به گزارش خبرنگار مهر، آیین بیست و هشتمین یادبود شهدای عملیات کربلای پنج امشب و به همت بسیج مسجد پنبهجی در حسینیه قائم(عج) تهران برگزار شد.
اجرای این مراسم که از اذن مغرب و پس از اقامه نماز جماعت شروع و با قرائت زیارت عاشورا ادامه پیدا کرد برعهده فرزاد جمشیدی بود و مراسم پس از قرائت قرآن توسط کریم منصوری رسما آغاز شد.
بخش اصلی این برنامه که با استقبال بسیار زیاد مردم و مسئولان شهری جنوب تهران مواجه شده بود به خاطرهگویی و مرور نام و یاد شهدای مسجد پنبهچی توسط مجری برنامه اختصاص داشت اما سخنران اصلی مراسم راوی کتاب «من زندهام» یعنی دکتر معصومه آباد بود.
شهدا چراغ راه امروز ما هستند
آباد که پس از پخش کلیپی درباره کتاب «من زندهام» شامل گفتگو با کارشناسان حوزه ادبیات جنگ و خانواده و شاهدان عینی خاطرات آباد، پشت تریبون قرار گرفت گفت: شأن حضور بنده در این برنامه تنها تعظیم و تکریم شهدای هشت سال دفاع مقدس به ویژه شهدای عملیات کربلای پنج است. به همین دلیل هم باید سپاسگذاری کرد از بانیان این قبیل برنامهها که این یادوارههای را در دورانی که به شدت نیازمند آنها هستیم برگزار میکنند و زنده نگه میدارند.
وی با اشاره به اینکه شهدا خورشید پرفروغی هستند که میتوانند چراغ راه امروز ما باشند گفت: اگرچه دفاع مقدس به پایان رسیدهاست اما شرایط جغرافیایی و استراتژیک ایران به ویژه از منظر ذخایر معنوی، انسانی و مادی به گونهای است که هنوز هم دندان طمع دشمنانمان تیز است و چشمشان به سوی ما است.
این نماینده شورای اسلامی شهر تهران تصریح کرد: برخی در محافل مختلف سخن از این میگویند که چرا جنگ آغاز شد؟ این سوال را میتوان به صورتهای مختلف جواب داد و روشن است که بهانههای شروع یک جنگ همواره وجود دارد اما دلایل شروع جنگ تحمیلی ما به گونهای بود که دیوانهای از کشور همسابه با همدستی شرق و غرب و عرب و عجم سنگی به سوی ما انداخت و ما در برابر جنگی تمام عیار با همه دنیا قرار گرفتیم.
عراق با آدمربایی از شهرهای ما اسیر میگرفت
وی با اشاره به ترکیب آماری اسرای ایرانی و عراقی جنگ تحمیلی گفت: در همان سالهای ابتدایی جنگ در میان آمار اسیر ده ما از بیش از 21 کشور مختلف اسیر از میدان جنگ گرفته بودیم اما در اسارت گاههای عراق تنها از یک کشور یعنی ایران اسیر وجود داشت. آنها کار را به جایی رسانده بودند که بهصورت آدمربایی از شهرهای ما اسیر جنگی میبردند.
آباد تصریح کرد: این شرایط واقعی جنگ تحمیلی بود که امروز هرچه بیشتر درباره آن بگوییم و از آن بشنویم بیشتر به عظمت رزمندگان و مجاهدان ایرانی آن پی میبریم.
راوی کتاب «من زندهام» در ادامه با بازروایت بخشهایی از خاطرات اسارت خود گفت: این خاطرات زمانی ارزشمند هستند که بصیرت ما برای درک بهتر آنچه امروز در اطرافمان میگذرد را افزایش دهند. جنگ تمام شد اما دفاع و مقاومت هیچ گاه تمام نمیشود همانطور که عاشورا تمام شد اما فرهنگ عاشورا همچنان هست.
دشمن هیچگاه «بسیج» را درک نکرد
معصومه آباد با ارائه برخی آمارها از شرایط اقتصادی و سیاسی ایام آغاز جنگ تحمیلی گفت: این آمار و ارقام نشان میدهد که اتفاقا دشمنان ما همه چیز را درست محاسبه کرده بودند و این واقعیت داشت که ما در آن مقطع هیچ چیز نداشتیم و به ظاهر آسیبپذیر بودیم اما این دشمن یک چیز را ندید و محاسبه نکرد و آن روحیه وحدت، ولایتپذیری و از همه مهمتر شجره طیبه بسیج بود که امام(ره) آنرا پایهگذاری کرده بود.
وی ادامه داد: دشمن ما هنوز هم نمیداند این چه روحیه و لباسی است. لباسی که دین و مذهب نمیشناسد، قومیت و جنسیت هم در آن نقشی ندارد و این واقعیت روحیه بسیجی است که ما را در جنگ در کنار هم قرار داد.
آباد افزود: با تمام اینها اما مهم است بدانیم که جنگ چگونه تمام شد که اگر این را بدانیم آن وقت است که قدر امروز را بیشتر خواهیم دانست و با بصیرت بیشتر میتوانیم درباره برخی حوادثی که این روزها عامدانه شاهد رخ دادن آنها در جامعه هستیم را درک کنیم. به خصوص که روزگاری مرزبندیها مشخص بود و به تعبیری یکی به مسجد میرفت و دیگری به میخانه اما امروز در ظاهر همه به مسجد میآیند!
نقطه پایان جنگ کجا بود؟
راوی کتاب تحسین شده «من زندهام» در ادامه سخنان خود بازهم به بخشهایی از خاطرات خود از روزهای اسارت پرداخت و گفت: در سال 68 یک گروه جامعه شناس و روانشناس به رهبری رئیس جاسوسی فرانسه از اردوگاههای عراق و وضعیت اسرای ایرانی بازدید کردند. حاصل این بازدید که اسنادش هم موجود است و خودشان آن را منتشر کردهاند این بود که رئیس این گروه گفته بود: من وقتی از اسرای ایرانی در عراق بازدید کردم وقایعی را دیدم که پیشتر در گزارشها و اسناد ما اصلا وجود نداشت و آن آدمهایی بود که پس از هشت سال جنگ و این همه فشار همچنان خود را فدایی رهبرشان میدانند.
آباد ادامه داد: این همان نقطه پایان جنگ بود. این جمعبندی بود که آنها را به فکر تغییر جبهه نظامی به جبهه فرهنگی انداخت. از همین منظر بود که ابعاد پایان جنگ و قبول صلح برای ما مانند صلح حدیبیه بود.
وی افزود: از این همه گنجینه امروز دریایی بیپایان در اختیار ما قرار گرفتهاست. در و گوهرهای این گنج هم تنها برای ایثارگران و خانوادههای شهدا نیست بلکه میراثی برای تمام ایرانیان و آحاد جامعه است و باید قدر آن را بدانیم.
آباد در ادامه با اشاره به تلاش دشمن برای جلوگیری از بهرهمندی ما از این گنجینه گفت: دشمن برای رسیدن به این هدف دو راه را میتواند انتخاب کند؛ یکی اینکه کل گنجینه را از دست ما بگیرد و بگوید بیخیال این در و گوهرها شوید و دیگر اینکه در میان همین گنجینه بدلیجات را جایگزین کنند.
راوی من زندهام در پایان تأکید کرد: با توجه به این رویکرد دوم که احساس میکنم بیشتر در دستور کار دشمنان ما قرار دارد میآیند تبلیغ میکنند که مثلاً آنچه معصومه آباد گفته و نوشته درست است اما همهاش هم اینگونه نبوده است! این همان ارائه بدل و خدشهدار کردن واقعیتهاست. به همین دلیل هم بنده شهر به شهر میروم تا بگویم آنچه در آن سالها بر کشور ما رفت چیزی شبیه به معجره بود. میراث آن دوران امروز امانتی در دست ما است که باید آن به به نسلهای آینده منتقل کنیم.
پس از سخنان معصومه آباد برنامه با شعرخوانی توسط سیامک رجاور از شعرای آیینی و نیز خاطرهگویی توسط اصغر نقیزاده از رزمندگان و هنرمندان سینمای دفاع مقدس ادامه پیدا کرد.
در میان جمع مهمانان این مراسم ارسالان قاسمی و محسن افشانی از بازیگران جوان سینما و تلویزیون و نیز سعید دقیقی از اهالی فوتبال از چهرههایی بودند که فرزاد جمشیدی به حضورشان اشاره ویژهای داشت.
نظر شما