به گزارش خبرگزاری مهر، مهدویت از جمله مباحثی است که همواره مورد هجوم نااهلان و نابخردان بوده است. در این میان وهابیت در ایجاد تشکیک در مسئله مهدویت و امام عصر(عج)، گوی سبقت را از بقیه ربوده و با تألیف کتابهای متعدد و ایجاد شبهات فراوان و دروغین سعی در انحراف این موضوع دارد.
یکی از این موارد، کتاب عجیبترین دروغ تاریخ اثر عثمان الخمیس است. وی در این کتاب روایات سطحی و غیر قابل استنادی را به شیعه نسبت داده و سعی در مخدوش کردن چهره شیعیان دارد. از این رو حجت الاسلام والمسلمین گودرزی ردیه ای بر این کتاب نوشته و در صدد جوابگویی به این مسائل بر آمده است.
در مقدمه این کتاب چنین آمده است: مهدویت و اعتقاد به ظهور حضرت مهدی علیه السلام و ضرورت تشکیل حکومت جهانی و عدالت گستر ایشان از مشترکات شیعه و سنی است و بسیاری از روایات مهدویت مورد قبول هر دو مذهب است. اما در این میان اختلافاتی نیز وجود دارد که در جای خود به طور مفصل به آن پرداخته شده است که اساسی ترین آن در مورد وجود حضرت مهدی(عج) است. اکثر اهل سنت معتقدند که آن حضرت هنوز به دنیا نیامده است و در آینده متولد خواهد شد. اما شیعیان با توجه به روایات و اسناد تاریخی، معتقدند که ایشان در سال 255ه.ق متولد شده و هم اکنون وجود دارند و تا زمان ظهور شان در غیبت کبری به سر می برند.
امروزه به رغم اشتراکات متعدد میان دو مذهب و ضرورت وحدت مسلمین فرقه ای ساختگی بنام وهابیت سعی در تفرقه افکنی و ایجاد اتهامات واهی و مخدوش کردن چهره شیعه اثنی عشری و اختلاف میان اهل سنت و شیعه دارد. از این رو در سالهای اخیر کتابهای زیادی در مورد مسائل اختلافی با رویکرد تهمت و افترا و طرح مسایل ضعیف و مطرود از نگاه شیعه، از ناحیه آنها به چاپ رسیده است. یکی از آنها کتاب "متی یشرق نورک ایها المنتظر" تألیف عثمان بن محمد الخمیس که ترجمه فارسی آن با نام" عجیب ترین دروغ تاریخ" است.
وی با هدف قرار دادن این اختلاف سعی در مخدوش نشان دادن آن در روایات و کتب شیعیان دارد. نویسنده کتاب تلاش فراوانی انجام داده است تا اعتقاد به مهدویت را امری موهوم و خیالی جلوه دهد. وی در این جهت به گزینش و برش برخی روایات دست زده است و تصویری کاریکاتوری از این اعتقاد برای مخاطب بوجود آورده است. وی جمله ای از یک روایت را در جایی ذکر می کند و جمله ای را که با خواست و نیت او در تضاد است نادیده می گیرد و از ذکر آن در جای دیگر خودداری می کند و یا به روایاتی استناد می کند که راویانی مجهول دارد و در مذهب شیعه کمتر به این گونه روایات توجه می شود. ایشان حتی در برخی مواقع، وقایع تاریخی را به انتخاب و تفسیر خود به نحوی غیر واقعی جلوه داده است تا بتواند با صداقتی مثال زدنی!!! خواست خود را به مخاطبان برساند.
اما آنچه بیش از هر چیز دیگری در اثر او به چشم می خورد استفاده حد اکثری از مطالبی است که درک و فهم آن نیاز به آگاهی بیش از سطح مردم و احیانا به تخصص در علوم خاص نیاز مند است به عنوان مثال ایشان در قسمتی از کتاب خود گفتار زراره را هنگام احتضار دلیل حیرت شیعیان در تشخیص امام تفسیر می کند، در حالی که از بیان کل ماجرا خودداری می کند. حتی در مقابل خیل روایات و اجماع علمای شیعی بر عدم تحریف قرآن، شیعیان را قائل به تحریف قرآن معرفی می کند.
چنین نویسندگانی باید همواره به خاطر داشته باشند که در یک بحث علمی باید به یک اصل پایبند بوده و آن مد نظر قرار دادن وجدان و عدم انکار حقیقت و عدم بررسی متعصبانه یک اعتقاد بزرگ و ریشه دار اسلامی است. به هر حال در اثر پیش رویتان بدون در نظر گرفتن تعصبات و نسبتهای ناروا و البته با انصاف و در نظر قرار دادن حقایق و رضای الهی، سعی شده در ضمن بررسی شبهات مطرح شده موضوع مهدویت را از نگاه روایات صحیح و مورد وثوق مورد بررسی قرار می دهیم. در بررسی شبهات این کتاب سعی شده است شبهات مرتبطی که در کل کتاب پراکنده بود را جمع آوری و به صورت خلاصه در ابتدای هر فصل ذکر کنیم.
نظر شما