خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: این روزها اهالی تئاتر نام حسین طاهری را به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشناسند ولی تئاتر ایران یک حسین طاهری دیگر هم دارد که او اینبار نه در مقام مدیر بلکه در مقام یک هنرمند به فعالیت بازیگری در خارج از کشور میپردازد.
حسین طاهری بازیگر ایرانی - ایتالیایی که سابقه همکاری با مل گیبسن کارگردان شناخته شده سینمای جهان را در کارنامه کاری خود دارد و در عین حال از بازیگران فعال تئاتر ایتالیا و مدیرعامل تئاتر «واله» رم است در سفر به ایران قصد تولید اثری مشترک با هنرمندان ایرانی برای حضور در جشنواره تئاتر فجر را دارد.
این بازیگر ایرانی - ایتالیایی که مدتی در ایران حضور دارد به همراه علی شمس نمایشنامهنویس و کارگردان جوان تئاتر با حضور در خبرگزاری مهر درباره حضور طاهری در ایران و نگاه او به فرهنگ و تئاتر اروپا و آسیا و در عین حال برنامههایی که برای فعالیت با هنرمندان تئاتر ایران دارد، گفتگو کردند.
همنامی این هنرمند ایرانی - ایتالیایی با مدیرکل هنرهای نمایشی آغازگر این گفتگو بود.
* در برههای از زمان وارد ایران شدید که هم نام مدیرکل هنرهای نمایشی هستید. بسیاری وقتی اسم شما را میشنوند گمان میکنند که درباره مدیرکل هنرهای نمایشی صحبت میکنیم. این هم نامی چه حسی برایتان دارد؟
طاهری: عکس او را در اینترنت دیدم. شناختی از آقای طاهری ندارم ولی نام حسین طاهری برای تئاتر به درد نمیخورد بلکه مسئولیت پذیری حسین طاهری است که برای تئاتر مهم خواهد بود.
* به عنوان هنرمندی که اصلیت ایرانی دارید ولی در ایتالیا به دنیا آمدهاید و در حوزه بازیگری فعالیت میکنید، آیا با پیشینه هنر ایرانی آشنا بودید یا در سفری که به ایران کردهاید با هنر ایران آشنا شدهاید؛ بخصوص هنرهای نمایشی ایران.
طاهری: تا 10 سالگی با پدرم که ایرانی بود سفرهای زیادی میکردیم و از طریق سفر به اروپای شرقی و ترکیه و در نهایت به ایران میآمدیم و پدرم همیشه درباره ایران صحبت میکرد. پدربزرگم محمدحسین طاهری وقتی بچه بودم با من فارسی صحبت میکرد و به همین دلیل حالا به نوعی معنای جملات فارسی را متوجه میشوم. در بچگی افسانههای زیبای فارسی و شعر خیلی میشنیدم و با حافظ، سعدی، عطار و مولانا و شعرای دیگر آشنا بودم.
وقتی در ایتالیا شروع به خواندن درس تئاتر کردم خیلی فرهنگ ایتالیایی برایم جالب بود. وقتی دبیرستان را تمام کردم شانس این را داشتم که در مهمترین مدرسه بازیگری و کارگردانی ایتالیا با نام «سیلویو دانکو» مشغول به تحصیل شوم.
علی شمس: مدرسه بازیگری و کارگردانی «سیلویو دانکو» از مهمترین مدارس نه تنها در ایتالیا بلکه در اروپاست.
طاهری: مارچلو ماستریانی و بنینی و بسیاری از غولهای بازیگری و هنر ایتالیا در این مدرسه بازیگری و کارگردانی تحصیل کرده بودند. قبل از اینکه مدرک مستر را بگیرم در تئاتر ایتالیا شروع به کار کردم. 10 سال به صورت فشرده در تئاتر ایتالیا فعالیت کردم ولی در دوران جوانی من بحرانی فرهنگی در ایتالیا وجود داشت از این رو برای اینکه بتوانم زنده بمانم به سینما و تلویزیون هم رفتم و بازی کردم چون تئاتر ایتالیا در آن زمان وضعیت بدی داشت و سالنهای تئاتر بسته میشدند. در واقع من یک هنرمند بحران زده تجربه گرا هستم. (با خنده)
شرقیها جنبههای زیبا و شگفتانگیز فرهنگ اروپا را کمتر میشناسند و غربیها به طور کلی با فرهنگ شرق آشنا نیستند. در ایتالیا با چند هنرمند ایرانی نظیر شهرو و رضا خردمند مرکز بینالمللی تئاتر شرقی را افتتاح کردیم که بازیگران خاورمیانه در آن حضور داشتند. شروع به تولید اثر بر اساس افسانهها و قصههای شرقی کردیم. از این فعالیت زیاد راضی نبودم و چون تئاترهای بزرگ ایتالیا در حال بازگشایی مجدد بودند سعی کردیم وارد این عرصه بشوم چون تئاترها تشنه چیزهای نو بودند.
در زمان دولت برلوسکونی که بدترین دوره برای تئاتر بود، به اصطلاح میگفتند که هنرمند تئاتر نباید چیزی بخورد و به همین خاطر خیلی از بازیگران تئاتر به سینما و تلویزیون رفتند. در همان دوره ما تئاتر «واله» رم را در اختیار گرفتیم.
شمس: تئاتر «واله» رم 350 ساله است و دارای 700 نفر ظرفیت است و یکی از زیباترین سالنهای تئاتر اروپا است. حسین طاهری این تئاتر را تحویل گرفت و عضو هیأت مدیره تئاتر «واله» است.
* چه نمایشهایی در آن اجرا میکنند؟
طاهری: آثار کلاسیک و همچنین اپراهای مختلف. آکوستیک این سالن فوقالعاده است چون بعد از 350 سال هنوز چوبهای آکوستیک آن دستکاری و تعویض نشدهاند. وقتی این سالن را تحویل گرفتیم تصمیم گرفتیم که نوآوری کنیم و تئاتر «واله» تبدیل به مکانی شود برای تضارب فرهنگهای مختلف. همچنین میخواستیم به دولت نشان دهیم که هنر و هنرمند باید درآمد داشته باشد و پول دربیاورد. مبنایمان این بود که یک دراماتورژی به معنی حضور اجرایی بر مبنای رفتارهای فرهنگهای مختلف بدون تعصب و پیشداوری داشته باشیم.
برنامهمان این است که طی چند سال آینده تئاتر «واله» را به عنوان یک نمونه در تئاتر اروپا تبدیل کنیم که در آن با رها کردن سیاست و سیاستمداران و با جذب هنرمندان و علایق فرهنگیشان این سنت را که همان حضور اجرایی بر مبنای رفتارهای فرهنگهای مختلف است، به جوانان منتقل کنیم.
* نظیر کاری که پیتر گابریل در عرصه موسیقی با راهاندازی مدرسه موسیقی بینالمللی خود انجام میدهد...
طاهری: بله، دقیقا. من فرهنگ ایران و شرق را از منابع فرانسوی و انگلیسی شناختم و تصمیم گرفتم که به عنوان یک هنرمند به کشور خودم یعنی ایران برگردم و آن را کشف کنم. روحش را کشف کنم. همیشه تماسی بین هویت ایرانی و هویت ایتالیایی من وجود داشت و مثل مانند یک جریان شیمیایی که فعل و انفعالاتاش به مرور زمان مشخص میشد، سعی کردم که هویت ایرانی خودم را بیشتر بشناسم.
وقتی در اروپا هستم حس میکنم بخشی در من وجود دارد که متعلق به اروپا نیست و همین اتفاق هم در ایران میافتد. خیلی الآن دوست دارم ضرورتهای نسل نو در ایران و کار کردن با آنها را کشف کنم. دوست دارم به این نسل نو با کارم بگویم که بخشهایی را که به اشتباه از غرب گرفتهاند بشناسند و به درستی به شناخت فرهنگی و هنری از غرب برسند بدون اینکه داشتههای فرهنگی و هنری خود را فراموش کنند.
فرهنگ و سنتهای ایرانی و ایتالیایی خیلی محافظهکار هستند و مدام خود را در هیبت همیشگیشان بازتولید و تکرار میکنند. علاقه من در تئاتر ایتالیا و اگر در ایران تئاتر کار کنم، کشف روح انسانی سنتها است که میتوانیم از آنها به عنوان یک آبشخور استفاده کنیم.
* از کجا متوجه برداشتهای اشتباه از فرهنگ اروپایی در تئاتر ایران شدید؟ آیا از طریق دیدن آثار هنرمندان تئاتری که در اروپا آثارشان را اجرا کردند متوجه این وضعیت شدید یا از طریق برخورد با ایرانیانی که لزوما هنرمند هم نبودند؟
طاهری: پدر من دوستان هنرمند زیادی در رشتههای مختلف دارد و همچنین از روی شیوه استفاده از تکنولوژی توسط ایرانیان متوجه این وضعیت شدم. علیرغم امکاناتی که تکنولوژی دارد ما به سختی از آن استفاده میکنیم. ما باید در سینما و تئاتر تعادلی میان خلاقیت و امکانات موجود ایجاد کنیم.
اتفاق جالب در تئاتر ایران برایم این بود که مخاطب تئاتر ایران به شدت به بازیگر اعتماد میکند و به خاطرش به تماشای نمایش میروند ولی در ایتالیا اینگونه نیست و در قرن نوزدهم چنین اعتمادی وجود داشت. در اروپا بیشتر تئاترها فضای تجاری پیدا کرده و اعتماد مخاطب ایران به بازیگر در اروپا وجود ندارد. در عین حال هنرمند تئاتر ایران هم از اعتماد مخاطب خود سوءاستفاده و خیانت نمیکند. این حجم علاقه به تئاتر دیدن نشان میدهد وقتی ذهنیت جامعه مدنی گسترش پیدا کند، هنر و هنرمند هم گسترش پیدا میکند.
من فکر میکنم که اروپا مجموعهای از سرزمینهای آزاد است، در حوزه هنر بخصوص سینما و تئاتر پول به شدت سخت به دست میآید و هنرمند به خاطر این سختیها آزاد نیست زیرا نمیتواند آزادانه کار کند زیرا باید به فکر پول درآوردن باشد. کسی در تئاتر سرمایهگذاری نمیکند چون احتمال شکست خوردن بسیار بالا است و اگر یک اشتباه رخ دهد شاید باعث شود برای همیشه از حضور در عرضه حذف شود. در این شرایط نمیتوان از هنرمند تئاتر توقع داشت که تصمیم درستی بین کار خوب یا کار تجاری انجام دادن، بگیرد.
* آیا این اتفاق در تئاتر کل اروپا رخ میدهد یا تنها در تئاتر ایتالیا وضعیت اینگونه است؟
طاهری: کشورهایی نظیر انگلستان و آلمان و کشورهای اسکاندیناوی را میتوان از این وضعیت مستثنی کرد. وقتی ما توانستیم تئاتر «واله» را از دولت در اختیار بگیریم، تصمیم گرفتیم زمان تلف شده و از دست رفته را بازیابی کنیم و بر اساس امکاناتمان مجموعهای از آثار هنری را روی صحنه ببریم.
* نکته جالب این است که زمانی تعامل میان فرهنگ شرق و غرب به خوبی برقرار بود که در تئاتر میتوان به آثار پیتر بروک اشاره کرد و به نوعی دیگر در ایران هم چنین نگاه مناسبی به فرهنگ غرب وجود داشته است. اما حالا برای غرب فرهنگ شرقی نا آشنا است و در شرق بخصوص ایران هم اروپا مانند مدینه فاضله شده است. چرا این گسست از دیدگاه شما به عنوان یک هنرمند تئاتر رخ داد؟
طاهری: تا 50 سال پیش به نظر من اینقدر مرزبندی ایدئولوژیک و سیاسی و ملیت گرایی به لحاظ جغرافیایی وجود نداشت، فضا برای شناخت فراهمتر بود. تمام دانش من از فرهنگ شرقی به همان سالها بر میگردد و نگاه غربیها به فرهنگ شرق نگاه آزادانهای بود و مانند حالا نگاه مرموزانهای نبود. الان بین شرق و غرب اعتماد وجود ندارد و من به شدت امیدوارم فضا تغییر کند. بحرانهای اقتصادی نیز بر این روند تأثیرگذار است.
همه میدانند که دانته بزرگترین شاعر ایتالیایی بخشی از دیوان کمدی الهی را بر اساس ارداویرافنامه نوشته است و سنت فرانسیس که از بزرگترین قدیسین کاتولیک است از مولوی الهامات بسیاری گرفته است. ارتباط زیادی بین فرهنگ ایتالیا و فرهنگ ایران وجود داشته است. ما بعد از دوران باستان ارتباطی زیاد با هم نداشتیم و امیدوارم دوباره این ارتباطات برقرار شود.
* متأسفانه بخشی از نسل جوان و همچنین حرفهای تئاتر ایران با فرهنگ و پیشینه فرهنگی خود آشنا نیستند و برخی مواقع کورکورانه از غرب تقلید میکنند که این امر بخصوص در زمینه تولید تئاتر دیده میشود. این وضعیت نشأت گرفته از این است که نگاه درستی از هنر اروپا در عرصه تئاتر ایران وجود ندارد و فکر میکنند تئاتر در اروپا تئاتری است بدون دیالوگ و حرکات عجیب و غریب.
طاهری: در اروپا هم همه از آمریکا تقلید میکنند (با خنده). زمانی در انگلیس بودم و در مترو جوانی از من پرسید که اهل کجا هستم و من پاسخ دادم که ایتالیایی - ایرانی هستم. او به من گفت که ایتالیا را میشناسد و در عین حال گفت «پاریس زیباترین شهر شماست!» (با خنده). نکته جالب این بود که این جوان 3 سال بود که دانشجوی هنر بود. ناآگاهی ربطی به این ندارد که انسان کجا باشد. یک شاعر مصری - یونانی میگوید «خیلی بیهوده است که به شهری بروی و چیزی را جستجو کنی که قبلا آن را داشتهای». مهمترین چیز کشف حقیقت است و اگر چیزی که به صحنه اضافه میشود، حقیقت باشد کار نابی انجام داده شده است.
تئاترهایی که در ایران دیدم شوکه شدم زیرا دیدم فوریت خروج احساسات در بازیگران تئاتر ایران خیلی زیاد است و این خصیصه بازیگران فیلمهای نئورئالیسم است و وقتی چنین انرژی نابی وجود دارد چرا باید به دنبال تقلید از دیگران بود.
* حال با این نگاهی که از هنر اروپا دارید و درکی که از هنر ایران به دست آوردهاید، قصد دارید در ایران چه برنامهای داشته باشید؟ آیا قرار است کارگاهی آموزشی برگزار کنید؟
طاهری: نمیخواهم درس بدهم، من خیلی دوست دارم که با نسل جدید تئاتر کار کنم. دوست دارم به آنها چیزی را بدهم که متعلق به من است و در سنت تئاتر اروپا درک کردهام. در عین حال ببینم نسل جوان با داشتههای فرهنگی خود چگونه این موضوعات را درک میکنند به دنبال تولید یک فرزند مشترک از همنشینی 2 فرهنگ هستم.
* این داشتهها در زمینه بازیگری به نسل جوان تئاتر ایران انتقال داده خواهد شد یا در گرایشهای دیگر تئاتری نظیر کارگردانی خواهد بود؟
طاهری: تعریف و تبیین اینکه ما در غرب چه داریم و چگونه میتوانیم وارد فضای شرق کنیم و به صورت متقابل تعریف و تبیین داشتههای خود در شرق و چگونگی ورود آنها به غرب. از داشتههای هم در مقام زیبایی شناسی و تولید فکر استفاده کنیم.
* این امر در روندی مستمر میتواند تأثیرگذار باشد. آیا کارتان در ایران مستمر خواهد بود؟
طاهری: قصد انجام پژوهشی در ایران دارم که اگر برای من و شرکت کنندگان در ورک شاپ خروجی داشته باشد، کاری مشترک با هنرمندان ایرانی انجام میدهم. دوست دارم گروهی را تشکیل دهم که مرعوب فرهنگ شرق و غرب نباشند و به عنوان فرایندی آرتیستیک به آن نگاه کنند.
* آیا اعضای مدنظر برای حضور در ورک شاپ انتخاب و مشخص شدهاند؟
شمس: بله، طی فاکتورهایی که مدنظر بود نظیر بیان و بدن مناسب شرکت کنندگان در ورک شاپ انتخاب شدند. این ورک شاپ در 4 سرفصل بر اساس 4 فصل از آنتونی ویوالدی، دراماتورژی موسیقی، دراماتورژی بیان و بدن، دراماتورژی صحنه، دراماتورژی ترکیبی از تمام اینها روی صحنه.
طاهری: من موزیک را انتخاب کردم چون به عنوان یک تم شناخته شده غربی، میتواند به یک فصل اشتراک خوب برای فرهنگ شرقی تبدیل شود تا بتوانیم کلیشه شرقی و غربی را بشکنیم و به یک فهم جدید برسیم.
شمس: از موسیقی به عنوان یک متن استفاده میشود و 4 وجهه مهم تئاتری به لحاظ دراماتورژی بررسی میشوند.
طاهری: مهم نیست که هنرمندان ایرانی شرکت کننده در ورک شاپ چه تصوری از ویوالدی دارد بلکه مهم این است خروجی ترکیب هیجان اینها چه خواهد بود. یک آزمون کوچک است ولی میتواند بر کاری که قرار است در آینده انجام دهیم، تأثیرگذار باشد. ما در این ورک شاپ به دنبال راه درست و رسیدن به یک فهم مشترک هستیم.
موزیک میتواند یک فونداسیون باشد برای تبدیل کردن یک وضعیت روحی به چیزی که قرار است متولد شود و ما از چیستی آن مطلع نیستیم.
حسین طاهری ورک شاپ خود را از روز شنبه 3 خردادماه در سالن تئاتر خصوصی «سه نقطه» برگزار کرده است.
نظر شما