۴ مهر ۱۳۸۴، ۱۰:۳۱

گزارش" مهر" به بهانه هفتم مهر روز آتش نشاني و ايمني(2)

آتش نشانان ؛ بي باكان صحنه هاي آتش و گدازه

آتش نشانان ؛ بي باكان صحنه هاي آتش و گدازه

گروه اجتماعي خبرگزاري مهر - وقتي كاشانه اي در آتش غفلت ها مي سوزد و تبسم ها در لحظه هاي دردناك و مضطرب حريق و حوادث غير قابل پيش بيني رنگ مي بازند ، چشم اميد بازماندگان بعد از خدا به دستان زحمت كش و پر مهر آتش نشانان خيره مي ماند ، آنان كه بي باكانه جان خويش بر كف دست نهاده و بر دل آتش مي تازند...

به گزارش خبرنگار اجتماعي خبرگزاري  مهر، آتش نشاني يك از سخت ترين حرفه هاي شغلي در دنيا محسوب مي شود اما با اين حال هنوز در كشور ما بسياري از ابعاد اين حرفه طاقت فرسا ، ناشناخته باقي مانده است و آتش نشانان روزانه با مشكلات فراواني دست و پنجه نرم مي كنند .

چهار هزار زنگ خور مزاحم...

آتش نشانان ايراني روزانه با موارد زيادي از ابتدايي ترين مشكلات لاينحل مواجه هستند كه مزاحمت هاي تلفني از جمله آنها است و به طور متوسط هر روز چهار هزار بار زنگ آتش نشاني به عمد يا اشتباهي به صدا درمي آيد و اين موضوع با آغاز سال تحصيلي و دسترسي كودكان و نوجوانان به تلفن هاي عمومي و رايگان(125) شدت بيشتري مي گيرد .

آتش نشاني هنوز رسميت نيافته است...

جمعي از آتش نشانان ايستگاههاي مختلف در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر، به بيان مشكلات فراوان خود پرداخته اند كه استرس هاي ناشي از اين شغل و كمبود امكانات و ناآگاهي ها ، بخش عمده اي از آن است .  

آنها معتقدند در جامعه ما هنوز كسي اين شغل را به رسميت نشناخته و يك آتش نشان مجبور است در محل كار خود حتي به جاي يك نگهبان و آبدارچي و تلفن چي و... نيز فعاليت كند .

در بيشتر كشورهاي دنيا مرسوم است كه آتش نشانان به ازاي هر 24 ساعت كار ، 72 ساعت استراحت مي كنند در حالي كه اين زمان در ايران 48 ساعت استراحت به ازاي 24 ساعت كار است . يعني يك آتش نشان ايراني با دغدغه هاي كاري چند برابري نسبت به يك آتش نشان خارجي يك روز كمتر استراحت مي كند و حتي نمي تواند از مرخصي اجباري اش به درستي نيز استفاده نمايد.

ما زود مي ميريم!

" در ميان همكاران معروف است كه ما بعد از27 سال كار و مدت طولاني خوابيدن زير زنگ حريق، زمان زيادي عمر نمي كنيم چون بيش از حد ظرفيت مان دچار استرس شده ايم ."

اين حرف دردناك يكي از همان فداكاران در ايستگاه عملياتي شماره يك حسن آباد است .

اگر خداي ناخواسته براي هر يك از ما يا عزيزانمان حادثه اي رخ بدهد كه كليد نجات آن در دست آتش نشانان باشد بي صبرانه براي رسيدن امداد گران لحظه ها را مي بلعيم اما...

آتش نشانان زير مشت و لگد...

يكي از آتش نشانان ايستگاه 18 پل حافظ در بيان مشكلات كاري خود مي گويد : اغلب مردم به علت شرايط نامساعد روحي و رواني شان نمي توانند به درستي با آتش نشانان رفتار كنند ، چون آنها تصور مي كنند علت دير رسيدن بچه هاي ما سهل انگاري و بي توجهي به وضع موجود است ، در صورتي كه بعد از به صدا درآمدن زنگ حريق امدادگران ظرف 30 ثانيه آماده مي شوند و در كمتر از يك و نيم دقيقه محل را ترك مي كنند و نبايد مشكلات ترافيك و فرهنگ نادرست تعدادي از مردم خارج از ايستگاهها و... را برگردن آتش نشانان انداخت .  

يكي ديگر از آتش نشانان ايستگاه 27 جنت آباد ، به حادثه اي كه چندي پيش برايش رخ داد اشاره مي كند و مي گويد : پس از حضور در محل حريق از دست پدري كه فرزندش در شعله ها مي سوخت كتك مفصلي خوردم ، چون در شرايط بسيار بدي به سر مي برد و ماشين چند دقيقه دير به محل حادثه رسيده بود!

با اين حال آن آتش نشان به دليل آموزشهاي قبلي اين موضوع را به دل نگرفت و فرزند مرد عصباني را از دل آتش بيرون كشيد. فرزند از شعله ها زنده بيرون آمد و پدر با شرمندگي به دست و پاي ناجي پسرش افتاد!

حادثه ياد شده تنها يكي از بي نهايت بد اخلاقي هايي است كه با اين جانفشان صورت مي گيرد و هر برگ از روز هاي پرتنش آنان به اندازه كتابي بزرگ خاطرات و مخاطرات دارد .

ديدن اجساد متلاشي و ضجه هاي خانواده ها از يك سو و تمركز روي كار از سوي ديگر بار سنگيني از مسئوليت را بر دوش اين افراد مي گذارد اما با اين حال هنوز تعداد زيادي از ما با نوع فعاليت آنها و مشكلاتي كه به دست آتش نشانان حل مي شوند واقف نيستيم و به عقيده برخي از آتش نشانان ، ريشه اين معضل در اطلاع رساني نامناسب مسئولان خود سازمان در همكاري با رسانه ها خلاصه مي شود .

" شايد اگر روزي كه پاي مادرم جلوي پل در خانه گير كرد و به خاطر عدم امدادرساني صحيح ، مصدوم مي شد ، مي دانستيم كه  آتش نشان مي تواند به راحتي و با برداشتن پل مشكل را حل كند ، آن قدر زجر نمي كشيديم..."

يكي از آتش نشانان ايستگاه يك حسن آباد كه سالها در بخش امداد رساني نقاط مختلف تهران فعاليت داشته ، معتقد است : هنوز بسياري از مردم ما فكر مي كنند كار آتش نشان در فرونشاندن آتش خلاصه مي شود و بس!

گير كردن حلقه و انگشتر در دست ، اقدام يا تهديد به خودكشي ، جلو گيري از نشت آب ، گزيدگي ها ، سقوط از ارتفاع ، ريزش چاه و محبوس شدن ، نشست زمين ، حوادث آسانسور ، كشف جسد ، گم شدن و.... از وظايف تعريف شده آتش نشانان است كه شايد برخي از شهروندان هنوز با اين ماموريت ها آشنا نباشند . 

در ميان درد و دلهاي آتش نشانان پيشنهاد جالبي نيز وجود دارد و آن پيگيري وقايع است ، به اين شرح كه با ساختن برنامه هاي تلويزيوني ترتيبي داده شود تا نجات دهنده سرنوشت حادثه ديده را طي چند روز آينده پيگيري كند تا در صورت زنده ماندن فرد  يا اطرافيانش ، هم علت هاي وقوع حادثه روشن تر شود و هم مردم جامعه چهره آتش نشانان و فداكاري ها و از جان گذشتگي هاي آنها را از نزديك ببيند .

به اين نحو ، هم فرهنگ برخورد با آتش نشانان تغيير اساسي مي يابد و هم اينكه آتش نشان انگيزه بيشتري براي انجام كار داشته  و بدين گونه پاداش كار خود را دريافت مي كنند.

خوب است در روز آتش نشان ، براي يكبارهم كه شده به كمبودهاي اين قشر تلاشگر عميق تر بينديشيم و براي كمك به خود و سرعت بخشيدن به كار آنان ، كمي مهربان تر رفتار كنيم . 

کد خبر 232916

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha