به گزارش خبرنگار مهر، میرا لوبه پیش از «مامانی روی درخت سیب»، داستانهایی چون«بادبادک کجا میروی؟ » و «فردا به مدرسه میروم» را منتشر کرده که به فارسی هم ترجمه شده است.
«مامانی روی درخت سیب»، داستان تازهای از لوبه است که با ترجمه آرمین فاضلنژاد منتشر شده؛ شخصیت اصلی داستان، پسر بچهای به نام اندی است. اندی ناراحت است که چرا بچههای کوچک، همه یک مامان بزرگ دارند، بهضیها حتی دوتا. اما اندی مامان بزرگ ندارد و برای همین خیلی غمگین است.
اما ناگهان همه چیز تغییر میکند و اندی دو تا مادر بزرگ پیدا میکند. یکی از آنها یک ماشین آبی آسمانی دارد و سوار ببر میشود و تا هندوستان سفر میکند؛ مامان بزرگ دوم هم همیشه از او مراقبت میکند.
فضایی که نویسنده در این داستان به تصویر میکشد، فضایی فانتزی و آمیخته با خیال است. مادر بزرگها در فضایی تخیلی زندگی میکنند. برای مثال یکی از آنها، سوار ببر میشود و مخفیگاهی روی درخت سیب دارد.
نویسنده در داستان «مامانی روی درخت سیب» از «دزدان دریایی» هم سخن گفته. دزدانی که«حمله می کنن تا کشتی رو بگیرن. دزدای دریایی مثل میمون از کشتی بالا می رن یه چاقو توی دهنشون دارن و...»
بخشی از داستان در فضای مدرسه میگذرد و دوستان اندی، همکلاسیهای او هستند. این فضا، داستان را برای بچهها خواندنیتر و ملوستر میکند. چون همه بچهها این فضا را درک کردهاند.
ترجمه داستان «مامانی روی درخت سیب» ساده و روان است:« واگن های کوچک با سروصدای زیاد به سرعت بالا و پایین می رفتند مردم هم، میخندیدند و جیغ میکشیدند. اندی نمیتوانست تصمیم بگیرد اول سوار کدام وسیله شود...»
داستان «مامانی روی درخت سیب» نوشته میرا لوبه با ترجمه آرمین فاضلنژاد را انتشارات پیدایش در 2000 نسخه و به قیمت 9000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما