دكتر عرفان قانعي فرد در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : من هميشه معتقد بوده ام كه ترجمه شعر غير ممكن نيست ، اما هميشه ترجمه باعث شده تا اشعار بسياري از شاعران جهان را بخوانم و چون يا زبان اصلي آن اشعار را نمي دانسته ام يا اگر مي دانسته ام به اصل اشعار دسترسي نداشته ام پس انگار راه حلي جز ترجمه كردن اشعار از زبان اصلي براي فهميدن جهان بيني شاعران آن سوي دنيا وجود ندارد.
وي افزود: در مقوله نقد، نقد هاي بسياري درباره ترجمه اشعار وجود دارد كه اغلب بيان غرض و مرض بوده و اعمال نظر و عقيده شخصي و حكم صادر كردن و انگ چسباندن و يا مدح و شبيه به ذم . در مطالعات شخصي ام به ندرت نقدي از ترجمه اشعار را خواند ه ام كه سنجش دقيق و علمي باشد و موشكافانه توضيح داده شده باشد . به هر حال زبان شعري هر كدام از شاعران جهان قابل تامل و بررسي است و گاهي استعداد هاي درخشان و شگفت انگيز شعر معاصر جهان ، زبان نو و برجسته را ارائه مي دهند.
قانعي فرد ادامه داد : ترحمه شعر دانش و بينش و فراست خاصي را مي طلبد و از نمونه هاي بارز اين كار، مي توان از ترجمه اشعار لوركا توسط شاملو يا احمد مير اعلايي اشاره كرد كه نبوغ و تسلط آن دو مترجم به ظرايف زبان و شعر فارسي موجب ارائه ترجمه هايي دلنشين و زيبا شد ، ترجمه هايي كه از لحاظ ساختاري ، معني و مفهوم و ابهت در حد درخشش شعر به زبان اصلي اش بود و مصداق پيدا كردن همه موارد به چنين درخششي تقريبا خوش خيالي است.
وي در ادامه گفت و گو با مهر گفت : شاعران بزرگ جهان معاصر معمولا از زير سلطه استبداد و تحجر و فتواي يكسو نگرانه و واپس گرايانه به دورند و در مسايل انساني و فرهنگي و ميراث اجتماعي بشر ، بيشتر غوطه مي خورند و سيمايي شفاف تر و بدون غبار و ابهام و خرافه به دست مي دهند. گاهي اين شاعران كهنگي و جمود را با جسارت از بين مي برند وبه دور از جنجال و تعيين سليقه و دخالت مباحث نوين را بدون سليقه شخصي و خود نمايي و عجز و سانسور به خيل عظيم خوانندگان معرفي مي كنند و با برنامه اي منظم ، شاعر به زبانهاي ديگر تسلط پيدا مي كند وبه آن شعر مي گويد تا در محدوده يك زبان اسير نماند.
مترجم نمايشنامه مرگ فروشنده افزود : در كشوري ما كمتر شاعري را مي توان يافت كه به زبان غير فارسي شعر بگويد . متاسفانه ما آنگونه كه بايد نتوانسته ايم نه از شعر جهان سردرآوريم و نه شعر خود را به جهانيان عرضه كنيم و آنچه كه هست به تعداد انگشتان يك دست هم نمي رسد. هر چند انديشه و اشعار حافظ و مولانا و خيام در اقصي نقاط جهان ترجمه شده اما مابقي به صورت پراكنده و ناقص و گاه گيج و نامفهوم ارائه شده اند كه طبعا در معرفي انديشه شعر ايراني چندان سود آور نيست و احراز هويتي چنين ، به هيچ وجه خوشايند نيست.
اين مترجم ادامه داد: ميلان كوندرا معتقد است كه شعر منبع خاصي براي رمان نويس يا فيلسوف است. يعني گاهي رمان نويس مي تواند از شعر ، فلسفه و ... كمك بگيرد و از آنها رمان خلق كند.
قانعي فرد در پايان گفت و گو با مهر ، خاطرنشان كرد: معتقدم كه تنها راه آشنايي با اشعار كلاسيك يا مدرن و مهم ادبيات جهان صرف نظر از اينكه مترجم بتواند باز سرايي كند و برخوردي خلاقانه داشته باشد يا خير ، فقط ترجمه كردن است تا جامعه بتواند با آن ارتباط برقرار كند .
نظر شما