به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه آموزشی هشتمین جشنواره بین المللی شعر فجر صبح جمعه با همکاری معاونت فرهنگی هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت فرهنگی هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خرم آباد و انجمن شعر و ادب خرم آباد برگزار شد که در این کارگاه چهار منتقد برجسته به نقد و بررسی اشعار شاعران جوان لرستانی پرداختند.
شعرخوانان این کارگاه مسعود مرادی، عبدالعلی میرزانیا، عماد کاکایی و غزل بارانی بودند که شعر هر کدام از آنها پس از قرائت به طور جداگانه توسط منتقدان نقد شد.
ضرورت پرهیز از لحن شعارگونه در شعر
در ابتدا مسعود مرادی یکی از اشعار خود را که در سال 81 سروده بود و ساختاری اجتماعی و اعتراض گونه داشت را خواند.
در نقد این شعر دکتر بهروز یاسمی چنین گفت: با توجه به اینکه شعر در میان دو جریان متفاوت دهه 70 و 80 سروده شده است نوعی تناقض در سطرهایش دیده می شود و علیرغم این تناقض به وجه فرم در این شعر اعتنا نشده است.
وی افزود: در این شعر فرم روایی زیاد رعایت نشده و اصل داستان به جزئی نگری نرسیده است.
مرادی به پاره ای از ویژگیهای مثبت شعر نیز اشاره کرد و گفت: گوناگونی زبان در بند بند شعر به خوبی دیده می شود و علیرغم بلندی شعر، شاعر توانسته است خط و رگه های اصلی شعر را حفظ کند.
روجا چمن کار دیگر منتقد حاضر در این کارگاه نیز در بررسی و نقد شعر مسعود مرادی گفت: این شعر لحنی کاملا اعتراضی از اوضاع جامعه داشت و رد پای شعر شاملو در آن به خوبی دیده می شد.
وی گفت: تصویرسازی مناسب توسط شاعر در این شعر به خوبی صورت گرفته بود.
محمدرضا روزبه از دیگر اساتید پیشکسوت این حوزه نیز در نقد شعر شعرخوان اول گفت: شاعر در سروده های آزاد برای حفظ انسجام و هارمونی کلام وظایفی بر عهده دارد که حفظ و رعایت وحدت عمودی یکی از این ویژگی ها است.
وی گفت: آنچه وحدت عمودی را حفظ می کند وحدت نثرگونه است یعنی داستانی خطی و روایی در شعر وجود داشته باشد.
روزبه افزود: در شعر مسعود بیرانوند به دلیل بلندی شعر وحدت عمودی شعر تا به آخر حفظ نشده است.
وی فضای کلی معنوی و پرش های ناب تصویری موجود در شعر را از ویژگی های خوب این شعر برشمرد.
کاظم علیپور منتقد دیگری بود که لحن شعارگونه شعر بیرانوند را از فاکتورهای منفی شعر می دانست و اظهار داشت: با توجه به اینکه شعر ماهیت اعتراضی داشت شاعر در آن از لحن شعارگونه بیش از حد استفاده کرده بود.
بی توجهی به شعر محلی به ویژه "لکی" نگران کننده است
در ادامه عبدالعلی میرزانیا شاعر لک سرای لرستانی به شعرخوانی پرداخت و شعر لکی بسیار زیبای او مورد توجه تمامی حاضران قرار گرفت.
کاظم علیپور منتقد حاضر در این کارگاه آموزشی بعد از اتمام شعر میرزانیا و استقبال زیاد از این شعر از عدم حمایت متولیان در حوزه شعر از شعرهای محلی و به ویژه شعر لکی ابراز نگرانی کرد و گفت: متاسفانه در کشور و به ویژه استان لرستان به شعر محلی زیاد اهمیت داده نمی شود و این وضعیت بسیار نگران کننده است.
وی با بیان این مطلب که لکی یک نوع لهجه نیست بلکه "زبان" است اظهار داشت: بعضی ها به خاطر کج فهمی، پرداختن به ادبیات بومی را واپس گرایی می دانند و چنگ بردن به واژگان لکی و حتی لری را برای شاعر دستاویز قرار می دهند.
علیپور در اینباره ادامه داد: ایجاد یک تشکل مردمی قوی برای ترویج و روایت شکوهمندی از شعر بومی در استان بسیار لازم و ضروری است تا فرزندان ما و نسل آینده بتوانند زبان لکی و شعر محلی را زنده نگه دارند.
بایستی به شعر مدرن، شعر آزاد و حتی شعر بدون وزن انسجام بخشیده شود
شعرخوان دیگر این کارگاه شاعری جوان بنام عماد کاکایی بود که کاظم علیپور وی را یکی از استعداد های خوب لرستان خواند. کاکایی توانسته بود زشتیهای جامعه خود را در شعر بلندش به خوبی به تصویر بکشد و برخی مخاطبان را چنان به وجد آورد که برای تشویق او به پا خواستند.
دکتر یاسمی از بلندی زیاد شعر کاکایی انتقاد کرد و گفت: بایستی به شعر مدرن، شعر آزاد، شعر بدون وزن و حتی غزل انسجام بخشیده شود ولی چون شعر بلند از ساختار ادبی بیرون می زند شاعر نمیتواند از پس ساختار و انسجام شعر بربیاید.
وی افزود: مصرع های موازی در این شعر بسیار زیاد بود همانند شعر صدای پای آب سهراب سپهری و با حذف بسیاری از این مصرع ها ساختار شعر تغییر نخواهد کرد.
یاسمی ادامه داد: شعر بلند حوصله مخاطب را سر می برد و بخاطر بلندی اش تکنیک و فرمول شعر لو می رود.
شاعر خوب کسی است که بتواند حرف انسان زمان خود را بزند
روجا چمن کار در نقد شعر کاکایی گفت: پریشانی شعر نشان دهنده ذهن پیچیده و پریشان انسان امروز است و طبیعتا شاعری که ذهن پریشانی دارد زبان پریشانی نیز خواهد داشت.
وی افزود: شاعر خوب کسی است که بتواند حرف انسان زمان خود را بزند و مخاطب باید بتواند با هر سطر شعر چیزهای تازه ای یاد بگیرد که این ویژگی در شعر عماد کاکایی به چشم می خورد.
چمن کار گفت: این شعر پر از هنجارگریزی های معنایی بود و مخاطب خیلی خوب می تواند با آن ارتباط برقرار کند، زیرا هر مخاطبی می تواند خود را در این شعر ببیند.
محمد رضا روزبه از دیگر اساتید حاضر گفت: شعر کاکایی بسیار تکان دهنده و دلچسب بود، هرچند گاهی مرز بین شعر و کاریکلماتور از بین رفته بود.
علیپور نیز در مورد شعر عماد کاکایی گفت: شاعر تمام زشتیهای جامعه خود را با زبان مورد علاقه خود نشان می دهد و در شعر تناقض های زیبایی دیده می شود که گاه مخاطب از آنها لذت میبرد و گاهی آنقد فضاها هولناک می شوند که برای مخاطب چندش آور می شوند.
به زمانی می رسیم که وزن و قالب و فرم اسیر تفکر شاعر می شوند
و در آخر غزل بارانی شاعر جوان لرستانی به شعرخوانی پرداخت که به نظر می رسید شیوه نادرست شعرخوانی اش ابهام هایی در مورد وزن و قالب شعر برای شنوندگان ایجاد کرد و شعر او خیلی مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت.
دکتر بهروز یاسمی در نقد شعر بارانی گفت: وقتی قرار است شعر کلاسیک مبتنی بر وزن و موسیقی باشد شاعر زنگ قافیه را از دست می دهد.
وی گفت: دخل و تصرف در وزن های عروضی امکان موسیقی را از شعر می گیرد و پیشنهاد می شود شاعران از موسیقی های درونی و نیم وزن ها برای شعر خود استفاده کنند.
محمدرضا روزبه نیز نظری مشابه نظر دکتر یاسمی داشت و گفت: وزنهای بلند ضرب قافیه را کم می کند و اطناب زا است.
وی افزود: در این شعر با مصرع های موازی و فاقد نقش مواجه بودیم و ضعف زبانی در شعر موج میزد.
کاظم علیپور نیز ضمن چند توصیه به این شاعر جوان گفت: شاعر خوب اگر حرف برای گفتن داشته باشد در وزن های خیلی کوتاه نیز می تواند وظیفه اش را انجام دهد.
وی افزود: ما داریم به زمانی می رسیم که وزن و قالب و فرم، اسیر تفکر شاعر می شوند.
بنابر این گزارش استقبال از این کارگاه و علاقمندی شعرای جوان به نقد اشعارشان نشان می دهد که برگزاری این دست برنامه ها می تواند در بالندگی شعر و ادبیات در استان لرستان تاثیر فراوانی داشته است باشد، موضوعی که باید مورد توجه تصمیم گیران و متولیان امر در این حوزه قرار گیرد.
نظر شما