۱۸ شهریور ۱۳۸۴، ۱۵:۲۳

گفت وگوي مهر با هنرمندان نمايش "ويتسك"

دكتر مسعود دلخواه: تئاتر ايران بيمار است / برخي نمايش ها جز گمراه كردن كاري ندارند/ "ويتسك"؛ اولين نمايشنامه آبزورد با فرم اكسپرسيونيستي

دكتر مسعود دلخواه: تئاتر ايران بيمار است / برخي نمايش ها جز گمراه كردن كاري ندارند/ "ويتسك"؛ اولين نمايشنامه آبزورد با فرم اكسپرسيونيستي

تئاتر ايران حكم يك موجود مريض را دارد كه هر كس يك مسكن براي آن تجويز مي كند و هيچ كس به فكر علاج ريشه اي آن نيست .


دكتر مسعود دلخواه 

دكتر مسعود دلخواه درگفت وگو با خبرنگار تئاتر "مهر" گفت : علاج ريشه اي بيماري تئاتر ايران برنامه ريزي جدي دركنارحمايتهاي مالي از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مجلس ، آموزش عالي ، شهرداري و صدا وسيما مي باشد . بايد اين نكته را مدنظر داشت كه اين بيمار گرچه روي دستها افتاده، ولي هنوزنمرده است .

مسعود دلخواه كارگردان نمايش " ويتسك " درمورد اين اثر گفت : قبل ازآمدن به ايران قصد داشتم اين نمايش را درآمريكا كارگرداني كنم. بودجه آن تصويب و فقط مرحله انتخاب بازيگر مانده بود كه قصد سفر به ايران كردم ، درنتيجه طرحهاي براي آن داشته ام و تصميم گرفتم كه آنها را در ايران پياده كنم .

وي درمورد نمايشنامه " ويتسك " نوشته گئورك بوشنر گفت : به دو دليل اين اثر را انتخاب كردم كه اين اثر يك نمايشنامه خاص از نظر تاريخي ، بخصوص تاريخ سبكها ازاهميت ويژه اي برخورداراست . زيرا بعضي ها اين اثررا اولين نمايشنامه "ابزورد " مي دانند وازلحاظ فرم نيزيك اثر اكسپرسيونيستي است كه يك قرن اززمان خود جلوتربوده ودليل ديگراين نمايشنامه امكان خلاقيت به بازيگر، طراح وكارگردان مي دهد. درعين حال كه داستاني ساده ايي دارد وبراي همه قابل فهم بوده زبان شاعرانه فشرده آن بدون اضافات است وامكان خلاقيت دراثرزياد است .

دلخواه درمورد آثاراين نويسنده گفت : آثاربوشزدرهرزمان قابل اجراست ومختص جامعه وزمان خواستي نيست چون انگشت روي مسائل اجتماعي وانساني مي گذارد پس مخصوص جامعه خاص ويا دوره خاصي نمي شود ويكسري سوالات براي انسان وجود دارد كه هيچگاه تمام نمي شود وسوالات فلسفي كه درنمايشنامه مطرح مي شود آنرا فارغ ازمكان وزمان مي كند.

كارگردان نمايش " ويتسك " درمورد انتخاب اين اثرورابطه آن با جامعه امروزگفت: بعضي ها با شرايط اوضاع سياسي نمايشي را انتخاب مي كنند ولي معتقدم كه تئاتركاربرد سياسي به آن معنا درجهان ندارد وحقيقتا كاربرد فرهنگي وهنري آن ارجحيت پيدا مي كند، البته هركارگردان آزاد است هرنمايشنامه ايي را با شرايط جامعه مناسب ببيند انتخاب كند ولي " ويتسك " درهرشرايطي ودرهرقشري قابل هضم است ومي تواند ارتباط برقراركند. بطوركلي نمايشنامه  ويتسك يك اثرخوب با مفاهيمي فرامرزي است .

مسعود دلخواه در ادامه گفت و گو با خبرنگار مهر  درمورد شيوه اجرايي وتجربي اين نمايش گفت : تئاترتجربي دركشورما بد تعبيرشده وقتي صحبت ازتئاترتجربي وكارگاهي مي شود همه بنظرشان كارهاي دانشجويي وآماتورمي آيد درصورتي كه كارتجربي با كساني آغازورشد پيدا كرد كه كاملا حرفه اي بودند وبسياري ازروشهاي زمان خودشان را كنارگذاشته وتمرين كردند تا اززمانه خود فراتررفتند وكارهايشان كارگاهي وآزمايشگاهي شده نمايش " ويتسك " با ايجاد خلق مناسبات جديد دراجرا مي توان گفت يك نمايش تجربي حرفه اي است .

وي درادامه گفت: دراين نمايش نيمي ازگروه را حرفه اي ها تشكيل مي دهند ونيمي ديگردانشجويان ويا حتي افراد غيردانشجو، تمام تلاشم اين بود كه يك هماهنگي دربازي ها بوجود بياورم كه تماشاگرمتوجه نشود چه كساني حرفه اي وچه كسي براي اولين بارروي صحنه آمده ، اين تجربه را درخارج ازكشورهم داشته ام . نمايشي كاركردم كه بازيگران حرفه اي ازبرادوي واكتورزاستوديو جشنواره داشتند ودركنارشان فارغ التحصيلان تئاتروحتي دانشجويان سال اول كه نمايش موفقي هم بود .

دلخواه درمورد ويژگي هاي كه دراجرا اعمال داشته گفت : دربازنويسي كه برروي متن داشتم دنياي دروني " ويتسك " را بيروني كردم وازاين طريق تصويرسازي ممكن شد درعين حال كه نمايش غيررئال وتاحدودي اكسپرسيونيستي اجرا مي شود بازي ها وحس ها واقعي وباورپذيرمي باشد . بسياري ازايده ها درروند تمرين پيدا شد ، فضاي كه بركارحاكم بود اجازه ابرازنظروايده را داشت ما به ايده ها عمل مي كرديم واگرجواب مي داد وازآن نهايت استفاده را مي كرديم .

وي درادامه گفت: هركارگردان يك هدف نهايي براي اثرش واجراي كاملي درذهن اش دارد وسعي مي كند بازيگران را به آن سمت هدايت كند من بطورغيرمستقيم اين كاررا انجام مي دهم ضمن اينكه خلاقيت بازيگران را مد نظرمي گيريم واين انعطاف را دارم كه شكل نهايي دچار تغييرشود .

دلخواه درمورد طراحي صحنه ساده اين نمايش گفت : معمولا ترجيح مي دهم كه بازيگرنقطه تمركزنمايش باشد وازبدن وبيان بازيگرنهايت استفاده بشود وازهمين روي هيچ وقت موافق دكورهاي بزرگ وآنچناني نيستم درمورد دكوراين نمايش هم بايد بگويم درعين سادگي دكوربسيارمحكم است اگرچه عرض كم سالن وامكانات ناچيزنوري باعث شد بعضي ازطرح ها را كناربگذاريم وهمينطورخيلي ازتصاويري كه مدنظرداشتيم . سالن به ما خيلي لطمه زد ، محدوديت نورهمينطور، پوستر، بروشوروتراكت به همين شكل بطورمثال رنگ قرمزپوستروبروشورنمايش سبزازكاردرآمد ، مجري نورنمايش هرشب اشتباهات فاحشي داشت كه تقاضاي تصحيح آنرا كرديم ودريك جمله كيفيت نمايش بهترمي برد اگردريك سالن مناسب تراجرا مي رفتيم .

مسعود دلخواه كه 23سال پيش اولين كارحرفه ايي خود را درهمين سالن قشقايي بنام " شب كودتا " كارگرداني كرده درادامه ، به خبرنگار مهر گفت: اي كاش مي توانستيم درسالن بزرگتروبا امكانات بيشتراجرا برويم ، البته تالارمولوي بسيارمناسب بود ولي بدليل اينكه اين سالن تماشاگران خاص خودش را پيدا نكرده ترجيح دادم كه اولين نمايش ام را بعد ازسالها درتئاترشهربه اجرا بگذارم .

دكترمسعود دلخواه كه بعد ازسالها به كشوربازگشته ، درباره وضعيت كنوني تئاترايران گفت: تئاترايران بيماراست وگرنه تماشاگران ومخاطبين تئاتربيش ازاين بايست مي بود، موفقيتي ويا عدم آن را تماشاگران مشخص مي كنند. اگرنمايش با استقبال مواجه نمي شود چرا 30شب اجرا مي رود وبرعكس اگرنمايشي موفق است چرا اجراي آن را تمديد نمي كنند ، درصورتي كه درهمه جاي دنيا اينگونه است .دوم نبود نقد درست است اگرتئاترها به درستي نقد شوند ديگراينگونه نيست كه هركس هركاري را به عنوان نمايش بروي صحنه ببرد .بعضي ازنمايشها خوب وخلاقانه است ولي بعضي ديگر جز گمراه كردن نسل جوان درمورد هنرچيزديگري ندارند، ازياد نبريم اگرفرهنگ تئاتررشد كند فرهنگ مردم رشد مي كند، كاربرد فرهنگي تئاتربسيارزياد است وحمايت مالي وبودجه مناسب مي طلبد .

دلخواه درباره همكاري با جوانان ودانشجويان گفت : دانشجويان ايراني درمقايسه با همتاي خارجي كه با آنان همكاري داشته ام چيزي كم ندارند بجزء حمايت ، حتي مي توان گفت خلاقيت ، جسارت وجرئت هاي هنري جوانان ايراني بيشتراست ولي احتياج به ديسپلين وآموزش دارند متاسفانه جاي آموزش خالي است وبه آن توجه نمي شود اگرخلاق هنري درتئاترما پديدارشود وهركس حد وحدود خود را بشناسد ورعايت كند ما مي توانيم الگو باشيم .درنظربگيريد ما ادعاي ايجاد فرهنگ داريم وقصد انتقال آن را به مردم نيزداريم . پس اگرخودمان را الگو نمي دانيم حداقل الگوها را به صحنه آورده وبه مردم نمايش مي دهيم . رعايت اين اخلاق انساني ،هنري واسلامي به معناي بايد بوجود بيايد ودركنارش آموزش تكنيك ، باور،كيفيت دردانشگاه ها تدريس شود اين آموزش ناقص وپراكنده است .

دكترمسعود دلخواه درپايان اضافه كرد : دلم مي خواهد كه نمايشهاي كه به صحنه مي رود خارج ازحب وبغض وخيلي صادقانه چه خوب وچه بد نقد شوند ومنتظرهستم افراد با صلاحيت نمايش " ويتسك " را با تمام محدوديتها وعدم امكانات به نقد كشند چه ازنظرسبك ، اجرا ، بازيگري تا بتوانم نقايص را برطرف كنم ديگراينكه اي كاش تبليغات براي نمايشهاي حرفه اي كه به صحنه مي آيند هم وزن ويكسان مي بود مثلا نمايشها را مي بينيم كه حرفه اي نيست ولي درروزنامه ها تبليغات گسترده اي مي شدند ولي كارهاي خوب با سكوت مواجه مي شود ، اميدوارم نمايش " ويتسك " به اين سرنوشت دچارنشود.

ايمان افشاريان بازيگرجوان نقش "ويتسك " درباره نقش خود گفت : ويتسك نقش سختي بود ومن تمام تلاشم را كردم تا به آن چيزي كه مدنظركارگردان است برسم ضمن اينكه كمكها وهدايت دكتردلخواه عجيب وخاص بود ومي توانم بگويم اين تجربه جديدي بود كه درزمينه تئاترداشتم .

وي درادامه گفت : نقش ويتسك بسيارپيچيده است وبا بازنويسي كارگردان وبيروني كردن تصاويرذهني ويتسك اين نقش بسيارپيچيده ترشد كارگردان مرا براي رسيدن به نقش بازگذاشت حتي دراشتباهاتي كه داشتم به مرورزمان به نقش نزديك شدم البته دكتردلخواه بصورت نامحسوس مرا هدايت مي كرد بطورمثال بعضي لحظات بود كه فكرمي كردم خودم آن را درآورده ام ولي بعد ازمرورمتوجه مي شدم كه هدايتهاي كارگردان مرا به اين سمت آورده وي درمورد شخصيت ويتسك وشيوه بازي خود گفت : اين نقش يك شخصيت دروني دارد واگردربروي صحنه آنرا بيروني مي بينيد بخاطربه تصويركشيدن ذهنيت اين شخصيت است مثلا اتفاقاتي كه قراراست درآينده براي اوبيفتد درحال تصويرمي شود واين حوادث مرتبا براي اومرورمي شود سعي كردم كه اين چندگانگي ويتسك را پيدا كنم وبه اجرا بگذارم .

افشاريان درمورد نقش ويتسك اضافه كرد: سرنوشت اين انسان جهان شمول است ومليت ندارد وهمه با او همزاد پنداري مي كند . سربازمفلوكي همسرش به اوخيانت مي كند واوهمسرش را مجازات مي كند .

ما بخاطرتعصباتي كه به خانواده هايمان داريم واتفاقي كه براي ويتسك مي افتد مي تواند براي هركس ديگرهم بيفتد كه قهرمان نيستند همانگونه نه كه ويتسك قهرمان نيست ويك آدم معمولي است به راحتي مي توان اورا درك كرد وبايد بگويم آدابته ايراني اين نقش را دردرونم پذيرفتم وبعد سعي كردم كه به نقش نزديك شوم .

افشاريان كه يكي ازطراحان صحنه اين نمايش است دراين باره گفت : براي اينكه بتوانيم ازلحاظ تصويري نمايش را زنده تركنيم با مشوردكتردلخواه به اين نتيجه رسيديم كه ازچه رنگهايي استفاده كنيم ، كجا سكو را قراردهيم وپرده سيكلو چقدرمي تواند كمك كند ما براي رسيدن به يك حس معلق درطراحي ازرنگ آبي استفاده كرديم تا سيال بودن را براي تماشاگرالقا كنيم واين رنگ هرقدربه انتهاي نمايش پيش مي رود براي رسيدن به حس خشونت به سمت رنگ قرمزگرايش پيدا مي كند .

وي درپايان گفت : انتظارداريم كه دچاربي مهري سيستم نشويم وتبعيض اتفاق نيفتد. بطور مثال كارگرداني را كمربه خدمتش مي بنديم و كارگردان ديگررا به حال خودش بازمي گذاريم ، اميدوارم كه مهرمسئولين بيشترازاين براي تئاتراتفاق بيفتد .

 

 

 

کد خبر 227515

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha