاه تهران بیرون کردند.
حجت بیان کرد: پیرنیا به خاطر آنچه که می دانست حق است یعنی حراست از معماری اصیل ایرانی و به خاطر آنچه که میدانست اصیل است و آنچه که ریشهدار است یعنی معماری اصیل ایرانی اسلامی و به خاطر فرهنگ این کشور برخی دشمنیها در آن زمان را به جان خرید ولی عقب ننشست. این حرکت را به عنوان منش خود به همگان معرفی کرد. این منش اوست که از هزاران دانش و کتاب دانشگاهی ارزشمندتر است و باید مورد توجه نسل امروز معماری کشورمان باشد.
این معمار برجسته خواستار توجه بیشتر به ارزشهای معنوی سرزمینمان که مغفول ماندهاند شد و گفت: معماران عصارهای از فرهنگ را در اختیار دارند. این معماران هستند که به مردم یک کشور و یک سرزمین دیکته می کنند که در چه ظرفی زندگی کنند و به همین خاطر بر معماران واجب است که شرایط کشور را سنجیده و بعد از این که مطمئن شدند از پس آنچه که باید بر میآیند خود را معمار بنامند.
وی ادامه داد: همه رفتار و حرکات انسان در ظرفی که معمار طراحی میکند شکل گرفته و معنا مییابد به همین خاطر معماران باید به درک درستی از جوهره زندگی مردم اطراف خود برسند. یک معمار نمی تواند از نقاشی، ادبیات، سینما، تئاتر و موسیقی غافل باشد زیرا اینها مظاهر فرهنگی یک قوم هستند.
پیرنیا، پلی میان ادبیات و معماری
وی پیرنیا را به خاطر تسلطش بر ادبیات از یک سو و معماری از سوی دیگر به پلی تشبیه کرد که رابطه میان این دو مظهر فرهنگ و هنر را برقرار کرده است و ادامه داد: آثار و مثالات پیرنیا از مهمترین اشارات معماری سنتی ما در دنیای مدرن امروز است.
حجت عدم پایبندی پیرنیا به ظواهر دنیوی را از دیگر خصوصیات وی دانست و در این مورد گفت: در ذهن من پیرنیا به مانند درخت انجیری است که در گوشه حیاط آرام آرام رشد کرده و اکنون میوهای شیرین میدهد. او به واقع مانند یک سرو در میان پارک نبود.
این معمار پیشکوست یکی دیگر از ویژگیهای پیرنیا را چشمهای او دانست و در این مورد بیان کرد: در چشمهای پیرنیا همیشه یک غم و یک عفت خاصی موج میزد او از دنیا پرهیز داشت ولی نسبت به همه و همه اتفاقاتی که در ایران میافتاد نگران بود.
وی افزود: او تا آخرین روزهای عمرش معلم بود. او برای افرادی که به فرهنگ کشور علاقمند بودند یک معلم جامع بود و همیشه دوست داشت که دیگران از دانش و منش او بهره ببرند.
حجت در پایان سخنانش گفت: به واقع تقصیر ماست که وضع معماری ما این گونه است که شهرهای ما بی منظره شدهاند پس باید به منش افرادی مثل پیرنیا رجعت کنیم.
در پایان این مراسم مهرداد قیومی از اساتید داشنگاه معماری تهران گفت: برداشت من از پیرنیا سه وجه دارد. وجه اول برداشت فردی است عادی که هر روز او را می بینیم و به او توجه نمی کنیم اما چهره دوم او به نقدهای غیر منصفانه ای که از او می شود باز میگردد.
وی افزود: برخی بیانصافها پیرنیا را مدرنیستی که مارک سنتی بر او خورده است مینامند که متاسافانه این نقد بسیار غیر منصفانه است.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: چهره سوم پیرنیا پرندهای است که همیشه عاشق آموختن راههای مختلف پرواز بود و به عقیده من ما باید با این نگاه به سراغ پیرنیا برویم.
قیومی در پایان سخنانش گفت: باید پیرنیا را در کتاب اصول معماری ایرانی که نوشته است، بیابیم و به او به عنوان فردی نگاه کنیم که معماری اصیل ایرانی را در فضایی که معماری غربی به شدت رواج یافته بود و مییافت در کشورمان زنده کرد.
در پایان این مراسم و بعد از اجرای یک موسیقی زنده فیلمی در مورد زنده یاد پیرنیا به کارگردانی محمد سهیلی به نمایش درآمد.
محمدکریم پیرنیا، ۲۵ شهریور سال ۱۲۹۹ خورشیدی در شهر یزد متولد شد. وی دوران دبستان را در «مدرسه اسلام» گذراند و بعد از تأسیس مدرسه دولتی، در «مدرسه نمره دو» ادامه تحصیل داد. وی پس از طی دوره علمی در «دبیرستان ایرانشهر» یزد برای ادامه تحصیل به تهران آمد. او با وجود آنکه در زمینه ادبیات تحصیل میکرد و در این زمینه موفقیتهایی نیز کسب کرده بود، ادبیات را رها کرده و در کنکور اولین دوره دانشکده هنرهای زیبا، به دلیل علاقهای که به هنر و معماری داشت شرکت کرد و پذیرفته شد.
عدم توجه چندان به معماری ایرانی و تاکید بیشتر بر معماری غربی و آثار اروپایی در دانشگاه های آن زمان، سرانجام پیرنیا را در شرایطی قرار داد که تحصیلات خود را دانشکده هنرهای زیبا ناتمام گذاشت و به بررسیها و تحقیقات فردی خویش متکی شود و تلاش کرد با بررسی بناها و گفتگو با معماران و استادکاران قدیمی برخی از ویژگیها و اصول معماری ایرانی را مورد شناسایی قرار دهد و به تدریج حاصل تحقیقات خود را در طی مقالاتی که تدوین نمود، در اختیار عموم قرار داد.
محمدکریم پیرنیا در شهریور ماه ۱۳۷۶ در گذشت. مزار او بنا به در خواست وی در «خانه رسولیان» یزد که در حال حاضر دانشکده هنر و معماری یزد در این مکان قرار دارد، واقع است
نظر شما