خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: شورای عالی انقلاب فرهنگی دو سال پیش (1391) با پیشنهاد شورای فرهنگی عمومی مبنی بر نامگذاری 18 تیر به نام «روز ادبیات کودک و نوجوان» موافقت کرد. به این ترتیب سه سال بعد از درگذشت مهدی آذریزدی در 18 تیر 1388، سالروز درگذشت خالق «قصههای خوب برای بچههای خوب» در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
فارغ از موافقتها و مخالفتهایی که در همان ایام به درج چنین روزی به این عنوان مهم در تقویم رسمی کشور مطرح شد، ثبت روزی به عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان، یک اتفاق مهم در عرصه ادبیات این گروه سنی به شمار میرفت.
ادبیات کودک و نوجوان به نوشتهها و سرودههای ادبی ویژه این گروه سنی اطلاق میشود و شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه، مانند لالائیها، مثلها، قصهها و همچنین داستانها و نمایشنامهها و اشعار و نیز نوشتههایی در زمینه دین، دانش اجتماعی، علم و کاربردهای آن، هنر و سرگرمی است که نویسندگان و سرایندگان برای کودکان و نوجوانان پدید میآورند.
واژه «ادبیات كودكان» به صورت واضح و مستقل در نیمه دوم هجدهم میلادی در متون غربی ظاهر شده و قبل از آن به شكل محدود مرحله تكوینی خود را سپری میكرده اما رشد آن مرهون تحولات شگرف قرن بیستم میلادی است.
اطلاعات کودکان سال 1335
در ایران اما، تا قرن سیزدهم هجری قمری، کودکان و نوجوانان از ادب عامیانه و ادبیات دینی بهرهمند میشدند. گرچه در سابقه دو هزار و اندی ساله ادب فارسی ممكن است به آثاری بربخوریم كه در آن از كودكی ذكری به میان آمده است، اما جوّ غالب در این آثار بهگونهای است كه كودك وقتی ظاهر شده است كه باید مخاطب پند و اندرز باشد.
شاید فقط بخشی از این ادبیات را كه تحت تأثیر خاطرههای كودكی نوشته و سروده شده است، بتوان مستثنی دانست؛ مانند بعضی از حكایتهای سعدی و داستانهای تمثیلی عطار و نظامی با این همه بر اساس شواهد تاریخی در این دوران طولانی كودكان و نوجوانان بهطور غیرمستقیم و گاه مستقیم با هدف آموزش و سرگرمی از آثاری چون درخت آسوریك، اندرز خسرو گواتان، یادگار زریران، شاهنامه، كلیله و دمنه، قابوسنامه، بوستان و گلستان، منطقالطیر، قصههای قرآن، موش و گربه، مثنویهای شیر و شكر و نان و حلوا و كتابهایی چون حسین كرد شبستری و امیر ارسلان بهره میگرفتهاند.
در آستانه انقلاب مشروطیت، بیداری جامعه ایرانی و جنبوجوش جهت ایجاد دگرگونی، باب اندیشههای نوین تعلیم و تربیت را به ایران گشود. پیشگام این حركت كتاب احمد یا سفینه طالبی تألیف عبدالرحیم تبریزی ملقب به طالبوف (1250-1328) بود كه به گفته خود او آن را با الهام از كتاب امیل اثر ژانژاك روسو به رشته تحریر در آورده بود.
بچه قشنگ سال 1329
رشد طبقه متوسط در ایران و همگانی شدن آموزش و پرورش نیاز به كتابهای درسی را گسترش داد. كتابهایی چون مثنویالاطفال (گزیده مثنوی)، تأدیبالاطفال (ترجمه داستانهای عربی) و تعلیمالاطفال (الفبای مصوّر) توسط فردی به نام مفتاحالملك تدوین شد. صنیعالسلطنه كتاب اخلاقمصوّر را كه ترجمه فابلهای لافونتن بود ارائه كرد و شیخ محمدعلی تهرانی (كاتوزیان) كه از سران مشروطیت بود، كتاب اخلاق اساسی برای كودكان را كه گزیدهای از كلیله و دمنه و مرزبان نامه و انوار سهیلی بود تدوین كرد.
آنچه از ظاهر این كتابها برمیآید، این است که بیشتر ساختار كتاب درسی دارند تا كتابهایی برای خواندن، لذتبردن و سرگرم شدن. پیامد این حركت، حضور نویسندگان صاحبنام، شاعران بزرگ و مترجمان باتجربهای بود كه تهیه كتاب برای گروههای سنی را وجهه همت خویش قرار دادند. یحیی دولتآبادی، ملكالشعرای بهار، مهدیقلی خان هدایت، ایرج میرزا و علی اسفندیاری (نیما یوشیج) از آن جملهاند.
گردآوری ادب عامیانه ایرانی كه قبلاً توسط شرقشناسان غربی آغاز شده بود، توسط صادق هدایت، فضلالله مهتدی (صبحی) و كوهی كرمانی پیگرفته شد. بعدها دامنه این گردآوری با تلاشهای انجوی شیرازی، احمد شاملو، امین فقیری، صمد بهرنگی، علیاشرف درویشیان و سیدحسین میركاظمی ادامه یافت. حاصل این گردآوریها كتابهایی شد كه مجموعه ادبیات عامیانه اقوام گوناگون ایرانی را برای بازنویسی در قالب كتاب و با معیارهای امروزی در اختیار پدیدآورندگان ادبیات كودكان قرار داد.
کیهان بچهها سال 1330
اما نخستین تلاش برای تولید كتاب خاص كودكان، مرهون توجه و روشنبینی معلمی آگاه به نام جبار عسكرزاده (باغچهبان) است كه در حدود سال 1300 هجری شمسی با توجه به شناختی كه از طریق كار مستمر با كودكان برای وی حاصل شده بود، صورت گرفت. در كتابهای بهجا مانده از او همان نكتههایی جاری است كه روزگاری «كامینوس» در غرب منادی آن بود، و آن اصل لذتبخشی ادبیات كودكان در كنار امر آموزش است.
دو نمایشنامه معروف جبار باغچهبان به نامهای «پیر و تُرب» و «خانم خزوك» كه نوعی برداشت از قصههای عامیانه است، بارها و بارها به وسیله خود او با كمك كودكان در «باغچه كودكان» كه نام كودكستان او بود، به اجرا درآمد. كتاب افسانه «بابابرفی» باغچه بان هم كه در دهه 1350 توسط كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان با نقاشیهای «آلن بیاش» بهصورت كتابی تصویری عرضه شد، یكی از آثار كلاسیك ادبیات كودكان ایران بهشمار میآید و شعر «جوجه، جوجه، طلایی» او هم نسل به نسل بر زبان كودكان جاری است بیآنكه حتی نام سراینده آن را بدانند!
تردیدی نیست كه رشد كمی و كیفی ادبیات كودكان در ایران مدیون دست كم هفت دهه تلاش نویسندگان، شاعران، مترجمان، بازنویسان، تصویرگران و متخصصانی است كه آگاهانه و باعلاقهمندی به رشد و تعالی كودكان و نوجوانان این مرز و بوم پای در راه گذاشتهاند كه از این میان میتوان از عباس یمینی شریف، مهدی آذریزدی، توران میرهادی، مهری آهی، زهرا خانلری، احسان یارشاطر، علینقی وزیری، مهرداد بهار، محمود كیانوش، پروین دولتآبادی، مهیندخت صنعتی، اردشیر نیكپور، محمد قاضی، صمد بهرنگی، فرشید مثقالی، نورالدین زرینكلك و علیاكبر صادقی نام برد.
خردسالان ایران سال 1332
دهه 1340، دهه دگرگونیهای بنیادی در نظام آموزش و پرورش ایران و به تبع آن، دهه بهوجود آمدن تشكیلات ملی برای شكل بخشیدن به جریان ادبیات كودكان و نوجوانان است. مفهوم ادبیات و كودكان و نوجوانان نخست توسط مرحوم دكتر محمدباقر هوشیار، استاد دانشسرای عالی تربیت معلم در دهه 1330، طی مقالههای گوناگونی در مجله سپیده فردا ظاهر شد و نخستین تلاشها برای برگزاری سمینار و نمایشگاه كتاب كودك و انتشار نخستین فهرست كتابهای مناسب كودكان و نوجوانان به این دهه بازمیگردد، ولی كار جدی نقد و بررسی و تحقیق در این حوزه با تأسیس شورای كتاب كودك در 1341 وارد مرحله جدیدی شد.
با تأسیس كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان در سال 1345، برای نخستین بار كتابخانههایی در ایران برای كودكان و نوجوانان پاگرفت و كانون مسئول تألیف، ترجمه، بازنویسی، و تدوین خواندنیهای خاص كودكان و نوجوانان شد. انتشار مجلات پیك توسط وزارت آموزش و پرورش (1343)، مواد خواندنی ساده را بهصورت پدیدهای فراگیر وارد زندگی اكثر دانشآموزان مقاطع ابتدایی كرد. این سه تحول اساسی در شكلبخشیدن به جریان ادبیات كودكان و نوجوانان در ایران اثر عمدهای بر جای گذاشت.
كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان كار نظامیافته علمیِ تألیف، ترجمه، ویراستاری، تصویرگری و انتشار كتاب كودك در ایران را قوام بخشید و سبب رشد كمی و كیفی كتاب كودك در ایران شد. شورای كتاب كودك كار نقد و بررسی آثار منتشرشده و تحقیق در زمینههای خالی را پی گرفت و جریان ادبیات كودكان را به سمت بهتر شدن هدایت كرد و پیكها بهعنوان خواندنیهای ساده با قیمتی مناسب به میان كودكان جامعه شهری و روستایی راه یافت.
کودک سال 1349
در این دوره نام افرادی را میتوان یافت كه تنها شهرت خود را مدیون نوشتن برای كودكان و نوجوانان نیستند و در دیگر عرصههای ادب و هنر ایران نیز فعالیت داشتهاند. در آثار منتشرشده در نیمه دوم دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه بهتدریج شاهد ظهور تحولات كیفی در ارائه اندیشهها هستیم و چهره كودك و نوجوان ایرانی را بیشتر میتوان در این آثار مشاهده كرد. این تحول مرهون آموزگارانی است كه قلم بهدست گرفتند و با الهام از زندگی شاگردان خود آثاری خلق كردند كه گرچه از اندیشههای آموزشمدارانه مبرا نیست، بازتابی از رنجها، شادیها، دلنگرانیها، و آرزوهای اكثر كودكان این سرزمین است.
در نیمه دوم دهه پنجاه بهتدریج آثار تخیلی اعجابانگیز، شعر، زندگینامه و تاریخ جای خود را در میان آثار مخصوص كودكان و نوجوانان باز كرد؛ كتابهای غیرداستان در حوزه علوم، فنآوری، هنر و بازی و سرگرمی عمدتاً از طریق ترجمه آثار خارجی به حوزه ادبیات كودكان و نوجوانان راه یافت، ادبیات كودكان و نوجوانان بهعنوان موضوعی تحقیقی و آموزشی مورد توجه نهادهای پژوهشی و آموزشی قرار گرفت، حضور ایران در صحنههای بینالمللی نمود چشمگیری یافت، ایران به عضویت دفتر بینالمللی كتاب برای نسل جوان (1962) در آمد و آثار ایرانی در نمایشگاههای بینالمللی ظاهر شد و جوایزی را نیز به خود اختصاص داد كه بیشتر مربوط به تصویرهای كتاب كودك است.
مهمترین دستاورد بینالمللی ایران در دهه پنجاه مربوط به فرشید مثقالی تصویرگر كتاب كودكان است كه در 1353/1974 جایزه جهانی هانس كریستیان اندرسن را بهخاطر مجموعه آثار تصویریاش دریافت داشت. او نخستین هنرمند غیراروپایی و امریكایی بود كه به دریافت این جایزه نایل شد.
فصلنامه کانون سال 1352
دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی اواخر دهه 1350 و اوایل دهه 1360 ناپایداریهایی را در وضع ادبیات كودكان و نوجوانان در ایران بهوجود آورد. پدیدآورندگان صاحبنام دو دهه قبل اكثراً جای خود را به جوانان انقلابی دادند كه گرچه تجربه اندك داشتند، از آرمانهای نو و انگیزههایی قوی نیز برخوردار بودند.
در دو دهه اخیر، ما شاهد رشد كمّی چشمگیری در همه عرصههای ادبیات كودكان و نوجوانان ایران هستیم: تعداد عناوین منتشرشده در سال فزونی گرفته و آثار منتشرشده از تنوع موضوعی قابل اعتنایی برخوردار شدهاند، طیف گستردهای از نویسندگان، شاعران، مترجمان، تصویرگران، روزنامهنگاران، و ناشران به این عرصه گام نهادهاند، مجلات خاص گروههای سنی متنوعتر و از شمارگان بالاتری برخوردار شده است، انتشار مقالات تخصصی كه قبل از انقلاب بسیار محدود بود گسترش یافته است، مجلات تخصصی ادبیات كودكان كار خود را وسعت داده و به گونهای جدی درگیر بحثهای نظری این حوزه شدهاند، آموزش مباحث نظری در دانشگاهها از رونق برخوردار شده است؛ و سهم قابل اعتنابی از پایاننامههای تحصیلی مقاطع كارشناسی و كارشناسی ارشد در رشتههای كتابداری و اطلاعرسانی، تعلیم و تربیت و هنر به این زمینه اختصاص یافته است.
حضور كارشناسان و متخصصان ادبیات كودكان در مهمترین عرصههای بینالمللی مثل كنگره ادبیات كودكان، هیأت مدیره دفتر بینالمللی، هیأت داوران جایزه اندرسن و كارگاهها و فعالیتهای مختلف بینالمللی به ادبیات كودكان ایران چهرهای جهانی بخشیده است. نام نویسندگان، تصویرگران، مترجمان، و پدیدآورندگان ایرانی كتاب مرتباً در فهرستهای افتخار جایزه اندرسن و همچنین در فهرستهای برندگان جوایز بزرگ بینالمللی مثل بولونیا، براتیسلاوا، نوما، و جز آن ظاهر میشود. نقد علمی ادبیات كودكان بهتدریج جای خود را باز كرده است و ارزیابی كتابهای كودكان و نوجوانان، كه زمانی تنها شورای كتاب كودك بهطور مستمر به آن میپرداخت، وسعت یافته و در دستور كار نهادهای مختلف آموزش و پرورش یا مجلات خاص كودكان قرار گرفته است.
شاهد کودکان سال 1361
امروزه، روز به روز به تعداد جوایز ملی در این حوزه افزوده میشود و در حال حاضر توجه به آثار برتر و تقدیر از پدیدآورندگان این آثار نمود چشمگیری یافته است. بیشتر دستاوردهای بینالمللی ایران در زمینه تصویرگری كتاب كودك بوده است ولی در سالهای 1990-1992 با معرفی هوشنگ مرادی كرمانی به عنوان نامزد دریافت جایزه اندرسن و تحسین آثار این نویسنده توسط هیأت داوران كه پیامد آن ترجمه داستان آن «خمره» به آلمانی و اسپانیایی بود و جوایزی را نیز در صحنه بینالمللی به خود اختصاص داد، فصل تازهای از خودباوری را برای حضور فعال در صحنههای جهانی در میان نویسندگان و پدیدآورندگان ایرانی آغاز كرد.
این همه نتیجه دو دهه تلاش و ممارست و پای فشردن بر حقانیتی بود كه توسط همه دستاندركاران این حوزه صورت گرفته بود و بهطور كلی اگر ارزیابی منصفانهای از روند رشد این ادبیات در ایران صورت گیرد، مشخص میشود كه ادبیات كودكان ایران مرحله رشد كمّی را پشت سرگذاشته و به سمت كیفی شدن پیش میرود. اما آینده ادبیات كودكان و نوجوانان؛ در اواخر دهه 1980 بهتدریج متخصصان و دستاندركاران ادبیات كودكان احساس كردند كه یكبار دیگر باید به دوران كودكی و تحولاتی كه سبب ایجاد دگرگونی در این دوران شده است، نگاهی دقیق بیفكنند تا بتوانند ادبیات كودكان را با این تحولات همگام سازند. در بیستمین كنگره ادبیات كودكان و نوجوانان (1986) كه با شركت 829 نماینده از 50 كشور جهان در ژاپن برگزار شد، این سؤال مطرح شد كه: به راستی كودك مخاطب كیست و آینده ادبیات كودكان به كجا میرود؟
آنچه از برآیند رویكردهای متخصصان شركتكننده بهدست میآید نشان از نوعی نگرانی توأم با خوشبینی دارد. نگرانی عمدتاً متوجه تأثیر شگرف رسانههای صوتی و تصویری بر زندگی كودكان و نوجوانان است كه آنها را به حوزههایی كشانده كه سبب كوتاه شدن دوران كودكی آنها شده است چنانكه گروهی از متخصصان از «كودكیِ از دست رفته» سخن میگویند و بر این باورند كه این تحولات سبب شده است كه حیات انسان به دوران نوباوگی و كهنسالی تقسیم شود كه میان ایندو را دوران «كودك ـ بزرگسال» پر میكند.
بر اساس این نگرش، مرزهای مشخصی كه عوالم شناخته شده جدا از هم تحت نام كودكی، نوجوانی و بزرگسالی را بهوجود میآورد، درهم ریخته و همین امر سبب میشود كه بهتدریج مرز میان ادبیات خاص این گروهها نیز كمرنگتر شود. اما این خوشبینی نیز وجود دارد كه پس از فرونشستن تب تند رسانههای صوتی و تصویری، آثار ادبی و هنری ارزشمند، همچنان با این «كودك ـ بزرگسال» باقی خواهند ماند.
در این قسمت بد نیست نگاهی هم بیندازیم به بضاعت موجود به لحاظ تحقیقی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان. بر اساس اطلاعات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، تاکنون 292 مقاله با موضوع ادبیات کودک و نوجوان در نشریات مختلف به چاپ رسیده است که در این لینک فهرست آنها را مشاهده میکنید. همچنین بر اساس این آمار، تاکنون 25 عنوان پایان نامه با موضوع ادبیات کودک و نوجوان انجام شده که عناوین آنها را در این لینک میتوانید ببینید. به علاوه 47 عنوان كتابشناسی با همین موضوع منتشر شده که آن را هم در این لینک مشاهده میکنید.
* در تهیه این گزارش از اطلاعات وبسایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و همچنین مقالهای از ثریا قزلایاغ بهره گرفته شده است.
......................................
گزارش از کمال صادقی
نظر شما