به گزارش خبرگزاری مهر، توسعه در جهان امروز الگویی غربی پیدا کرده است و کشورهای مختلف به ناچار جهت میزان پیشرفت و توسعه، خود را با معیارها و الگوهایی که آنان تدوین مینمایند میسنجند، جمهوری اسلامی-ایران با برپایی انقلاب اسلامی و بر هم زدن این معادله نشان داد که میتوان بدون توجه به این الگوها و با توجه به الگوهای بومی و اسلامی نیز پیشرفت نمود..
این مقاله با بررسی فرصتها و چالشهای پیشروی کشور در طی دوران بعد از انقلاب اسلامی موانع و راهکارهای رسیدن به الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت در دو سطح ملی و منطقهای را بررسی کرده و با برشمردن این موانع و فرصتها بیان میدارد که تبديل شدن جمهوري اسلامي ايران به يك الگوي توانمند كشور اسلامي پيشرفته در ميان ساير كشورهاي منطقه و مسلمان، لازمهاش مقابله با چالشهاي عمدهی منطقهاي و جهاني از یک سو و بهرهگيري هر چه بيشتر و تقويت فرصتهاي پيشرو در دو بعد منطقهاي و بينالمللي از سويي دیگر میباشد.
اکنون اصل این مقاله را با هم می خوانیم:
مقدمه
امروزه توسعه در اصطلاحات سياسي جهاني و بینالمللی معاني مترادف با غربي شدن پيدا كرده است. در واقع توليد علم، و تحقق مراحل توسعه و پيشرفت تنها اختصاص به كشورهايي دارد كه همهی خصوصيات غربي بودن همچون فرهنگ، رفتار و جهتگيري سياسي موافق با غرب را داشته باشند.
جهش قابل توجه جمهوري اسلامي ايران در عرصههاي علمي و فناوري طي سالهاي أخير اين معادله را از اساس با چالش مواجه ساخته است. كشوري مستقل و عزتمند كه داراي يك ايدئولوژي مشروعيت بخش جدا از ايدئولوژي ليبرال ـ دموكراسي حاكم بر غرب ميباشد، مسيرهاي توسعه، پيشرفت و توليد علم را بهدور از وابستگي به توليدات غرب، فرهنگ و ارزشهاي غربي طي نموده است. الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت موضوعي است كه امروزه در محافل علمي و دانشگاهي كشور مطرح شده و از سوي مقام معظم رهبري هم بارها مورد تأكيد قرار گرفته است. ايشان ضمن تأكيد بر اينكه الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت تنها مدل مناسب براي پيشرفت و تعالي كشور میباشد، تنظيم الگوي پيشرفت كشور بر اساس الگوي اسلامي ـ ايراني را يك مسأله حياتي ميدانند. اما به هر حال ماهيت مستقل و متفاوت نظام جمهوري اسلامي ايران از هر آنچه مبناي پيشرفت و توسعه در غرب تلقي ميگردد، باعث شده فشارها و تهديدات بینالمللی و منطقهاي متعددي در قالب چالشهايی براي جمهوري اسلامي ايجاد گردد و صد البته تحولات موجود جهاني و منطقهاي فرصتهاي قابل توجهي فراروي نظام جمهوري اسلامي قرار خواهد داد. در اينجا و در ابتدا ضمن تبيين موضوع پيشرفت و توسعه از ديدگاه مقام معظم رهبري، در دو بخش ديگر موضوع فراتر از چالشها و فرصتهاي داخلي، چالشها و فرصتهاي منطقهاي و بینالمللی با رویکردی آیندهپژوهانه ارزيابي ميگردد.
مبحث اول- توسعه و پیشرفت؛ دیدگاه مقام معظم رهبری
بهطور کلی، مفهوم پیشرفت عنصر محوری فلسفهی تاریخ مدرن است که بر اساس آن، نگرش مدرن با نفی الگوی ایستای دیدگاه سنتی در باب تاریخ، معتقد است که انسان عامل و سازندهی جهان است و از طریق افزایش دانش خود، موفق به کنترل جهان زندگی و طبیعت اطراف میشود و آن را در جهت اهداف خود شکل دهد و از این طریق، از یک وضعیت نابالغ و ناآگاهی، بهسوی وضعیت بلوغ و آگاهی «پیشرفت» سیر کند. لذا مفهوم پیشرفت به معنای گذر انسان و جامعهی او از یک وضعیت زیستی به مرحلهای دیگر است که به لحاظ استانداردهای خاص «پیشرفتهتر» از مرحلهی قبلی است.
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی ورود به دههی چهارم انقلاب اسلامی هر چند از سویی نگرانیهای تثبیت این شجرهی طیبه را در قلب دوستداران آن آرام کرده است، اما افقی بزرگتر و خطیرتر را در مقابل آنان گشوده است. حضرت آیتا... خامنه ای با نگاهی دور و بلند به این افق، «عدالت و پیشرفت توأمان» را مبنای حرکت دههی چهارم انقلاب اسلامی قرار دادهاند. ایشان بارها در سخنرانیها و گردهماییهای متعدد بر ضرورت اهتمام مسؤلین نظام برای تدوین «الگوی پیشرفت اسلامی» تأکید نموده و در طرح مسأله الگوی پیشرفت اسلامی نکات مهمی را یادآوری کردهاند: اولاً، ما وقتی میگوییم پیشرفت، نباید توسعه به مفهوم رایج غربی آن تداعی گردد، ثانیاً، مبانی معرفتی در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب تأثیر دارد؛ هر ملت و جامعهای مبانی معرفتی، فلسفی و اخلاقیای دارد که آن مبانی تعیینکننده است. و ثالثاً ایشان تأکید دارند که ما اگر نقاط افتراق پیشرفت با منطق اسلامی را با توسعهی غربی میشماریم، نباید از نقاط اشتراک غفلت نماییم، یک نقاط اشتراکی هم وجود دارد که اینها در توسعهی کشورهای توسعهیافتهی غربی کاملاً وجود داشته است. مثلاٌ روح ابتکار، اقدام و انضباط موارد ضروری برای پیشرفت هستند1.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در افقهای آینده بر ضرورت ارائه الگویی اسلامی- ایرانی برای به پیش بردن آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی توجه دارند، در تبیین شاخصهای جامعهی توسعهیافته میفرمایند:
معیارهای پیشرفت عبارتند از:
ـ فراصنعتی شدن؛
ـ خودکفایی در نیازهای اساسی؛
ـ افزایش بهرهوری؛
ـ ارتقای سطح سواد؛
ـ ارتقای خدماترسانی به شهروندان؛
ـ افزایش امید به زندگی؛
ـ رشد ارتباطات؛
ـ مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی2.
موانع
عدم كارايي منشورهاي راهبردي بوروكراتيك كشور
يكي از مهمترين موضوعاتي كه در بعد داخلي از نظر فرهنگي مانعي عمده محسوب ميگردد، بحث پايين بودن راندمان كاري در دستگاههاي اداري و وزارتخانههاي مختلف ميباشد. با توجه به اينكه ما به دنبال تحقق يك الگوي بومي و اسلامي پيشرفت هستيم، و اين ميبايست جدا از ساختارهاي ماديگرايانه حاكم بر پيشرفت در دنياي غرب باشد، توجه به افزايش ميزان راندمان كيفي كار و فعاليت در همهی دستگاهها امري ضروري به نظر ميرسد. با توجه به روندهاي كنوني سيستم بوروكراتيك كشور، به نظر ميرسد كه مديريت آيندهی اين سيستم در داخل كشور و تعيين جهت آن به سوي جديت و كار مستمر، در همهی دستگاهها، نقش مؤثري در كمك به طراحي و اجراي الگوي مذكور خواهد داشت.
خروج نخبگان
سرمايهی انساني ماهر از مهم ترين عوامل انكارناپذير توسعهی اجتماعي و اقتصادي هر جامعه است. با توجه به اينكه ما سند چشم انداز 20 سالهی كشور، برنامهی پنجم توسعه و به تازگي الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت را پيشروي خود داريم، تحقق سناريوي خروج نخبگان از كشور پیامدهای ناگواری خواهد داشت. يكي از محوريترين توصيههاي رهبر معظم انقلاب در خصوص الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت، استفاده از نيروهاي نخبه و توانمند داخلي است، و اين امر با شناسايي افراد نخبه و با استعداد كشور، در زمينههاي مختلف، و تخصيص بودجههاي مناسب به فعاليتهاي آنان تحقق مييابد.
علومانساني غربي
از شاخصهاي اساسي رشد و توسعه در هر كشوري پژوهش پيرامون علومانساني است. اگر چه وقوع انقلاب اسلامي در ايران باعث گرديده است كه وضعيت علومانساني در كشور روند رو به رشدي داشته باشد، اما نميتوان از اين واقعيت هم به سادگي گذشت كه هم اكنون بخش قابل توجهي از سرفصلهاي علومانساني برگرفته از نظريهها و انديشههاي دنياي غرب است. اين آسیب ميتواند در طراحي الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت كه اساس طرح آن بر استفاده از تواناييهاي بومي و ملي بوده است، در آينده و در صورت عدم اصلاح، بهعنوان مانعي جدي در راه تحقق اين الگو مطرح گردد.
اقتصاد وابسته به نفت (اقتصاد تکمحصولي)
اگر ما ميخواهيم با ارائهی الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت حرف جديدي در عرصهی بينالمللي و سياست خارجي داشته باشيم نيازمند اقتصادي هستيم كه در مواقع حساس و بحراني كمترين ميزان آسيبپذيري را داشته باشد. تداوم وابستگي به صادرات نفت به ضرر صنايع بومي و توليدي داخل بوده، و بهعنوان مانعي جدي بر سر راه تحقق اين الگو مطرح خواهد شد. تنوع بخشي به صادرات، سرمايهگذاري بيشتر در صنايع داخلي، و افزايش سطح توليد را در پي خواهد داشت كه اين خود يكي از عوامل زمینهساز تحقق الگوي موردنظر پيشرفت ميباشد.
تورم و بحران اشتغال
يكي از مهمترين رويكردهاي هر نظام اقتصادي، كنترل تورم و پايين نگه داشتن آن، به منظور تأمين رشد و توسعهی اقتصادي پايدار است. اگر چه بخش عمدهاي از تورم داخلي ناشي از اعمال تحريمهاي يكجانبه و ناعادلانهی بينالمللي، و اخيراً بحران جهاني اقتصاد است، اما بخش عمدهاي از آن به نحوهی هدايت جريان اقتصادي كشور و مديريت اقتصادي آن بر ميگردد كه ميبايست جهتگيري مناسبتري در راستاي مقابله با افزايش تورم داشته باشد. درخصوص اشتغال هم ذكر اين نكته ضروري است كه امروز قشر تحصيلكرده آمار قابل توجهي از قشر بيكار جامعه را به خود اختصاص داده است. با عدم مديريت تورم و اشتغال نيروي كار، الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت كه يكي از لوازم تحقق آن همت و تلاش مضاعف، و بازتعريف مجموعهاي از فعاليتهاي بوروكراتيك اداري كشور يا تجديد نظر در آنها است، با مانع جدي روبهرو خواهد گشت.
وجود موانع سرمايهگذاري در كشور
يكي از موانع دیگر تحقق الگوي اسلاميـايراني پيشرفت، با توجه به تحريمها و فشارهاي ناعادلانهی بينالمللي، سد نمودن راه سرمايهگذاري در صنايع داخلي کشور است. نظام سلطه و استکبار جهانی در دو حيطهی سختافزاري، يعني فشارهاي بينالمللي و اعمال تحريمهاي شديد بر عليه كشورها و شركتهايي كه تمايل به سرمايهگذاري در ايران دارند، و بعد نرمافزاري، يعني ايجاد ايران هراسي و امنيتي كردن روابط كشورها با جمهوري اسلامي ايران، باعث سنگاندازی جدي بر سر راه سرمايهگذاري در كشور به وجود است. رفع این مشکل نیازمند يك ديپلماسي فعال اقتصادي و سياسي از سوی کارگزاران ذیربط نظام است.
ترتیبات امنیتی منطقه خلیجفارس و حضور قدرتهای بیگانه
استراتژی آمریکا که در طی جنگ سرد در راستای مقابله با نفوذ کمونیسم در جهان حالت فراگیر و بینالمللی داشت، بعد از جنگ سرد بهصورت منطقهای تدوین شد. یکی از مناطق عمدهی مورد توجه سیاستگذاران آمریکایی، منطقهی خلیجفارس است. با وقوع حادثهی 11 سپتامبر، تحولات عدیدهای در نظام بینالملل به وقوع پیوست که خواه ناخواه بر امنیت منطقهی خلیجفارس هم تأثیرگذار بود. پدیدهی تروریسم در این واقعه ضربهی مهلکی بر آمریکا وارد ساخت، ریشهیابی این حوادث در کشورهای حوزهی خلیجفارس، باعث تغییرات قابلتوجهی در استراتژی آمریکا در ارتباط با این حوزهی جغرافیایی گردید که اشغال نظامی عراق گام مهم آن تلقی میشود.
ضروری است جمهوری اسلامی ایران با تغییر در برداشتها و ذهنیتهای بهغلط شکلگرفتهی ناشی از حضور قدرتهای بیگانه در خلیجفارس در میان کشورهای عرب منطقه، به اعتمادسازی روی آورده و تا حد ممکن نگرانیهای موجود را برطرف نماید. بدون تردید بزرگترین نگرانی کشورهای منطقه از تحولات چشمگیر جمهوری اسلامی ایران در عرصهی فناوری هستهای است که میتواند برای اینکه ارائهگر الگوی مناسبی از یک کشور پیشرفته با مبانی اسلامی-ایرانی باشد، با ایجاد نهادهای منطقهای اعتمادساز و مشارکتهای اقتصادی منطقهای و همچنین انعقاد پیمانهای متعدد دوجانبه هرگونه فضای نگرانی را در میان کشورهای خلیجفارس از میان بر دارد تا بتواند از تبدیل شدن امنیت منطقه خلیجفارس به یک تهدید در آینده جلوگیری نماید.
جهانيسازي
ارزشهاي بومي ـ مذهبي در ايران در حوزهی جغرافيايي و تمدني ويژهی خود شكل گرفته است، لذا با آنچه كه در منظومهی فكري غرب وجود دارد ناهمخوان است. امروز در عرصهی جهانیسازي، فرهنگ لیبرال دموکراسی بهعنوان نقطهی اتکای تمدن غرب سایهی خود را بر سایر فرهنگهای جهانی گسترانیده است. در عرصهی اقتصاد هم امروز کشورهای قدرتمند عرصهی اقتصاد جهان را در اختیار خود قرار داده و با انحصار در سازمانهایی مثل تجارت جهانی، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی برای دنیا تصمیمگیری میکنند و درواقع سعی بر هر چه بیشتر جهانی شدن اقتصاد دارند. سیاست هم به نوبهی خود در حال جهانی شدن است. جمهوري اسلامي ايران بهعنوان كشوري كه مدعي است الگوي واقعي و اساسي را از يك نمونهی پيشرفت و توسعهی اسلامي ارائه دهد، قاعدتاً چالش عمدهاي در اين حوزه خواهد داشت.
تحريمها و فشارهاي بينالمللي
يكي از تنگناها و چالشهاي فراروي پيشرفت و توسعهی نظام جمهوري اسلامي موضوع تحريمهاي ناعادلانهی بينالمللي است. اگرچه، وجود تحریمها تاکنون نتوانسته اهداف خود را محقق سازد. اما به هر حال کسی نمیتواند منکر اثرات منفی این تحریمها بر اقتصاد کشور در بلندمدت و آیندهی اقتصادی کشور بهویژه در صورت افزایش شدت آنها، باشد. گسترش هر چه بيشتر تعاملات بينالمللي نظام بهويژه با كشورهاي مسلمان و عدم تعهد و همچنين ايجاد فضاي اعتمادساز بين جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي مطرح در شوراي امنيت سازمان ملل از طريق عضويت فعال در نهادهاي بينالمللي و... از جمله مواردي است كه به مقابله با اين چالش جدي و همچنين تحقق الگوي اسلامي–ايراني پيشرفت و توسعه در منطقه كمك خواهد كرد.
تبليغات و جنگ رواني عليه اسلام و انقلاب اسلامي ايران
ایرانهراسی یکی از راهبردهای تبلیغاتی و جنگ روانی در سیاست خارجی آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، علیه جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا و برخی از کشورهای غربی همواره با رویکرد تخاصمی مسائل مرتبط با ایران را منعکس مینمایند به گونهای که جمهوری اسلامی ایران در نظر مخاطب، تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقه و جهان معرفی میگردد. رصد و محوریابی جنگ روانی نظام سلطه علیه ایران مؤید این موضوع است. بهطور کلی راهبرد ایرانهراسی مشتمل بر هفت محور میباشد که عبارتند از:
- القاء دسترسی ایران به سلاحهای هستهای؛
- حمایت ایران از تروریسم؛
- نقض حقوق بشر در ایران؛
- القاء تهاجمی بودن فناوری های دفاعی ایران؛
- القاءدخالت جمهوری اسلامی ایران در امور کشورها؛
- القاء مخالفت ایران با صلح و ثبات منطقهای.
بخش دوم- فرصتها
وجود بخش خصوصي فعال در حوزهی اقتصاد
با توجه به اين واقعيت كه در شرايط كنوني اقتصاد جهاني، بخش خصوصي در توسعهی كشورها داراي نقش بسيار حائز اهميتي است، در جمهوري اسلامي ايران نيز، با اجراي اصل 44 قانون اساسي، زمينه براي فعاليت بخش خصوصي فراهم شده است. حضور قدرتمند بخش خصوصي نيز به نوبهی خود منجر به ايجاد زمينههاي لازم براي پيشرفت اقتصادي كشور تا به امروز گرديده و در آيندهاي نزديك با اجراي همهجانبهی اصل 44 می توان پیشران مهمی در عرصهی پیشرفت به شمار آید.
افزايش رابطهی صنعت و دانشگاه
دانشگاه جايگاه اصلي توليد علم، دانش و تكنولوژي است، و هرگونه گسترش رابطهی دانشگاه و صنعت باعث تسريع و تسهيل رشد و پيشرفت اقتصادي و صنعتي كشور ميگردد. با توجه به اهميت اين رابطه، در چند سال گذشته شاهد افزايش تعاملِ بخش صنعت و دانشگاه هستيم، كه اين امر منجر به توسعهی فناوري در صنايع و بخشهاي توليدي كشور شده است؛ و زمينهی لازم براي خيزش اقتصادي كشور را فراهم آورده است. البته اين رابطه نيازمند توجه بيشتري است، و با استقرار الگوی اسلامي-ايراني پيشرفت اهميت بيشتري نيز خواهد يافت.
توان صادراتي كشور و بازارهاي منطقهاي
يكي ديگر از عوامل فرصتساز در اقتصاد كشور افزايش توان صادراتي كشور در بخش توليد و خدمات مهندسي است كه بسترهاي لازم براي پيشرفت در حوزهی اقتصاد كشور را فراهم مينمايد. عامل بسيار مهم ديگري كه در افزايش توان صادراتي كشور نقش دارد، وجود بازارهاي اقتصادي گسترده در منطقه (شامل كشورهاي عربي، كشورهاي آسياي ميانه ، قفقاز، افغانستان و ...) است.
نيروي انساني متخصص و باتجربه
با توجه به رشد علمي كشور، و همچنين پيگيري سياست خودكفايي و استقلال اقتصادي كشور، شاهد رشد توان علمي و فني متخصصان و فعالان اقتصادي كشور هستيم كه باعث ارتقاء كمي و كيفي محصولات توليدي كشور گرديده و روند روبهرشد توسعهی اقتصادي كشور را تقويت نموده است.
انسجام و وحدت ملي
يكي ديگر از مولفههاي فرصتآفرين در حوزهی اجتماعي برخورداري از انسجام و وحدت در درون جامعه است. در ایران به دليل وجود مولفههاي مشترك تاريخي، فرهنگي، زباني، ديني و ... شاهد ميزان بالايي از انسجام و وحدت ملي هستيم. اين انسجام ملي يكي از مؤلفه هاي اصلي فرصتساز در توسعهی كشور به شمار ميرود. تجربهی انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و دوران سازندگي نشان دهندهی نقش ويژهی وحدت و همبستگی ملي در توسعه و موفقيت كشور ميباشد.
مشروعيت مردمي نظام
اتكاي جمهوري اسلامي ايران بر حمايتهاي مردمي يكي از ويژگيهاي اصلي نظام اسلامي كشور ما است. اين مشروعيت مردمي از جمله فرصتهاي بنيادين پيشروي كشور در ادامه حرکت خویش است. چرا كه اعتماد مردمي مهمترين سرمايهی يك نظام سياسي در اجراي طرحهاي توسعه است، و بهرهمندي از آن بسياري از مشكلات پيشروي پيشرفت كشور را برطرف خواهد كرد.
توان گفتمانسازي انقلاب اسلامي
يكي از ضرورتها و بايستههاي اساسي براي موفقيت در ارائه الگوهاي بومي توسعه، برخورداري از قدرت ايدهپردازي و گفتمانسازي حول اين ايدهها در سطح داخلي و بينالمللي است. از اين نظر انقلاب اسلامي و نظام ج.ا.ايران يكي از موفقترين تجربهها در ايدهپردازي و گفتمانسازي در سطح داخلي و بينالمللي را داراست. طرح ايدههايي مانند حكومتاسلامي، ولايتفقيه، بيدارياسلامي، استكبارستيزي و ... از جمله گفتمانهايي هستند كه توسط ج.ا. ايران مطرح شدهاند. با توجه به تجربههايي كه نظام اسلامي در ايدهپردازي و گفتمانسازي كسب كرده است، و با توجه به ويژگيهاي خاص الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت، به نظر ميرسد كه اين الگو نيز از امكان بسيار بالايي براي تبديل شدن به گفتماني غالب در سطح داخلي و بينالمللي برخوردار است.
افول تدريجي هژموني آمريكا
با فروپاشی اتحاد شوروی، موقعیتی برای آمریکا ایجاد شد که در عرصهی بینالمللی دست بالاتر را پیدا کرده و در بحرانهای بینالمللی مختلفی نظیر عراق، یوگسلاوی، سومالی، هائیتی و افغانستان مداخله نماید. اما به نظر میرسد تحولات پس از 11 سپتامبر هژمونی آمریکا را با چالش جدی مواجه ساخته و این کشور در حل بسیاری از معادلات و چالشهای بینالمللی به تنهایی قادر به اعمال سیاستهای متناسب و موجه نخواهد بود. رویکردهای آیندهپژوهانه در قالب روندهای 2025 و 2030 بر افول تدریجی هژمونی آمریکا تأکید دارند.
افزايش تقاضاي جهاني انرژي
نياز اقتصاد جهاني به انرژي باعث شده تا دولتهاي قدرتمند و صنعتي جهت حفظ رشد اقتصادي خود به تأمين انرژي مطمئن روي آورند. رویکردهای آیندهپژوهانه از نیاز دو برابری به انرژی تا سال 2030 خبر میدهند. اتحاديهی اروپا، چين، هند و ... نياز شديدي به بازار انرژي ايران در آينده پيدا خواهند كرد، با توجه به تأثير قابل توجه بازار عظيم انرژي در ساير حوزههاي پيشرفت و توسعهی كشور ميتوان به ايجاد فرصتهاي متعدد اين حوزه در آينده اميدوار بود. بهعنوان مثال طرح تأسيس اوپك گازي در چند سال أخير كه مقام معظم رهبري هم بر آن تأكيد نمودند، ميتواند يكي از زمينههاي بالندگي بيشتر توسعه و پيشرفت كشور بهعنوان يك الگوي-اسلامي ايراني در منطقه باشد.
توان ضربهی متقابل و قدرت بازدارندگي در مواجهه با تهديدات
توانمنديهاي نظام در مهار و كنترل و مواجهه با بحرانهاي داخلي و خارجي، شرايطي را براي کشور فراهم كرده كه در مواجهه با هر تهديد داخلي و خارجي پاسخگو است. روحيهی اعتماد بهنفس و خودباوري كه در سايهی دستاوردهايی چون عرصهی انرژي هستهاي، سلولهاي بنيادين، نانو تكنولوژي، بايوتكنولوژي و... ايجاد شده ايران را در مقطع تاريخي حساسی قرار داده كه در حال گذر از توسعه نيافتگي و ورود به دوران پيشرفت، رفاه، معنويت، عدالت و اقتدار ميباشد. اين موضوع خود تأثير قابل توجهي بر ارائهی الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت خواهد داشت. چرا كه الگوي مذكور با پشتوانهی توانمنديهاي بومي و داخلي در عرصهی تكنولوژيهاي دفاعي و فناوري از قدرت اقناعكنندگي بيشتري برخوردار خواهد بود.
نتيجه گيري
بر اساس آنچه گفته شد و هر آنچه در فرمايشات مقام معظم رهبري مورد تأكيد قرار گرفته بود، ابعاد تحول و پيشرفت در نگاه ويژهی نظام اسلامي همچون افزايش ثروت ملي، عدالتطلبي، اقتدار علمي، عزتملي، مبارزه با فساد، بيكاري و تبعيض، انضباط اجتماعي، استقلال فرهنگي و ... يك مدل ايدهآل كارآمد توسعه و پيشرفت در جامعهی اسلامي محسوب ميگردد. تبديل شدن جمهوري اسلامي ايران به يك الگوي توانمند از يك كشور اسلامي پيشرفته در ميان ساير كشورهاي منطقه و مسلمان، لازمهاش مقابله با چالشهاي عمدهی منطقهاي و جهاني است. از سويي تحقق اين الگوي اسلامي-ايراني موفق خود نيازمند بهرهگيري هر چه بيشتر و تقويت فرصتهاي پيشرو در دو بعد منطقهاي و بينالمللي است. با توجه به محدوديتهاي ساختار مادي و هنجاري نظام بينالملل و چالشهاي سطح منطقه و همچنين وجود فرصتهايي كه نيازمند بهرهوري بيشتر است، جمهوري اسلامي ايران بهعنوان كشوري كه قصد ارائهی يك الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت در سطح منطقه و جهان را دارد لازم است به اين موارد توجه نمايد:
- حضور فعال در مجامع و نهادهاي بينالمللي و اعتمادسازي جهاني براي شناساندن روحيهی صلحطلبي و انساندوستي نظام اسلامي به دنيا؛
- گسترش همكاريهاي منطقهاي بهويژه توسعهی بازارهاي اقتصادي منطقه كه حتيالامكان ميتواند تبليغات غيرواقعي و منفي غرب از جمهوري اسلامي را خنثي نمايد؛
- استفاده از مجاري غيررسمي ديپلماسي فرهنگي با توجه به سابقهی ديرينه فرهنگ و تمدناسلامي-ايراني، ميتواند تأثيرات قابل توجهي در رسيدن نظام جمهوري اسلامي ايران به جايگاه حقيقي خود در منطقه، دنياي اسلام و سطح بينالملل داشته باشد.
*نویسنده: دکتر فرزاد رستمی، دکتری روابط بینالملل و عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه.
پی نوشتها:
1. http://www. rajanews. com/detail.asp
2. http://www. rajanews. com/detail.asp-.
**منبع: فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا، شماره 10.