خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : الحاد را مي توان نظريه اي دانست كه در آن هستي خدا به طور مطلق انكار مي شود. اين مفهوم ناظر به وضعيت فرد يا گروهي است كه مفهوم خدا - دست كم خداي اديان ابراهيمي - براي وي اعتبار و اهميتي ندارد و انسان در اين جهان بي خدا بايد رشته ارزشهاي خود را برگزيند و پيدايش هرگونه معني و مفهومي در زندگي معطوف و راجع به خود آدمي است نه نيروهاي متافيزيكي. اين انسان نمي تواند و نبايد در ساحت ارزشهاي مطلق به هدايت و لطف خداوند اميدوار باشد و پيام مذهب اصالت وجود در همين حالت بيگانگي جان آدميان را مخاطب قرار مي دهد.
مؤلف در مقدمه كتاب درباره انگيزه خود از نگارش كتاب "در غياب خداوند" چنين نوشته است : جامعه ما در حال گذار از دوره تاريخي سنت به مدرنيته است و همواره اين گذار با گونه اي از دگرديسي و تطور عميق در عينيت و ذهنيت جامعه و اركان آن همراه بوده و خواهد بود. دين نيز به عنوان يكي از اركان و نهادهاي مهم كه ريشه در تاروپود جامعه ما گسترده است، نيازمند اراده اي جدي و جمعي جهت نقد و پيرايش از غبار آلودگي ها و فرسودگي هاست.
گرچه موضوع اين كتاب، تبيين انديشه هاي الحادي است ، اما به نظر مي رسد كه اشاره به يكي از مقدمات و مبادي الحاد به نام شك، خالي از فايده نخواهد بود. بين شك و شكاكيت تفاوت وجود دارد. شك نوعي وضعيت رواني - ذهني خاص است كه چه بسا بدون هيچ دليل موجهي بر شخص عارض شود، اما شكاكيت تلقي خاص از معرفت يا نظريه اي معرفت شناختي است كه مي كوشد از ماهيت معرفت، مبادي و اركان آن و نيز امكان يا عدم امكان توجيه منطقي آن تفسير خاصي به دست دهد.
كتاب حاضر نخستين دفتر از تريلوژي (سه گانه) تحليل و نقد تئوريها و انديشه هاي خداناگرايي در فلسفه غرب است . در دفترهاي دوم و سوم علاوه بر تحليل هرمنوتيكي و پديدار شناسانه پديده الحاد ، تلاش بر اين است كه از زاويه و نگره فلسفه تحليلي به تحليل فلسفي ايده هاي الحادي پرداخته شود.
"در غياب خداوند" از چهار فصل تشكيل شده است : 1- انديشه هاي الحادي در دوران باستان، 2- الحاد و مطالعات ديرينه شناختي، 3- انديشه هاي الحادي در قرون وسطي، 4- انديشه هاي الحادي در عصر مدرنيته.
نظر شما