خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب:
«زندگی من یک زندگی غیرفلسطینی بود. اما فهمیدم که نشان دهنده اصلیترین حقیقت در مورد فلسطینی بودن بود - محروم، بی میراث، و تبعیدی؛ آنچه معنای نهایی مقاومت بود. حقیقت این است: تنها ، بدون مدارک، بدون خانواده یا طایفه بودن، بدون وطن و کشور بودن یعنی باید به لطف دیگران زندگی کردن. بعضیها هستند که ممکن است دلشان برایت بسوزد و بعضیهای دیگر ممکن است به تو آسیب برسانند. تو در هوا و هوس میزبانانت زندگی میکنی و گاهی شکار آنها میشوی. به ندرت با تو همچون سایرین رفتار میشود تا زمانی که در مقابل آن ایستادگی کنی و بجنگی. اما زیباییها و قدرتهایی هم هست که تنها در چنین شرایط زندگی میتوانی به دست بیاوری - مثل توانایی اینکه سرت را بالا بگیری حتی زمانی که کسی میخواهد با چکمهاش به گردنت بکوبد؛ خرد اینکه باید تحصیل کنی حتی زمانی که از مدرسه اخراج میشوی؛ توانایی اینکه خجالت نکشی و حقیقت را بدون هیچ پوزشی بیان کنی؛ قدرت داشتن بدنی که از درون آسیب نبیند و بتواند در مقابل آسیبهای بیرونی دوباره خود را بازسازی کند. و پیروزی داشتن قلبی که با نفرت، تلخی و ترس از پای در نمیآید.»
در حالی که نویسندگی در فلسطین اغلب با انبوهی از ایدئولوژیها درگیر است و متاسفانه نوشتهها از درون فلسطین خیلی کم است، در کتاب «در جستجوی فلسطین» شاهد مجموعه گستردهای از تالیفات هستیم با این حال نتایج این جستجو هم کمتر از حدی است که ما بتوانیم تصوری دقیق از فلسطین به دست آوریم.
مشارکت کنندگان عبارتند از روشنفکران، نویسندگان و متخصصان که بسیاری از آنها تایید کننده اندیشههای معروف ادوارد سعید در تبعید هستند؛ «شریف الموسی» محقق محیط زیست و مترجم، «شعر» و «نثر» را در استناد به یک سنت عربی خیلی قدیمی با هم ترکیب کرد. او همچنین این کار را با تلاش زیاد به زبان انگلیسی هم انجام داد. «لیلا ابولقود» خاطرات غمانگیز میراث پدرش، ابراهیم ابولقود، سیاستمدار مورد احترام و دانشمند علوم سیاسی را به اشتراک میگذارد. دیگر تالیفات، پوچی موقعیت را دربرمیگیرد، از جمله یک قطعه نسبتاً شاد و سرگرم کننده توسط «مرید برغوثی» شاعر و خاطره نویس که در مورد یک «تاکسی» نوشته شده است. به طور کلی، نویسندگان برای از بین بردن خط فاصله بین «ملت-دولت» و ترجیحا برای آینده یک ملت کار میکنند. از آنجایی که «فادی جودا» به عنوان شاعر و پزشک میگوید: «چیزی که هنوز به دست نیامده هنوز هم از دست نرفته است.»
«چگونه یک داستان ذاتاً غمانگیز میتواند چنین لذتی را ایجاد کند؟ پاسخ در این روایت است: این داستانها، خاطرات، شعرها، یک لذت و یک آموزش، شخصی، زنده، اصیل، گاهی اوقات شوخ، همیشه کامل و همیشه صادق هستند. آنها شاهدی بر روح انسان و بر سهم در حال رشد ادبیات فلسطین هستند.»
نویسندگان فلسطینی، تبعید و خانه را در کتابهایشان جستجو میکنند. در حالی که زیبایی و دوستی، بخشهایی هستند که هرگز تبعید را به عرصه رمان محض نمیکاهند اما در عوض به آوارگی فلسطینی از سال 1948 جنبه سیاسی و تاریخی میدهند. جانسون (محقق مستقل، مؤسسه مطالعات زنان، دانشگاه Birzeit) و شهاده (وکیل، نویسنده یادداشتهای روزانه اشغال، سال 2012) از جشنواره ادبیات فلسطین الهام گرفتند، جایی که در آن گلچین ادبی در ابتدا شکل گرفت.
شرکت کنندگان حس صمیمیت و خودمانی بودن را از خاطرات «لیلا ابولقود» از پدرش، روشن شدن بینش فرزندان «فادی جودا» در مورد شعر او و به تصویر کشیدن زندگی انقلابی فلسطینی در میان نسلها توسط «کارما نابولسی» به دست آوردند. «آدانیا شیبلی» نویسنده کتاب «از مکان، زمان و زبان» تعریف میکند که چگونه در طول مدت جستجوی امنیتی فرودگاه اسرائیل، ساعتش به طور عجیبی از حرکت باز میایستد: «به سادگی شاید از محاسبه زمان توقیف شده عمر من سرباز میزند. بخشهای کتاب تبعید / خانه، خانه / تبعید و در خانه در کدام جهان؟ یک منحنی در حال حرکت از جابجایی با فاصله زیاد تا تبعید داخلی و در نهایت آینده ممکن یا ناممکن: موضوع تبعید طولانی را تشکیل میدهد.»
تصاویر منتخب از هنرمند «امیلی جسیر» قبل از هر بخش دیده میشود که این تصاویر همراه با متن عربی و انگلیسی کنار هم قرار گرفتهاند. این کاری ضروری برای مجموعههای عمومی و دانشگاهی است. مجموعهای منحصر به فرد از نوشتهها و تصاویر توسط هنرمندان در انواع رشتههای مختلف، از دانشگاهیان در علوم اجتماعی و سیاسی، تا شاعران، نویسندگان داستانی و غیرداستانی برنده جایزه، نویسندگان کتابهای پرفروش و همچنین هنرمندان تجسمی، ظهور میکند. مجموعه فوق، ترکیب متنوعی از سبکها و دیدگاهها به همراه کیفیت بالای تالیفات است که اعتباری برای ویراستاران و همچنین توزیع کنندگان آنها به حساب میآید. این ارزیابی فوقالعاده صریح، جسور و غیراحساسی است از آنچه فلسطینیها هستند و آنچه شدهاند. این نه تنها گواهی بر قدرت و از خودگذشتگی مردم فلسطین بلکه شاهدی بر قدرت نویسندگان آن نیز هست.
قدرت خاص کتاب «در جستجوی فلسطین»، توانایی آن برای رسیدن به تجربههای متفاوتی از تبعید است. بسیاری از مردم میتوانند با احساس خارجی بودن مرتبط باشند، و مفاهیمی که ممکن است در زندگی خود داشته باشند، تصمیمها و انتخابهایی که آنها در طول راه میسازند … هر فصل از کتاب «در جستجوی فلسطین» یک مولفه جدید برای به تصویر کشیدن فلسطین ارائه میدهد، با در هم بافتن ترکیب منتخب نویسندگان، هر تلاش ذرهبین جدیدی برای مشاهده، درک و تصور کشورشان و تبعید ایجاد میکند.
این مجموعه از تالیفات، چالشهای امروزی پیش روی فلسطینیهایی را که در سرزمینهای اشغالی یا خارج از کشور زندگی میکنند. نشان میدهد؛ صادق، شوخ طبع، دارای اتهام سیاسی و صمیمی، گلچین ادبی است که از «پالفست» بیرون آمده است، یعنی از جشنواره ادبی فلسطین که شرکت کنندگان آن شامل نویسندگانی از سراسر جهان هستند. از طریق گفتگو میان نویسندگان داخل فلسطین و خارج از کشور، این ایده برای چنین متنی به وجود آمد. پنی جانسون به صورت واضح در مقدمه خود مینویسد: به نظر میرسد نویسندگان ما قبل از رد و بدل کردن خاطرات و اندیشهها، شوخی گاه به گاه یا لحظه تلخ غم تمایل زیادی دارند با همدیگر و با نویسندگان فلسطینی، مانند دوستانی که در یک شب تابستانی در تپههای خنک فلسطین کنار هم هستند، گفتگو کنند.
و اما سخنی کوتاه درباره نویسنده. «پنی جانسون» محقق مستقلی است که از نزدیک با مؤسسه مطالعات زنان در دانشگاه Birzeit همکاری میکند، او بازبینی مطالعات زنان را ویرایش میکند. در حال حاضر نوشتهها و پژوهشها در فلسطین بر روی ازدواجها و جنگها، همسران زندانیان سیاسی و بحث جوانان فلسطینی در مورد ازدواج مناسب و نامناسب متمرکز شده است. او سردبیر فصلنامه اورشلیم است.
«رجا شهاده» وکیل و نویسنده از رام الله فلسطین است. او بنیانگذار سازمان پیشگامان حقوق بشر فراجناحی با نام الحق، وابسته به کمیسیون بین المللی حقوقدانان، و نویسنده چندین کتاب در مورد حقوق بین الملل، حقوق بشر و خاورمیانه است. او همچنین نویسنده برنده جایزه Palestinian Walks با کتاب «شکاف در زمان: سفر با عمو عثمانی» و «خاطرات روزانه اشغال» است.
کتاب «در جستجوی فلسطین» توانسته است جایزه MEMO Palestine Book Award برای بهترین کتاب در فلسطین را از آن خود کند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
در فلسطین، ساعت من گاهی از حرکت میایستد. ناگهان به کما میرود، نمیتواند زمان را محاسبه کند. در آخرین دیدارم از فلسطین زمانی که هواپیما در فرودگاه نشست طبق معمول آن را با زمان محلی تنظیم کردم. 10 دقیقه به 2 بعد از ظهر بود. به سمت بخش کنترل پاسپورت رفتم. افراد زیادی در صف نبودند و خیلی زود نوبتم شد. من پاسپورتم را به افسر پلیس دادم و او آن را چک کرد. زمان زیادی گذشت. ناگهان دو مرد و یک زن که مخلوطی از پلیس، مامور امنیتی و مامور محرمانه بودند، آمدند. آنها مرا از صف بیرون کشیدند و شروع به پرسش و تحقیق طولانی کردند. همه چیز مثل همیشه اینگونه پیش رفت: یک ریزبینی در زندگی شخصی من و وسایلم. بعد از آن برای بازرسی بدنی به یک اتاق منتقل شدم و در حالی که یک زن کفشهای مرا زیر دستگاه ایکس ری میبرد، دیگری ساعتم را درآورد و در دست گرفت و با دقت بالا آن را بررسی کرد. بعد از چند دقیقه به ساعت خودش نگاه کرد و بعد ساعت من را نگاه کرد. سپس دوباره به ساعت خودش و سپس ساعت من. وقتی زن اول با بقیه وسایل من آمد او به آن زن گفت که چیزی خیلی عجیب درباره ساعت من یافته است. اینکه ساعتم حرکت نمیکرد. بر اساس ساعت او پنج دقیقه سپری شده بود ولی ساعت من تکان نخورده بود. آنها مسئول امنیتی را خبر کردند و قلبم دیوانهوار در قفسه سینهام شروع به تپیدن کرد. نمی دانم چقدر گذشت تا من و ساعتم از همه این اتهامات مبرا شویم و اجازه رفتن داشته باشیم. ولی فهمیدم که زمانی که در 9 شب به خانه رسیدم، ساعتم هنوز 10 دقیقه به 2 را نشان میداد. شاید ساعتم میخواست به من اطمینان دهد که همه آن بازرسیها در صفر دقیقه اتفاق افتاده. یعنی هیچ اتفاقی نیفتاده است. و شاید هم نمیخواسته زمانی که من را آزار و اذیت داده است، حساب کند. زمانی که سرشار از ناراحتی و درد بوده است. بر خلاف این عملکرد عجیب در فلسطین، ساعتم در هیچ جای دیگر نمیخوابد. در هیچ زمان دیگری تاخیر نمیکند. در حقیقت، گاهی تندتر حرکت میکند تا به نقطهای برسد که به نظر نیاز به محاسبه زمان دارد. سریع حرکت میکند تا سایر زمانها را بیمعنی کند تا ثانیه به ثانیه مرا با زمان سپری شده در فلسطین تطبیق دهد. بنابراین چه 7 ساعت و چه 0 دقیقه از فلسطین دور باشم، ساعت کوچکم مرا با پرت کردن از زمان آرام میکند، بیتوجه به اینکه کجا هستم.
«در جستجوی فلسطین» به زودی با ترجمه یاسین قاسمی راهی بازار نشر در ایران میشود،
نظر شما