به گزارش خبرگار مهر، کارگاه نثر طنز از مجموعه کارگاههای هشتمین جشنواره سراسری طنز سوره صبح روز دوشنبه 27 مرداد ماه با حضور اسماعیل امینی در حوزه هنری برگزار شد.
در این کارگاه امینی در سخنانی با بیان اینکه وی تفاوتی میان زبان شعر و نثر در موضوع طنز نویسی وجود ندارد اظهار کرد: شعر طنز در واقعی متنی است که سعی شده در آن از امکانات شعر استفاده شده و به زبان طنز بیان شود. به عبارت دیگر شعر طنز به طور معمول و از نظر ادبی معمولا شعر نیست چون اصلا به قصد شعر گفتن انشاء نمیشود و بهتر است برای آن از عبارت طنز منظوم استفاده کرد.
وی ادامه داد: شعر طنز به طور معمول عناصری که شعر غیر طنز در ساخت خود دارد را بسیار کم مورد استفاده قرار میدهد و موضوعاتی مانند تداعی و تخیل که بیشتر از پیش در شعر دیده میشود در آن جایی ندارد.
امینی طنز را یک ابزار بلاغت معرفی کرد و افزود: بهتر است بگوییم در آثاری از جنس شعر گاهی هم میشود طنز پیدا کرد ولی مقصود شعر و غایت آن هیچگاه طنزگویی نبوده است. قالب طنز معمولا چیزی از شعر کمتر دارد و البته عیبی هم ندارد اما بهتر است بر این مبنا به جای شعر و نثر طنز از عبارت زبان طنز استفاده کنیم.
این طنزپرداز و محقق در ادامه به تقسیم بندی زبان به دو بخش گفتاری و نوشتاری پرداخت و گفت: هر دوی این زبانها به کار طنز نوشتن میآیند. زبان گفتار البته در طبقات مختلف جامعه و موقعیتهای متفاوت به اشکال مختلفی بیان میشود و زبان نوشتار هم در بخشهای مختلف متفاوت است. در نثر اداری، روزنامهنگاری، اصناف، نگارش اسناد حقوقی شاهد نوعی زبان هستیم. در همه اینها اما طنز وقتی خودش را نشان میدهد که ما شاهد نوعی بهم ریختگی در یک نظام باشیم. از این واقعیت میشود طنز ایجاد کرد و البته میشود هم ایجاد نکرد.
وی تصریح کرد: اختلال و بهم ریختگی در یک نظام هر چه بیشتر باشد میتوان از دل آن طنزهای با نمکتری را نیز پیدا کرد. حتی میشود چند مدل از نظامهای زبانی را برای این منظور در کنار هم قرار داد. اصل مهم در این میان ایجاد نوعی ناسازگاری میان زبان و محتوا از نظر اجزاء متن است که میشود به کمک آن طنز خلق کرد.
وی در ادامه افزود: طنزپرداز هوشمند میتواند از یک معلول و انگیزه ساده برای طنز نوشتن به سمت علتو غابت نهایی یک دیده حرکت کند اما سطحینویسان به طور معمول تنها به معلول یک پدیده نگاه میکنند. مولانا میگوید وقتی مورچه یا روی کاغذی که قلمی بر رویش مینویسد راه میرود ابتدا میبیند که چیز سیاهی در حال ریخته شدن روی کاغذ است. پس از آن اگر دقت بیشتری بکند میتواند قلم را ببیند و اگر دیدش را وسیعتر کند میتواند نویسنده و صاحب قلم را هم ببیند و در نهایت اگر بسیار هوشمند باشد میتواند به اندیشه صاحب قلم پی ببرد.
امین افزود: انسان امروز با اراده و تخیلی نامحدود و نیز تواناییهای بالقوه فراوانش در عالمی گرفتار آمده ک از همه طرف محدود است. او آرزوهای زیادی دارد اما سنش به او مجال نمیدهد. به هم ریختگی نظام عالم با حضور چنین انسانهایی باید به طور مدام اصل ماجرای حیات را به یاد طنزپرداز بیاورد. او اگر انسان را ترسو و بیرحم و بیانصاف و هر شکل دیگری میبیند باید بداند که اصل ماجرا چیست و چرا کار به اینجا رسیده است.
وی همچنین افزود: طنز پرداز باید دائم به خود و مخاطبش یادآوری کند که درد چیست، دروغ واقعی کجاست و بزرگترین درد آدمی در این میان چه چیزی است.
امینی در پایان تصریح کرد: طنز را از غیر طنز تنهادلالت جدا میکند که مفهوم آن چیزی جز ارتباط میان نشانه با مفهوم و معنا نیست.
نظر شما