شهرام امیر شریفی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به فیلم سگ کشی منسوب به یکی از مناطق در شیراز که روز یکشنبه ۲۳ فروردین در شبکه های مجازی منتشر شد اظهار داشت: به گفته منابع آگاه و به نقل از حاضرین در محل، سگ های بی سرپرست توسط افرادی که هویت آنها مشخص و از پرورش دهندگان سگ در استان فارس هستند با دریافت مبلغ ۱۵ هزار تومان برای کشتن هر سگ با ترزیق اسید کشته شدهاند.
وی افزود: روش منسوخ و غیر عالمانه جاری که توسط ارگان های مسئول برای کنترل جمعیت حیوانات شهر و حومه اجرا می شود، نه تنها منتج به کنترل ازدیاد جمعیت این گونه های خاص نمی شود، بلکه با باز گذاشتن دست افراد بی تخصصی که با تهیه یک وانت و مقداری سم و سرنگ به جان سگ و گربه ها می افتند منجر به ریختن آبروی کشور آن هم برای مبالغ اندک حق الزحمه کشتار می شود.
به گفته مدیر دیده بان حقوق حیوانات این افراد گاه تا جایی پیش می روند که سوله های تکثیر سگ راه اندازی می کنند و توله ها را به عنوان سگ های کشته شده به شهرداری ها می فروشند و مبالغی کلان از این طریق به دست می آورند. مسوولان شهرداری ها نیز به عنوان سابقه فعالیت، همواره تعداد غلو شده سگ های کشته شده را با افتخارعنوان می کنند اما نکته جالب همه این آمارها، ثابت بودن تقریبی تعداد کشتار سالانه است که فقط یک نکته را به اثبات می رساند: بی نتیجه بودن طرح های کشتار!
شریفی تصریح کرد: در مورد اخیر، که بی شک هیچ تفاوتی با سایر نمونه ها ندارد، مشاهده می شود که سگ های بالغ و توله های چند هفته ای، با رذیلانه ترین روش ها و داروهای دردناکی که از آن با عنوان اسید یاد شده کشته می شوند و از لحظه مقید سازی تا مرگ به بدترین شکل ممکن مورد آزار جسمی قرار می گیرند. شکی نیست که مبلغ ۱۵ هزار تومان به ازای هر سگ، هزینه تست بیماری ها را پوشش نمی دهد و سگ هایی که کشته می شوند، بیمار یا ناقل آن نیز نبوده اند.
وی تأکید کرد: طرح های کشتار که بیش از هر گونه ای، سگ ها و موش ها را به بهانه موذی بودن هدف قرار می دهد، تا امروز بدون هرگونه توجیه آماری، علمی، بهداشتی و شرعی اجرا شده و با توجه به اینکه بدون هرگونه برنامه ریزی عالمانه به اجرا رسیده، حتی با حذف فیزیکی نیز نتوانسته منجر به کنترل جمعیت حیوانات شهری شود.
این فعال حقوق حیوانات یادآور شد: موذی دانستن سگ، گربه، موش و سایر حیواناتی که حیات وحش شهری یا حیوان شهری محسوب شوند، نیازمند اثبات است و از آنجا که در سه سال اخیر تقریبا هیچ مورد گزش توسط سگ های شهری و موش ها و سایر زیستمندان شهر منجر به هاری نشده است و عمده گزش ها توسط سگ های گله آزار دیده انجام شده، کشتار آنها بی توجیه محسوب می شود. مرور آمار انستیتو پاستور به عنوان مرجع آمارگیری گزش حیوانات نیز موید چنین مطلبی است.
شریفی اظهار داشت: در حالی که متولی اصلی دفاع، حفاظت، مدیریت و حتی کنترل حیات وحش شهری در کشور، سازمان حفاظت محیط زیست بوده و حتی در مورد گونه های پر جمعیتی چون گنجشک و کلاغ و قمری، هرگونه کشتار یا صید و دفع و تاثیر بر عوامل زیستی آنها بدون مجوز این سازمان تخلف محسوب می شود، برای سه گونه سگ، گربه و موش این متولی مشخص نیست. سازمان دامپزشکی عملا از ورود عالمانه به مساله ابا دارد و نهایتا در حد نظارت بر کشتار در این زمینه دخالت می کند. شهرداری ها نیز از نبود متولی استفاده کرده و طرح های غیر اصولی و بی نتیجه ای را اجرا می کنند که محصولی جز هدر دادن کلان بیت المال و مالیات شهروندان ندارد.
مدید دیده بان حقوق حیوانات تصریح کرد: از آنجا که سگ و گربه و حتی موش ها بخشی از اکوسیستم شهرها هستند، حذف کامل آنها نه تنها محال است بلکه اکوسیستم شهر را نیز دچار لطمه می کند.
شریفی تأکید کرد: بر اساس اصول مدیریت جمعیت حیوانات، سه عامل اصلی منابع غذا، منابع آب و لانه بر جمعیت حیوانات اثر دارد و بدون تاثیر بر این عوامل، هیچ گونه طرح کشتار، عقیم سازی موردی، زنده گیری و نگهداری تحت کنترل و در اسارت نمی تواند منجر به کاهش پایدار و متعادل شدن جمعیت حیواناتی شود که شهر را با ما شریکند. از آنجا که کنترل منابع آبی محال بوده و کنترل لانه ها نیز منجر به رقابت بین حیوانات و عصبی شدن آنها می شود که برای بشر خطرساز است، تنها راه پایدار برای کنترل جمعیت حیواناتی که به دلیل خطای بشر و مدیریت غلط شهرداری ها دچار ازدیاد جمعیت شده اند، کنترل منابع غذایی به صورت عالمانه است. کنترل عالمانه، منجر به کاهش زباله در دسترس و منابع غذایی آلوده با شیب مشخصی است که بدون آسیب دیدن حیوانات و یا گرسنگی کشیدن و ضعیف شدن و ... منجر به کاهش زادآوری آنها شده و بسته به گونه هدف در ۴ الی ۱۱ نسل منجر به کنترل جمعیت، افزایش طول عمر، افزایش بهداشت جامعه ، کاهش بیماری های حیوانات، توانمند شدن و عدم وابستگی حیوان به بشر و زباله های شهر می شود.
وی افزود: دیده بان حقوق حیوانات بر همین اساس اعلام می کند بیش از نیمی از مبالغی که در حال حاضر برای کشتار حیوانات در شهرها هزینه می شود، قابل صرفه جویی بوده و مصداق بارز اسراف برای روش های غیر اجرایی محسوب می شود.
نظر شما