عرفات از هنگام حضور در صحنه فلسطين، بسيار سريع پلكان اشتهار را درنورديد كه فرازهاي زندگي وي عبارتند از:
1) بنيانگذاري جنبش فتح در كويت به سال 1959 به همراه ديگر رهبران اين جنبش كه همه آنان بجز عرفات، سال ها پيش، توسط رژيم صهيونيستي ترور شدند.
2) حضور جنبش فتح در جنگ شش روزه اعراب و اسراييل به سال 1967.
3) نبرد حماسي كرامه در كشور اردن به سال 1968 كه جنبش فتح توانست اشغالگران سرمست از پيروزي بر دول عربي در جنگ شش روزه را شكست دهد.
4) رياست سازمان آزادي بخش فلسطين (ساف)، پس از استعفاي احمد الشقيري به دليل اعتراض به مداخلات دول عربي و فشار دولت هاي عربستان و كويت در سال 1969.
اما زندگي عرفات را علاوه بر فرازها، نشيب هايي نيز هست كه شامل :
1) بهانه به حسين، شاه اردن دادن به سال 1970 با بيان جمله اي غير مسئولانه مبني بر اينكه بيش از 70 درصد مردم اردن فلسطيني اند و فلسطينيان بايد بكوشند حكومت را از خاندان هاشمي خارج كنند كه خود موجب گشت ارتش اردن به فلسطينيان يورش برده و هزاران فلسطيني كشته شوند. واقعه اي كه در تاريخ فلسطين به سپتامبر سياه مشهور است.
2) در سال 1975 ساف، اشتباه در اردن را يكبار ديگر در لبنان تكرار كرد و با انحراف از اولويت مبارزه با رژيم صهيونيستي، درگير جنگ داخلي لبنان شد. اين جنگ كه توان گروه هاي مبارز را تحليل برد، صهيونيست ها را ترغيب كرد كه در سال 1982 به لبنان حمله كنند و اين كشور را به اشغال خود در آورند. در نتيجه اين سياست ها و محاصره چند ماهه بيروت (پايتخت لبنان)، سازمان آزادي بخش فلسطين از لبنان به تونس تبعيد شد.
3) موضعگيري و حمايت از رژيم سابق عراق در جنگ عليه ايران، جنگي كه ايران اسلامي تنها و تحريم شده در برابر صدام حسين و حمايت هاي همه جانبه غرب قرار گرفته بود. عرفات همسو با غرب و حكام عرب - نه ملت عرب - از صدام حسين حمايت كرد.
4) موضع گيري به نفع صدام حسين در جنگ اول خليج فارس كه حاصل آن تنها قطع كمك هاي مادي دول ثروتمند عرب به ملت فلسطين و اخراج، آوارگي و بيكاري بيش از 350 هزار فلسطيني مقيم كويت بود.
5) گشودن باب مذاكره با اشغالگران و رسميت بخشي به رژيم صهيونيستي. حركتي كه نه تنها اكثر قريب به اتفاق مردم فلسطين بلكه جهانيان را دچار شگفتي كرد.
عرفات مرد. با مرگ وي آن فراز و نشيب نيز ظاهرا پايان يافته است و فلسطينيان و مبارزات آنان ديگر تحت الشعاع عرفات و عملكرد آن نيستند. عرفات با امضاي قرارداد اسلو امتيازات زيادي به صهيونيست ها داد، امتيازاتي كه آنان سخت در پي آن بودند. از جمله:
1- سند سازي براي هويت يابي رژيم صهيونيستي و تائيدي بر اشغالگري آنان بر سرزمين فلسطين.
2- عقب نشيني از آرمان فلسطين يعني آزادي كل سرزمين فلسطين از اشغال و اكتفاء نمودن به بخش كوچكي از آن به عنوان سرزمين فلسطين.
عرفات در توافق اسلو، اسرائيل را در سرزمين هاي اشغالي 1948 كاملا به رسميت شناخت، بدون اينكه اسرائيل موجوديت فلسطيني را در سرزمين هاي اشغالي 1967 به رسميت بشناسد.
اما عملكرد خشونت بار اشغالگران كه با بازيچه قرار دادن واژه صلح و نمايش صلح طلبي، همچنين هوشياري مردم فلسطين، نشان داد و مذاكره با اشغالگران راه به جايي نمي برد و صهيونيست ها هرگز به امتياز دادن به فلسطينيان، تن نخواهند داد و آنجايي كه موضوع مذاكرات صلح را مطرح و پيگيري مي كنند، صرفا براي سند سازي بر اشغالگري خود هستند.
به گزارش مهر، مردم فلسطين با درك درست اين موضوع و با همه احترامي كه براي عرفات قائل بودند و مي دانستند كه برگزيدن مذاكره از سوي وي راه به جايي نمي برد و با توجه به شدت و گسترش خشونت ذاتي و سازمان داده شده صهيونيست ها عليه مردم فلسطين، به ناچار انتفاضه را برگزيدند.
ترديدي نيست، در كنار خشونت پيوسته رژيم صهيونيستي، اين عرفات بود كه با مذاكرات بي رويه با صهيونيست ها و امتيازدهي پي در پي به آنان موجب شد، مردم فلسطين به اين نتيجه برسند كه تنها راه رسيدن به حقوق از دست رفته و رهايي از ستم اشغالگري رژيم صهيونيستي، انتفاضه سراسري و فراگير مردم فلسطين است و بي ترديد بطلان هر نوع مذاكره با صهيونيست ها و تاكيد بر انتفاضه، تنها دستاورد مذاكرات عرفات با طرف صهيونيستي بود و هست.
ظاهرا عرفات خود، نيز در اين اواخر به اين نكته رسيده بود. وي ضمن اعتراف به شكست روند طي شده و فريب خوردن از غرب و رژيم صهيونيستي، همسو با مردم مبارز فلسطين بر ادامه مقاومت در برابر خشونت هاي صهيونيستي تاكيد مي كرد. كما اينكه پيش از عزيمت به پاريس براي درمان، رهبران ساف را به مقاومت، وحدت و عدم مصالحه بر سر بيت المقدس فرا خواند. گويي رجعتي به گذشته و فراز خود داشته است.
به گزارش مهر، اينكه صهيونيست ها مي كوشند از پي مرگ وي، صحنه را به نفع خود مديريت كنند. در گام نخست، خواستار تعيين ( نه انتخاب) رئيس جديد اما به زعم خود ميانه روتر از عرفات شدند و شرايطي را هم براي ادامه مذاكره اعلام كردند؛ حال آنكه ملت فلسطين و گروه هاي مبارز با برگزيدن انتفاضه، مرگ قرار داد اسلو، سلطه خود گرداني و مذاكرات بيهوده را اعلام كرده اند و اينك آنان در مقامي قرار دارند كه تعيين شروط كنند نه ديگري. دستاوردي بزرگ از انتفاضه قدرتمند كه چشم پوشي از آن عاقلانه نيست. زيرا آزموده را آزمودن خطاست.
نظر شما