۲۲ مهر ۱۳۸۴، ۱۱:۲۷

نقد "مهر" از رفتارهاي متعصبانه برخي مقامات كشورهاي عربي در آستانه اجراي همه پرسي عراق

منازعات كششي خاورميانه ؛ سنگ بناي فشار رواني برجوامع

منازعات كششي خاورميانه ؛ سنگ بناي فشار رواني برجوامع

خبرگزاري مهر - گروه بين الملل : با افزايش تنش هاي قومي و مذهبي در خاورميانه و وقوع جنگ هاي ادواري و دامنه دار در طول تاريخ و تكرار آن در برخي مواقع، آثار زيانبار و بار فشار رواني مخربي را بر دولت هاي منطقه تحميل كرده و آنها را به سمت جنگ هاي لفظي و تحريك برانگيز كشانده است .

در روزهاي اخيراظهارات تحريك كننده برخي مقامات كشورهاي عربي عليه رهبران دولت عراق بويژه گفته هاي جهت دار اينان در متهم نمودن رئيس جمهور ونخست وزير اين كشور به حمايت از ايران در تحولات اخيرجنوب، موجي از دشمني ونفرت در ميان كشورهاي عربي وفضايي از خصومت در منطقه را ببار آورده است.

بدين سان كه مقامات عربستان وعراق با دورشدن ازرويه مرسوم و تحت تاثير تفكرات احساسي ، الفاظ توهين آميزي را بر ضد يكديگر رد و بدل كردند . نقطه شروع اين جنگ لفظي با اظهارات مداخله جويانه "سعود الفيصل" وزيرخارجه عربستان صورت گرفت . دراين اظهارات مقامات دولت عراق به بي كفايتي در مقابل نفوذ ايران در عراق و برقراري اتحاد شيعي در منطقه متهم شده بودند .

درواكنش به اين فضاي مسموم حاصله ازبيانات مقامات رياض، "بيان جبرصولاغ الزبيدي" وزيركشورعراق كه طي ديداري رسمي دراردن به سرمي برد، درگفتگو با خبرنگاران عكس العمل تند وشديد اللحني را با استفاده از ارزش هاي تاريخي نسبت به مقامات عربستان بيان داشت وبا محكوميت شيوه رفتار مقامات عربستان، آن كشور را به تبعيض قومي متهم كرد . 

نكته جالب توجه دراين زمينه اينكه منازعاتي ازاين دست درمنطقه خاورميانه ودر سالهاي مياني قرن بيستم دراروپا چندان عجيب و غريب نبوده است. بعلاوه حتي درشرق آسيا برغم آنكه مظاهردموكراسي و پيشرفت اقتصادي افزايش يافته ، اما هنوز جنگهاي لفظي كه ريشه در منازعات تاريخي دارد ، از بين نرفته است .

نكته اي كه در اينجا مطرح است اينكه در اروپا منازعات لفظي و دست بردن به برتري جويي هاي تاريخي و افتخارات نژادي ، به دليل اثرات زيانباري كه درقرن بيستم متحمل آن شده اند ، بسيار كمرنگ است به نحوي كه افكار عمومي هرگز تحمل شنيدن چنين اظهاراتي را ندارد ودرسالهاي گذشته حتي با اظهارات نسنجيده بعضي ازمقامات دركشورهايي چون آلمان وايتالياويا ديگر مناطق اين قاره، اشخاص  اظهار كننده مجبور به استعفا گرديدند و يا در خوشبينانه ترين حالت به عذرخواهي پرداختند . 

اين موضوع نشان دهنده آن است كه منازعات لفظي تحريك برانگيز و خصمانه دراروپا از فضاي دوران جنگ سرد خارج شده و درشرق آسيا هم به رغم منفعل بودن منازعات لفظي تاريخي ، وابستگي اقتصادي و روند رو به رشد آن و تغيير در روحيه كنفسيوسي، نگرانيهاي از نوع بنيادگرايي اسلامي را كه منشا حملات تروريستي و بر هم زدن نظم منطقه باشد، خنثي كرده است .

اما اين وضعيت درخاورميانه متفاوت ازساير مناطق جهان است. درسه دهه گذشته بهبود وضع معيشتي درشبه جزيره عربستان  اين فرصت را به برخي مخالفان متمول حكومتي داد كه در زير سايه حمايت حكومتي مركز پرورش افكاري باشند كه در آن تخريب و نابودي رقيب براي پيشبرد انديشه هاي سنتي انحرافي تقدس محسوب شود . بلوغ اين نوع تفكر موجب شده است تا منازعاتي كه پس از صدر اسلام در دوران زمامداري بني عباس و بني اميه شروع شده بود و بعدها با نفوذ دولت عثماني و سپس استعمارگران انگليسي و حكومت انحصارطلب بعث بر منطقه تحميل شده بود ، روندي دامنه دار به خود بگيرد و در مقطع كنوني به شكل يك رويه خطرناك با اسامي مختلف، آفت جوامع خاورميانه گردد .

تحولات فوق و اظهار نظرمقامات سعودي و يا عراقي بر عليه همديگر ويا حتي ديگر كشورها كه در ساليان گذشته نمونه هاي فراواني از آن در حافظه تاريخ مانده است، اگرچه انگيزه هاي داخلي وخارجي هم در پس آن عيان است ،حكايت از آن دارد كه سيرتاريخي منازعات در قرن بيست و يكم مايه درس عبرت براي اين طيف از جامعه نگرديده ومنطقه همچنان ازبافت سنتي رنج مي برد. درگيري روزمره مسئولان و مردم منطقه با جنگ، خشونت و ارعاب وترسيم نشدن دورنماي مشخص براي پايان اين درگيري ها، روح و روان تمام نسل هاي ساكن درمنطقه را به عدم داشتن آتيه اي اميدواركننده صيقل داده ومنشا خشونت و پرخاش گري مضاعف شده است .

بديهي است با چنين وضعي دركوران جنگ و تفرقه ، منازعات لفظي و تحريك برانگيز وضعيت موجود را نه تنها بهبود نخواهد بخشيد، بلكه آنرا تشديد خواهد كرد. ضمن آنكه دامنه دار شدن اين مشاجرات خرسندي مقامات آمريكا و انگليس را به همراه خواهد داشت ودر اين بين عناصر خارجي با دامن زدن ودربسياري موارد با حمايت از اين نوع حركات، خود آتش فتنه را در خاورميانه روشن ساخته وهرروزآن را شعله ورتر مي نمايند. 

در حال حاضر مردم و مسئولان بيشتر كشورهاي خاورميانه از نوعي حقارت تاريخي و عقب ماندگي معيشتي نسبت به جوامع مترقي رنج مي برند. بديهي است كه با چنين وضعيتي و در حالي كه بيگانگان بر كليه امورات منطقه مسلط شده اند، درس نگرفتن از تاريخ و چنگ زدن به افكار پوسيده سنتي براي تامين منافع ملي و يا پناه بردن به افتخارات زيرخاكي ، نه تنها روي آرامش را براي اين جوامع به ارمغان نمي آورد ، بلكه بر دامنه تنش ها و بار فشار رواني مردمان منطقه مي افزايد . 

کد خبر 238690

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha