اين نويسنده ومترجم ادبي درگفت وگو با خبرنگارفرهنگ وادب مهر، با بيان اين مطلب افزود: به گمان من قانون" كپي رايت " في نفسه منافعي براي ما دارد اما اگربخواهيم اين قانون را درايران اجرا كنيم ، دربخش خصوصي نشرمشكلاتي پيش خواهد آمد ، چرا كه بخش عمده اي ازناشران ما توان و صلاحيت اين را كه بخواهند با ناشران و نويسندگان خارجي تماس بگيرند واجازه انتشاركتاب راازآنان دريافت كنند ، ندارند .
عبدالله كوثري تصريح كرد : دربياني كلي ، ناشران ما توانايي ارتباط يك رابطه فرهنگي را ندارند ، درنتيجه كاربه دست دولت مي افتد و دولت بايد به نيابت ازچند ناشركتاب انتخاب كند و با ناشران قرارداد ببندد و دراينجا منتشر كنند.
وي در ادامه اين مطلب افزود : اغلب ناشران ما درحدي نيستند كه بتوانند روابط فرهنگي با خارج داشته باشند، حتي تعدادي از آنان زبان نيزنمي دانند و مساله بعدي حق مالي كپي رايت است كه ما ازعهده آن برنمي آييم چون حق واقعي آنان را با يك تيراژ 2000 يا 1000 نسخه نمي توان پرداخت . بنابراين فقط آنان يك مبلغ سمبليك ازما دريافت مي كنند و بازمعلوم نيست كه كتاب اجازه گرفته شده ازطرف ناشربه دست يك مترجم صالح سپرده شود يا خير؟
اين مترجم ادبي در ادامه گفت : يكي ازمهمترين دلايلي كه كتابهاي بي ارزش منتشر مي شود ، وجود ناشران بي صلاحيت است كه حتي حاضربه پرداخت مبلغ ويرايش نيزنيستند ... ! امروزه ما حدود هفت هزارناشرداريم و مشكل اصلي ترجمه و تاليف كثرت ناشران بي صلاحيت مي باشد و كساني كه هرگزنبايد ناشرمي شدند ، اكنون ناشرشده اند ، مثلا كتابهايي را كه يك ناشرچهل ساله منتشركرده با آثاري كه ناشران ده - پانزده سال اخير منتشر كرده اند ، بسيار متفاوت است.
عبدالله كوثري افزود: مهمترين وظيفه ما اين است كه اين ناشران غيرصالح را كه صرفا با تكيه بريك سري روابط ناشر شده اند نه براساس صلاحيت وعلايق شخصي ، ازحوزه كتاب خارج كنيم ، درغيراين صورت كاركتاب به اين سبك خواهد بود ، ما اگرهزاران قانون بين المللي هم دراين زمينه داشته باشيم ازدست بي اخلاقي ناشران و مترجمان نمي توان خلاصي پيدا كرد .
وي تصريح كرد : درجامعه ما قانون بدين صورت است كه وقتي مي گويند " كلاه بياوريد مي روند سرمي آورند " مثلا مي خواهند راجع به صلاحيت فرهنگي مترجم صحبت كنند يك دفعه در مورد صلاحيت اخلاقي اش حرف مي زنند و بعد مي گويند چه حقي داريد اين كتاب را ترجمه كنيد ، اين كتاب نبايد ترجمه شود ويك مدعي اضافه پيدا مي كنيم.
اين مترجم در خصوص سرازير شدن آثارخارجي به ايران براي ترجمه وعكس اين قضيه در مورد آثارنويسندگان ايراني به مهرگفت : دليل اين موضوع را بايد ازخارجي ها پرسيد وآنها هم حتما دلايل خود را دارند ، اما به نظرمن دليل عمده اش اين است كه آثارما جذابيتي براي آنان ندارد به عنوان مثال ، حيطه رمان را درنظر بگيريم ، آنان حدود 300 يا 400 سال است كه رمان خلق مي كنند تمام ابداعات از طرف آنان انجام شده بعد به اينجا رسيده است ، بنابراين خيلي ازمسائلي كه ما فكر مي كنيم جديد است در آنجا جديد نيست و براي آنها جذابيت ندارد.
وي درادامه اضافه كرد: از سويي كيفيت آثارنيزمورد اهميت است ، خود ما دراينجا( ايران ) چند درصد ازآثارداخلي را قبول داريم تا اينكه آثارخارجي ها را؟ چند نويسنده ما آثاري به وجود مي آورند كه قابل قياس با " آندره مالرو" و ... باشد ؟ البته دراين ميان مهجوربودن زبان فارسي و ناشناخته بودن آثارما نيزمطرح است ، ما تبليغ خوبي درمورد آثارخود نداشته ايم و اين آثارناشناخته مانده ، رايزن هاي فرهنگي ما در خارج به هيچكدام ازوظايف خود كه يكي ازاصلي ترين آنها شناساندن ادبيات معاصر است نپرداخته اند واگرهم پرداخته اند به آن شاخه هايي كه مورد علاقه خودشان بوده پرداخته شده واگرآثارخوبي هم باشد ، احتمالا مخفي مانده است.
عبدالله كوثري درپايان گفت وگو با مهر، يادآور شد : ما ازتمام دنيا آثاري ترجمه مي كنيم ، اگربنابرمقايسه باشد ، بايد با يك كشورمقايسه شويم ، چون اين حجم عظيم ترجمه فقط ازيك كشورنيست وازتمام جهان است ، به نظرمن كارهاي ترجمه ما ازآغاز ، با يك نگاهي فراگيرهمراه بوده وخيلي خوب است، البته با وجود اين ضعف ها ، خوشبختانه مترجمان ما درطول صد سال اخيركارهاي خوبي كرده اند ، به همين دليل خوانندگان خوب ايراني هم ازآنچه درتمام دنيا مي گذرد ، مطلع هستند .
نظر شما