۴ مهر ۱۳۸۴، ۱۳:۴۴

نگاهي به نقش‌آفرينان صنعت فيلمسازي غرب (2)

هاليوود و زور آزمايي براي كسب قدرت و ثروت

هاليوود و زور آزمايي براي كسب قدرت و ثروت

گروه فرهنگ وهنر، خبرگزاري " مهر" - دست يافتن به فرمولي كه موجبات فروش فيلمهاي آمريكايي را درسراسرجهان فراهم مي كند، به واقع امري دشوارست، اما آنچه كه اين روزها بيش ازپيش جلب توجه مي كند، استفاده آمريكا از چهره هاي مطرح فيلمسازي درعرصه هاي سياسي است .

درشرايطي كه گزارش بي بي سي به بررسي چهره هاي قدرتمند صنعت فيلمسازي غرب مي پردازد اين سوال مطرح مي شود كه چگونه مي توان از كارگردانها وهنرپيشگان اين دياربه عنوان چهره هاي قدرتمند ياد كرد اين درحاليست كه دولت آمريكا با فرستادن آنها به عراق وكشورهاي مشابه  ازحضورچنين چهره هاي پولسازي  براي سرگرم كردن سربازان خسته اش سود مي جويد وبازيگري را به عنوان سفيردوستي اين كشورروانه سازمان ملل مي كند كه حتي به سلامت اخلاقيش نيزاطميناني وجود ندارد چه رسد به حس نيت جهانيش .درادامه گزارش بي بي سي به بررسي جايگاه هنرپيشگان ، كارگردانها وفيلمنامه نويسان دردنياي پرزرق وبرق هاليوود مي پردازيم.

شايد بتوان درهاليوود كارگردانهايي را يافت كه قدرتمند مي نمايند اما  بسياري ازآنها معتقد هستند كه نيرويشان به استفاده ازبازيگران خاص وبه كارگيري آنها درپروژه هايشان محدود مي شود.

" جان مادن " كارگردان فيلم " شكسپيرعاشق " يكي ازاين فيلمسازان است .اودرمورد تجربه همكاري با " گويينت پالترو" درفيلم " برهان " مي گويد :" استفاده ازبازيگران بزرگ درفيلمهاي سينمايي باعث مي شود كه در هاي بيشتري به روي كارگردان بازشود .اين امرحقيقت دارد كه مردم براي ديدن هنرپيشگان مورد علاقه شان به ديدن يك فيلم مي روند . شايد بتوان گفت كه اين امر درمورد فيلمهاي هنري كمترمصداق دارد اما به هرحال بسيارحايزاهميت است."

البته اين فيلمسازبا چنين سيستمي كنارآمده است ونقش هنرپيشگان را درموفقيت يك اثربسيارپررنگ مي داند . اومي گويد :" يك هنرپيشه بي دليل به يك ستاره تبديل نمي شود . شايد يكي ازعواملي كه دراين راه بازيگران را ياري مي كند تواناييهاي منحصربه فرد آنها ويا حضور نامتعارفشان است .زمانيكه صحبت به توانايي هاي يك بازيگربازمي گردد من هيچ مخالفتي با اين سيستم ندارم."

دراين بين سوالي كه مطرح مي شود اين است كه هنرپيشگان تا چه ميزان خود را قوي مي دانند ونقششان را درموفقيت يك اثرچگونه ارزيابي مي كنند.

ستارگاني كه دركهكشان شهرت هاليوود جاي دارند دستمزدهايي بالغ بر 25 ميليون دلاري دريافت مي كنند ودرپي آن به نيروهاي كنترل كننده مستقل تبديل مي شوند .

" توني انگلوتي " هنرپيشه فيلمهاي " دنياي وين " و"چيزهاي مورد نياز" دراين مورد مي گويد :" درميان هنرپيشگان مرد تنها گروه مشخصي هستند كه نماينده يك گونه سينمايي به شمارمي روند . به عنوان مثال ساليان سال است كه ازتام كروز به عنوان ستاره اكشن ياد مي شود اما اين امربه نظرمن كمي عجيب است چرا كه اوخط مشي هنريش را با حضوردرفيلمهاي اكشن آغازنكرد . فيلمهاي " مرد باراني" ، " رنگ پول " و" متولد چهارم جولاي" ، آثاري هستند كه دركارنامه هنري اين بازيگر ديده مي شوند اما اودرسالهاي گذشته پيشنهاد بازي درفيلمهاي " ماموريت غيرممكن "، "جنگ دنياها " و" گزارش اقليت " را پذيرفت وبه هنرپيشه اكشن فيلمهاي بزرگ تبديل شد .اينگونه بود كه قدرت ستاره اي وي به سرعت افزايش يافت."

" انگلوتي " مي افزايد :" تام كروز تا به حال سه باركانديد دريافت تنديس اسكارشده است ازهمين رومي توان گفت كه ازاعتباربسياري درهاليوود برخوردارست .علاوه براين درفيلمهاي اكشن بزرگ نيزنقش آفريني كرده است با اين وجود دليل گرايش او به اين فيلمها براي من بي پاسخ مانده است ."

ازهنرپيشگان مرد كه بگذريم " جوليا رابرتز" درميان بازيگران زن حكمراني مي كند وتنها دليل موفقيت وي دراين عرصه ارائه طيف وسيعي ازنقشهاست.اومي تواند درفيلم تجاري چون " دوازده ياراوشن " بازي كند وازپذيرفتن يك نقش كوتاه درفيلم " نزديك تر" روي گردان نيست.

" رابرتز" بارها وبارها عنوان كرده كه درپذيرش اينگونه نقشها هيچ مشكلي ندارد ودرشرايطي كه بازيگران مطرح زن ترجيح مي دهند كه تنها ايفاگرنقشهاي محوري باشند ، " رابرتز " پيشنهاد حضوردرفيلمهايي را مي پذيرد كه شاهد نقش آفريني چهاربازيگرمطرح هستند.


تنديس اسكار

قدرت اين هنرپيشه دراينجا ريشه دارد كه شركت هاي فيلمسازي تمامي فيلمهايي را كه با حضوروي كليد مي خورند ، تاييد مي كنند چرا كه يقين دارند اين آثاردرگيشه با فروش چشمگيري مواجه مي شوند.چنين قدرتي را مي توان براي هرهنرپيشه اي كه بتواند خيل عظيم مخاطبان را به سالنهاي سينما دعوت كند ، متصورشد حتي براي " داكوتا فنينگ "، هنرپيشه خردسال فيلم " من سام هستم". اين هنرپيشه كه درسن 10 سالگي درفيلم " جنگ دنياها " بازي كرد ازطرفداران بسياري برخوردارست وتنها نام وي ويا تصويرش به هنگام تبليغ فيلم كافيست تا خيل عظيم دوستدارانش را به سالنهاي سينما بكشاند.

براي يك بازيگر11 ساله تشخيص اينكه چرا به چنين محبوبيتي دست يافته دشوارست واونمي داند كه قدرتش ازكجا نشات گرفته است.

" داكوتا " دراين مورد مي گويد :" من تاكنون اطلاع نداشتم كه قدرتمند هستم ويا خير اما بايد به اين نكته اشاره كنم كه ازبازي درفيلمها لذت مي برم وخوشحال هستم كه مردم نيزازمشاهده فيلمهايم لذت مي برند .علاوه براين من معتقد هستم كه كارسايرعوامل فيلمسازي نيزدرموفقيت يك هنرپيشه مهم است."

به گزارش خبرگزاري " مهر"، آنچه كه دراين بين برميزان قدرت يك هنرپيشه مي افزايد كسب جوايزمتعدد ازجمله تنديس اسكارست.مخاطبان سينما ثابت كرده اند كه تمايل بسياري به مشاهده فيلمهايي دارند كه ازحضورهنرپيشگان اسكاري درنقشهاي محوري سود مي جويند . " چارليزترون " هنرپيشه اسكاري فيلم " هيولا " تاثيركسب اسكاررا درارتقاي خط مشي هنري يك هنرپيشه بسياردانسته ومي گويد :" زمانيكه يك هنرپيشه موفق به دريافت تنديس اسكارمي شود درمي يابد كه درهاي بيشتري به رويش بازشده اند .اين نهايت سادگي من خواهد بود اگربنشينم وبگويم كه دريافت جايزه اسكار هيچ تاثيري برخط مشي هنريم نگذاشته است .ديگربراي حضوردرفيلمهاي سينمايي ناگزيربه دادن تست بازيگري نيستم واين درحاليست كه پروژه هاي بسياري به من پيشنهاد مي شود."

وي مي افزايد :" شايد اين سوال وجود داشته باشد كه آيا من قادربه شكل دادن به يك پروژه سينمايي هستم اما پاسخ آن اين است كه هرگزتمايل نداشته ام درمورد اين مسائل فكركنم .احساس مي كنم كه هيچ كس چنين قدرتي را دراختيارندارد واگردرنظربگيريم كه من درزمره هنرپيشگان قدرتمند جاي دارم ترجيح مي دهم كه ازاين قدرت درجهت صحيح استفاده كنم ."

البته دراين بين كسان ديگري نيزهستند كه ازازقدرت ستاره ها سود مي جويند .ازجمله اين افراد مي توان به وكلا ونمايندگان هنرپيشگان اشاره كرد اما همه چيزبه اين جا ختم نمي شود وگهگاه فيلمنامه نويسان نيز ازتماشاگران دعوت مي كنند كه به نقش آنها درشكل گيري فيلمهاي سينمايي موفق نظري بيافكنند.

" تري جورج "، فيلمنامه نويس سينما معتقد است سيستمي كه توسط ستاره ها هدايت مي شود ، قدرت چنداني را براي فيلمنامه نويسان وراويان برجاي نمي گذارد.اوخاطرنشان مي كند :" اگرهزينه توليد يك پروژه سينمايي  توسط هاليوود تامين شود با فيلمنامه نويس به مثابه يك تايپيست رفتارمي كنند اما حقوق بسياري را به وي اختصاص مي دهند .دراين ميان حضورهنرپيشگان ، ايجاد جنجال وتبليغات مي تواند  بودجه را تامين كرده وامكان ساخت فيلم را فراهم كند. اين امرمرا بسيارآشفته مي كند چرا كه شرايط درهاليوود دگرگون شده است . به نظرمي رسد كه كارگردان وفيلمنامه نويس هيچگونه كنترلي براوضاع ندارند واين امركاررا براي آنها دشوارمي كند. فيلمنامه نويسان دستمزدهاي شش رقمي مي گيرند ، دستمزد كارگردانها هفت رقمي است ودراين ميان دستمزد هشت رقمي به هنرپيشگان اختصاص مي يابد."


برادوي نيويورك

فيلمنامه نويس " هتل رواندا " و" جنگ گوزنها " با اشاره به اينكه هاليوود تنها با تكيه برسرمايه به بقاي خود ادامه مي دهد گفت :" تنها انگيزه اي كه براي كاردرهاليوود وجود دارد پول است وزمانيكه شما با عدم توازن ميان قدرت مواجه مي شويد درمي يابيد كه مشكلات بسياري درطول مسيرتان وجود دارد."

شايد درنگاه اول بتوان گفت كه فيلمنامه نويسان  درليست افراد پرقدرت هاليوود جايگاهي  ندارند اما حقيقت امراين است كه درشرايط كنوني مخاطبان ازمشاهده فيلمهايي كه براساس فيلمنامه هاي غيراورژينال ساخته مي شوند ، خسته هستند واين امرامكان پيشرفت وارتقا رابراي اين گروه فراهم مي كند.

" اسكات دريكسون "، فيلمنامه نويس / كارگردان اعتقاد دارد كه همواره نيازبه يك راوي احساس مي شود .وي مي گويد :" به نظرمي رسد كه با گذشت زمان برميزان احترام به فيلمنامه نويسان افزوده شود. به خاطرندارم كه اين سخن را ازكدامين رييس استوديو شنيدم احتمالاً داريل زانوك بود كه مي گفت نويسندگان مهم ترين چهره هاي صنعت فيلمسازي هستند اما اجازه ندهيد كه نااهلان به اين حقيقت پي ببرند."

"ادامه دارد"

کد خبر 234009

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha