"اومیت یاردیم" سفیر ترکیه در ایران در ادامه مصاحبه خود با خبرنگار مهر به تشریح مواضع آنکارا در قبال تحولات سوریه، تنش بین کشورهای غربی و روسیه در موضوع بحران اوکراین و آینده مناسبات ترکیه و رژیم صهیونیستی پرداخت.
تحولات سوریه طی چند سال گذشته از مهمترین مسائل حوزه سیاست خارجی ترکیه بوده است. اخیرا خبرهایی در مورد حمایت آنکارا از عملیاتی که طی آن شماری از ارامنه در درگیری های شهر کسب کشته شدند مطرح شد، این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟
نکته ای که همواره بر روی آن تاکید می کنیم این است که ترکیه هرگز در سوریه مداخله نظامی نکرده است و این ادعاها مردود است. طبیعتا ما نگران وضعیت بحرانی در سوریه هستیم. اگر بخواهیم تحولات سوریه را تحلیل کنیم نباید تنها به کشته شدن ارامنه در این کشور بپردازیم. ترکیه همواره از مردم بی گناه سوریه حمایت کرده است، همانگونه که درهای خود را به سوی تمام شهروندان جنگ زده سوریه که شامل ارامنه هم می شود، باز کرده ایم.
پس در موضوع جنگ سوریه باید تمام جوانب را مورد بررسی قرار داد. این در حالی است که در این درگیری ها صدها هزار نفر جان خود را از دست داده اند، میلیون ها نفر آواره کشورهای همسایه شده اند، زیرساخت های این کشور از بین رفته است. در ماه رمضان که در آن جنگ حرام است جنگ در سوریه ادامه داشته و زنان و کودکان بی گناه طی آن کشته شده اند.
وضعیت امروز سوریه به گونه ای است که تمامی ملت آن درگیر چنگ شده و بسیاری نیز زندگی خود را از دست داده اند. با چنین وضعیتی آیا درست است که ما چشمانمان را به روی بیش از 200 هزار قربانی این جنگ بسته و تنها بر روی کشته شدن شماری از ارامنه در شهر کسب تمرکز کنیم؟ یعنی 5 میلیون آواره جنگی برای تعطیلات به کشورهای همسایه رفته اند؟ ما به اینها توجه نکنیم و فراموش کرده و تنها در مورد این مسئله سخن بگوییم؟
طبیعی است که کشته شدن تک تک انسان ها فارغ از مسلمان و یا ارمنی بودن آنها برای ما تاسف بار است. کشته شدن انسان های بی گناه برای هیچ کس قابل قبول نیست اما ما نباید به خودمان هم ستم کنیم. در رسانه ها و محافل مغرض خبرسازی هایی می شود. اگر در سوریه گروهی متضرر شده است، این برای ما هم ناراحت کننده است. از همین روست که ما درهایمان را به روی جنگ زده ها باز گذاشته ایم و به آنها کمک می کنیم. امروز بیش از یک میلیون جنگ زده سوری در ترکیه به سر می برند.
پس چرا در این مورد کسی سخن نمی گوید؟ چرا تنها به خاطر مقاصد سیاسی و با هدف تبلیغات منفی علیه یک کشور گروهی تجمع کرده و دولت یک کشور را به اقداماتی که در آن دست نداشته، متهم می کنند؟ ما باید به یکدیگر احترام بگذاریم، در غیر اینصورت نمی توانیم به بحران کمک کنیم. برای ما از دست رفتن جان هر کسی چه ترکمن، چه مسلمان، چه ارمنی و چه عرب در درگیری های منطقه تاسف بار است. ما حتی بیشتر از دیگر کشورها متاسفیم چون این اتفاقات در همسایگی ما می افتد و می بینیم که مردم بی گناه کشوری مهم در منطقه این گونه جانشان را از دست می دهند.
با تمام این ها ما نمی توانیم سیاسی کاری هایی که در پی یک اتفاق، رخ می دهد بپذیریم. کسانی که این تبلیغات منفی را انجام می دهند، چرا در مورد کشته شدن افراد دیگر در سوریه سخنی نمی گویند. ما چرا اعتراضات آنها به کشته شدن دیگر انسان های بی گناه نمی شنویم؟ به کشته شدن مردم فلسطین چرا اعتراض نمی کنند؟ همه ما برای حل بحران تلاش می کنیم اما برخی افراد تنها به دنبال منافع شخصی خودشان بوده و از وقایع به نفع خودشان بهره برداری سیاسی می کنند، این درست نیست.
دولت ارمنستان هم در این مورد اعتراضاتی داشته و کشته شدن ارامنه در سوریه را محکوم کرده است. نظر شما در این مورد چیست؟
این اقدامات با اهداف سیاسی انجام شده است. باید از کسانی که این کار را می کنند پرسید، چرا در مورد کسانی که تا کنون در سوریه کشته شده اند سخنی نمی گویید؟ ما طبیعتا از کشته شدن همه افراد متاسف می شویم، اما کسانی که این ادعاها را دارند چرا در مقابل کشته شدن انسان های دیگر در سوریه، فلسطین و عراق سکوت می کنند؟ یعنی زمانی که مسلمانان کشته می شوند، مهم نیست و همه سکوت می کنند اما وقتی که از دیگر ادیان کشته شوند، دنیا به هم می ریزد، این رویکرد اشتباه است. نباید در پی این وقایع به دنبال بهره برداری سیاسی بود، حرف من این است. بی توجهی به کشته شدن مسلمانان و تنها صحبت کردن از ارامنه چه معنی دارد.
ما اکنون میزبان یک میلیون جنگ زده هستیم، تامین نیازهای زندگی، مدرسه، بیمارستان و دیگر احتیاجات این انسان ها برای ما آسان نیست، اما ما بنا بر وظیفه انسانی و برادری خودمان این کار را انجام می دهیم. همانطور که ایران نیز این کار را در مورد جنگ زدگانی که از افغانستان آمدند، انجام داد. این وظیفه هر کشوری است. ما به وظایف خود واقف هستیم اما نمی توانیم سیاست کاری یک گروه علیه خود را بپذیریم.
موضوع بعدی انتخابات ریاست جمهوری سوریه است. همانطور که می دانید آقای "بشار اسد" رسما نامزد این انتخابات شده و قرار است این انتخابات با حضور دو نامزد دیگر در روز سوم ژوئن (سیزدهم خرداد) برگزار شود. اگر اسد در این انتخابات بار دیگر به ریاست جمهوری انتخاب شود، موضع ترکیه چه خواهد بود؟
ببینید برای پرداختن به این مسئله باید بر اساس واقعیت ها سخن بگوییم. در حال حاضر سوریه شاهد جنگ داخلی است. درصد بالایی از مردم سوریه از کشور خارج شده و یا در وضعیت بسیار بدی به سر می برند، کشور نظام و سازمان درستی ندارد، دولت کنترل بخش هایی از کشور را از دست داده، راهها بسته شده و مقامات محلی قادر به انجام وظایف خود نیستند. در چنین شرایطی چگونه می توان انتخابات برگزار کرد.
از این گذشته اگر در این شرایط، انتخاباتی هم برگزار شود، آیا مردم سوریه آن را خواهند پذیرفت؟ یعنی می توان ادعا کرد که در این شرایط یک انتخابات دموکراتیک برگزار شده است؟ به نظر من این ها خودفریبی است. در چنین شرایطی برگزاری انتخابات و انتخاب یک نفر به عنوان پیروز میدان، امری خیالی است. موضوع قبول کردن ترکیه و یا کشوری دیگر نیست، بلکه این مسئله مورد قبول خود مردم قرار نخواهد گرفت.
شکی نیست که در شرایط امروز سوریه اگر انتخاباتی برگزار شود، بشار اسد به عنوان پیروز آن اعلام می شود، این در واقع بخشی از سناریو است. در این مورد نباید خودمان را فریب دهیم. چنین انتخاباتی بی احترامی به دموکراسی و حقوق شهروندان سوریه است!
مناسبات ترکیه و اسرائیل از دیگر مسائل مورد بحث در سیاست خارجی ترکیه است. با توجه به حل و فصل اختلافات دو جانبه بر سر حمله ارتش اسرائیل به کشتی ماوی مرمره، آینده مناسبات آنکارا-تل آویو را چطور می بینید؟
در این مورد اتفاق خاصی رخ نداده است. تا جایی که من می دانم برخی دیدارها بین مقامات دو طرف انجام شده است اما این دیدارها نتیجه ای در بر نداشته است. بزرگترین دستاورد این مذاکرات، عذرخواهی اسرائیل از ترکیه است. ترکیه به عنوان تنها کشور مسلمان است که اسرائیل به خاطر اقداماتش، از آن عذرخواهی می کند. آنها رسما از نخست وزیر ترکیه عذرخواهی کردند. با این حال مناسبات ما همچنان به شکل گذشته است و تغییری در آن ایجاد نشده است.
تحولات اخیر اوکراین و به ویژه موضوع جدایی شبه جزیره کریمه و پیوستن آن به روسیه، واکنش مقامات ترکیه را نیز به دنبال داشته است. این حساسیت به چه دلیل است؟ آیا تنها به دلیل حضور اقلیت تاتار در این منطقه است و یا دلیل دیگری دارد؟
مقامات ترکیه در مورد تحولات اوکراین و موضوع کریمه توضیحات کافی داده و موضعشان را مشخص کرده اند. قدر مسلم این است که در قرن بیست و یکم تغییر موقعیت ژئوپلیتیک یک منطقه و تغییر مرز های یک کشور برای ما قابل قبول نیست. این موضوع در سیستم نظام بین الملل نیز پذیرفتنی نیست. بحران اوکراین رفته رفته شدت گرفته است و باید تلاش ها برای حل مسالمت آمیز و دیپلماتیک آن افزایش یابد.
در مورد کریمه تنها موضوع تاتارها مطرح نیست، هر چند این مسئله یعنی وضعیت اقلیت مسلمان در این منطقه نیز به جای خود مهم است اما ملحق کردن بخشی از یک کشور به قلمرو خود، از سوی هیچ کسی تایید نمی شود و به نظر ما نیز کاری غیرقابل قبول است.
آیا ترکیه از تغییرات استراتژیک در منطقه که ناشی از این مسئله است، نگران است؟
طبیعتا این تغییرات با نگرانی از سوی ما دنبال می شود. از نظر ما کریمه بخشی از اوکراین است و اهمیت استراتژیک برای منطقه دارد. با این حال مسئله اصلی ما این بعد از قضیه نیست، بلکه جداسازی بخشی از یک کشور است که ما مخالفت خود را با آن نشان داده ایم.
بحران اوکراین موجب رویارویی روسیه و کشورهای غربی شده است به گونه ای که حتی به شکلی تلویحی سخن از مداخله نظامی به میان آمده، اگر این تنش ها شدت بگیرد موضع ترکیه چه خواهد بود؟
ما به عنوان عضوی از جامعه بین الملل هر گونه رویارویی نظامی در این مسئله را به شدت رد می کنیم. از هر نظر این مسئله می تواند برای منطقه و جهان زیانبار باشد. ما در حوزه سیاسی خط مشی خود را اعلام کرده و آن را ادامه می دهیم و امیدواریم به زودی شاهد حل بحران از طریق گفتگو و دیپلماسی باشیم.
آخرین بخش از سوالات در مورد مناسبات ایران و ترکیه است. در سفر اخیر "رجب طیب اردوغان" به ایران توافقنامه هایی به امضای مقامات دو طرف رسید. این توافقنامه ها در چه مرحله ای است و چه گام هایی برای عملی شدن آنها برداشته شده است؟
در جریان سفر آقای اردوغان به ایران توافقنامه هایی امضا شد که مهمترین آنها در زمینه تجاری بود. انشاء الله این توافقنامه ها از سوی پارلمان های دو کشور مورد تایید قرار می گیرد. پس از این مرحله، توافقنامه های مذکور سهم به سزایی در گسترش مناسبات تجاری دو جانبه خواهد داشت. امیدواریم به این ترتیب مناسبات ما بیش از گذشته افزایش یابد.
موضع دوم که در این سفر مورد توافق قرار گرفت، سفرهای مدوام مقامات دو کشور برای تثبیت و افزایش مناسبات است. انشاء الله طی ماه های آینده شاهد سفر های بیشتر دوجانبه باشیم. سومین دستاورد این سفر، تشکیل کمیسیون اقتصادی دو جانبه با حضور آقای واعظی و ییلماز بود که از اهمیت بالایی برخوردار بود. در این کمیسیون هم پروتکل های مهمی به امضا رسید. به این شکل گام های بهبود هر چه بیشتر روابط به تدریج برداشته می شود و به همین منوال ادامه خواهد داشت.
آیا اطلاعی از تاریخ سفر مقامات دو کشور در آینده نزدیک دارید؟
در حال حاضر اطلاعی از این موضوع ندارم. اما در حال بررسی این موضوع هستیم. این دیدارها هم می تواند پیش و هم پس از انتخابات ریاست جمهوری ترکیه انجام شود. در هر حال تماس ها برای هماهنگ کردن این سفرها ادامه دارد.
با توجه به اختلافات به وجود آمده بین غرب و روسیه، این امکان وجود دارد که اروپایی ها به فکر تامین انرژی مورد نیاز خود از طرق دیگر باشند. یکی از این امکانات خرید گاز از ایران و ایجاد خط لوله گاز از طریق ترکیه به اروپا است، نظر شما چیست؟
در حال حاضر و تا جایی که اطلاع دارم، در این مورد بحثی مطرح نشده است. با این حال ترکیه به عنوان یک کشور ترانزیت همیشه آماده ایفای این نقش است. ما گاز طبیعی نداریم و آن را از ایران می گیریم. حال اگر ایران مشتری های دیگری در اروپا پیدا کند و خواستار انتقال گاز به آن کشورها باشد، ما آماده اجرایی کردن این طرح هستیم. موضوع اصلی در وهله اول این است که ایران می خواهد گاز خود را به چه کشورهایی بفروشد، یعنی اول برای کالای خود یک مشتری پیدا کند. گام بعدی این است که این کالا را چگونه به دست مشتری برساند در این مرحله ترکیه وارد عمل می شود.
این در حالی است که تنها ترکیه هم در این انتقال نقش ندارد، کشورهای دیگری در مسیر انتقال قرار دارند مانند یونان، بلغارستان و دیگران. اگر ایران در مرکز اروپا بازاری برای فروش گاز خود بیابد، باید خط لوله ای ایجاد کند که از ترکیه، یونان، بلغارستان، کرواسی و مقدونیه بگذرد. در چنین شرایطی مذاکرات برای ایجاد خط لوله آغاز می شود. نقش ما در این جا میانجی است و اگر قرار به توافق باشد، این توافق باید ابتدا بین ایران و کشور خریدار انجام شود.
------------------------------
مصاحبه: فریدون ناعمی
نظر شما