۲۶ مهر ۱۳۹۳، ۹:۳۲

تورقی بر یکی از رمان‌های برنده نوبل؛

پاریس‌گردی و دعوای خانوادگی فرانسوی‌ها

پاریس‌گردی و دعوای خانوادگی فرانسوی‌ها

رمان «ناشناخته ماندگان» نوشته پاتریک مودیانو حاوی سطور و صفحاتی است بیشتر درباره پاریس‌گردی و البته یک موضوع یا دعوای خانوادگی را هم که به نظر می‌رسد بین مردم فرانسه رایج است، به میان آورده است.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: «ناشناخته ماندگان» نام رمانی است از پاتریک مودیانو نویسنده فرانسوی که برنده جایزه ادبی نوبل امسال (2014) هم شد. این رمان که اثری اپیزودیک است، بیش از هر چیز، رمان شهر پاریس است یعنی حضوری که پاریس در این اثر دارد، گاها آدم‌ها و شخصیت‌هایش ندارند.

«ناشناخته ماندگان» را می‌توان اثری اکسپرسیونیستی و درونگرا توصیف کرد چرا که دنیای بیرون را از منظری درونی تصویر می‌کند. این رمان در سال 1999 به چاپ رسیده و از آثار چندان محبوب و اصطلاحاً جایزه برده نویسنده‌اش محسوب نمی‌شود. به شخصیت‌های 3 اپیزود رمان خواهیم پرداخت اما بیشتر حجم صفحات این رمان، پاریس گردی این شخصیت‌ها را شامل می‌شود و درباره پرسه‌زنی آنها در این شهر است.

شخصیت‌های اصلی هر 3 اپیزود این رمان، دختران جوانی هستند که در لباس مهاجرانی از شهرهای دیگر فرانسه - و البته سومی‌شان از شهر لندن - به پایتخت فرانسه آمده‌اند. راوی هر 3 اپیزود، خود دخترها و در واقع اول شخص هستند و ما چالش‌ها و درگیری‌های درونی آن به دلیل برخوردهای بیرونی‌شان با مردان و جامعه شهر پاریس را به مطالعه نشسته‌ایم. هر 3 دختر هم جوان و در محدوده سنی 20 سال هستند.

در این رمان البته روح و روان دختران یا همان راویان 3 اپیزود رمان، چندان کاویده نمی‌شود و نوع روایتشان این تصویر را از آنها ارائه می‌دهد که بیرونی خونسرد و بی‌تفاوت دارند. پایان بندی دو ایپزود اول نیز غافلگیر کننده است ولی پایان بندی اپیزود سوم، حاوی تکنیک یا مطلب گیرای خاصی نیست.

اگر از ابتدای هر اپیزود که به فضاسازی و معرفی اجمالی می‌گذرد و پایان بندی‌اش که به جمع کردن قصه می‌انجامد، صرف نظر کنیم، بدنه اصلی اپیزودها خسته کننده هستند چون همانطور که اشاره شد، حاوی پاریس‌گردی 3 دختر جوان هستند؛ دخترانی که از زندگی پیشین خود، کنده‌اند و حالا در پاریس، بی‌پناه‌ هستند و باید برای امرار معاش خود کاری پیدا کنند. این اثر، از این منظر تا حدودی آسیب‌شناسانه و دارای دغدغه‌های اجتماعی نیز هست و به مسئله‌ای که این روزها فرانسه و البته جوامع دیگر با آن دست به گریبان هستند، پرداخته است.

به هر حال مودیانو یک مرد است و شاید به همین اعتبار هم نمی‌تواند تا عمیق‌ترین لایه‌های ذهنی زنان پیش برود ولی داستان را از زبان آنها روایت کرده و در این کار نیز توفیق داشته اما پرسه‌زنی‌ها و اینکه روز روزمره شخصیت چگونه گذشته، موجب اطناب و به تبع آن خسته کننده شدن اثر شده است. بنابراین «ناشناخته ماندگان» رمانی درباره زنان هست اما زنانه نیست.

با جستجو و واکاوی عناصر مختلف در اپیزودها می‌توان به یک طرح ذهنی حدودی از مودیانو رسید. این نویسنده نسبت به «مردهایی که موهای سیخ دارند» و یا «کشیش‌ها و نصیحت‌هایشان»، موضع دارد. کما اینکه در چند مقطع از این رمانش می‌توان این حالت را مشاهده کرد.

انتخاب نام «ناشناخته ماندگان» برای این اثر، شاید موید این مطلب باشد که جامعه جوان فرانسه و مشخصاً شهر پاریس، افرادی را به خود می‌بیند که در ابتدای راه جوانی قرار دارند اما خالی و عاری از انگیزه و تکاپوی بیرونی برای حیات هستند. شاید مراد نویسنده از نوشتن این اثر، طرح یک دعوای خانوادگی برای مردم کشورش باشد و ما را چندان به این دعوا راهی نباشد. البته ما هم می‌توانیم برداشت‌ها و بهره برداری‌های مفهومی خود را از این دعوا داشته باشیم؛ دعوایی که شاید قصد دارد مردمان جامعه‌ای را درباره سرنوشت جوانانش، آگاه کرده و به خود بیاورد.

«ناشناخته ماندگان» با ترجمه ناهید فروغان در سال 87 توسط نشر چشمه به چاپ رسیده و تاکنون هم تجدید چاپ نشده است.

--------------------------

صادق وفایی

کد خبر 2390740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha