به گزارش خبرنگار سينمايي "مهر"، نيل گابر نويسنده يهوديتبار در كتابش تحت عنوان "امپراتوري از آن خودشان: چگونه يهوديان هاليوود را اختراع كردند" به سال 1988 نشان داد كه بزرگترين استوديوهاي هاليوود از جمله كلمبيا، مترو گلدوين ماير، برادران وارنر، پارامونت، يونيورسال و فاكس قرن بيستم توسط يهوديان تاسيس شده اند و به واسطه يهوديان اروپاي شرقي اداره مي شوند. زماني كه فيلم هاي ناطق پا به عرصه ظهور گذاشتند، هاليوود مورد تاخت و تاز نويسندگان يهودي قرار گرفت.
در گذشته مستعدترين آژانسهاي اطلاعاتي آمريكا توسط يهوديان اداره مي شدند و نفوذ اين قوم در اصنافي چون وكالت و پزشكي بسيار پررنگ بود. اما با تاسيس صنعت فيلمسازي غرب همگي به سمت هاليوود گسيل شدند. اسكات فيتزجرالد از تاسيس صنعت فيلمسازي غرب به منزله جشني براي يهوديان ياد مي كند و معتقد است كه اداره هاليوود به واسطه يهوديان بيشتر شبيه يك تراژدي است.
احاطه هاليوود توسط يهوديان چنان سريع صورت گرفت كه هنري فورد در كتاب "استقلال نازپرورده" به اين نتيجه ميرسد كه يهوديان تنها بر 50 درصد از صنعت فيلمسازي احاطه ندارند بلكه تمامي آن را در اختيار دارند. اينگونه است كه در حال حاضر جهان عليه تحقيرهاي حاصل از صنعت سرگرمي سازي مسلح شده، چرا كه با روي كارآمدن يهوديان در هاليوود مشكلاتي در زمينه ساخت فيلم هاي سينمايي بوجود آمده كه عواقب آن در سال هاي آينده مشخص مي شود.
نورمن اف كانتور، پرفسور دانشگاه نيويورك در مطالعاتي كه به سال 1994 انجام داد به اين نكته اشاره كرد كه توليد فيلم در هاليوود و توزيع آن در 50 سال نخست حيات هاليوود، تحت سلطه يهوديان مهاجر صورت مي گرفته است و در حال حاضر نيز قسمت اعظم فيلمسازي در آمريكا تحت كنترل يهوديان است. جديدترين وجه اين موضوع را مي توان در قالب تاسيس استوديو ديسني در دهه 1990 مشاهده كرد كه مديران آن همگي يهودي هستند.
جاناتان گولدبرگ، خبرنگار و تاريخدان يهودي، در تحقيقي كه در سال 1996 انجام داد، نوشت: "سهم يهوديان در صنعت سرگرمي سازي بيش از جمعيت آنها در آمريكاست. يهوديان در پست هاي مديريتي رسانه ها به ويژه در سمت مديريت استوديوها حضور دارند و حضور آنها به گونه اي است كه از آن نمي توان تنها به عنوان سلطه يهوديان بر هاليوود ياد كرد، چرا كه بيش از اين است."
به گزارش "مهر" ، تنها نگرشي به اظهارات يهوديان كافي است تا دريابيم چرا اكثريت قريب به اتفاق نويسندگان، كارگردانها و تهيهكنندگان هاليوودي را يهوديان تشكيل مي دهند. آماري كه اخيراً ارائه شده نشان مي دهد كه 59 درصد از فيلمهاي مطرح هاليوود توسط يهوديان توليد شدهاند. بي ترديد نفوذ اين قوم در يكي از تاثيرگذارترين صنايع آمريكا مي تواند براي آنها قدرت سياسي بسياري به ارمغان آورد. آنها مهمترين منبع حمايت از نامزدهاي دموكرات هستند و سياست هاي آمريكا را به سمت و سوي مورد نظر خود هدايت ميكنند.
تهيهكنندگان يهودي هاليوود در سال 1948 اسرائيل را پايه ريزي كردند و در اين ميان رابرت بلاموفي تلاش هاي بسياري كرد. وي در اين مورد مي گويد: "ناگهان اسرائيل به خانه ما تبديل شد و احساس كرديم كه هويت داريم. اين عامل به ما روحيه مي داد."
با روي كار آمدن يهوديان رفته رفته تصوير مسلمانان در فيلم هاي هاليوودي به پنداره اي از افراد ظالم و بي فرهنگ تبديل شد كه اين امر بيش از پيش نمايانگر حمايت هاليوود از اسرائيل و موضع گيري آن عليه مسلمانان و جهان اسلام بود. صنعت فيلمسازي غرب در حمايت از صهيونيسم اقدام به خلق يك ژانر جديد در سينما كرد كه نزاع ميان اعراب و اسرائيلي ها را در محوريت داشت.
هاليوود براي نيل به اين هدف در طول 50 سال گذشته اقدام به ساخت فيلمهاي گوناگوني كرده كه دربرگيرنده قهرمانها و ضدقهرمانها بوده اند. به عبارت ديگر مي توان گفت كه در اين آثار قهرمانها يهوديان اسرائيلي و ضد قهرمانها مسلمانان بودهاند. دهه 1960 به تنهايي شاهد ساخت 9 فيلم ضد اسلام بود كه در زمره آثار مطرح سينماي آمريكا جاي داشتند.
پل نيومن در كنار رابرت ردفورد
در اين فيلم ها نقش يهوديان آمريكايي توسط هنرپيشگان آمريكايي ـ يهودي چون پل نيومن، توني كورتيس و كرك داگلاس احيا مي شد تا با به كارگيري بازيگران محبوب، ميزان همذات پنداري مخاطبان با كاراكترهاي آنها افزايش يابد.
جين فوندا، هنرپيشه چپ گراي هاليوود در گفتگويي كه به مناسبت نمايش فيلم "تجديد قرارداد" انجام داد مخالفتش را با مسلمانان و به ويژه اعراب به وضوح اعلام كرد و گفت: "اگر ما نسبت به اعراب هراسي نداريم بهتر است كه در مورد سلامت مغزمان ترديد كنيم. عربها قدرت استراتژيك بر ما دارند. آنها كوچكترين ثباتي ندارند و ضد زن، ضد آزادي بيان و افراط گرا هستند."
در اين مجال نميتوان به تمامي فيلمهاي ضد اسلام و ضد عربي كه توسط هاليوود ساخته شده اند، اشاره كرد اما ذكر نام برخي از آنها خالي از لطف نيست.
فيلم "خروج" يكي از اين آثار است كه در سال 1960 توليد شد. اين اثر شرح حال مرد عربي را روايت مي كند كه يك دختر 15 ساله يهودي (با بازي جيل هايورث) را به قتل ميرساند.
فيلم "به دنبال سايه غول" محصول سال 1966 اعراب را به عنوان انسانهايي معرفي مي كند كه به هنگام شليك به يك زن اسرائيلي و قتل وي خنده سر مي دهند و شادي مي كنند.
فيلم "شبكه" محصول سال 1976 كه چهار تنديس اسكار دريافت كرد، دربرگيرنده نمائي است كه در آن اخبارگو از اعراب به عنوان افراط گرايان قديمي ياد مي كند كه رفته رفته كنترل آمريكا را در دست مي گيرند.
فيلم "يكشنبه سياه" محصول سال 1977 از جمله فيلمهايي است كه در آن اسرائيلي ها نقش قهرمان را بازي مي كنند و اعراب نقش ضد قهرمانها و تروريستها را بر عهده دارند.
نمايي از فيلم "دروغهاي حقيقي"
به گزارش "مهر" ، در اين ميان فيلم "دلتا فورس" محصول سال 1986 از مسلمانان به عنوان تروريست هايي ياد مي كند كه درصدد قتل رئيس جمهور آمريكا برمي آيند. هاليوود در فيلم هاي "عقاب آهني" و "مرگ پيش از رسوايي" به مخاطبان نشان مي دهد كه چگونه بايد با مسلمانان رفتار كنند و از اعراب به عنوان افرادي كثيف و بي ارزش ياد ميكند.
اين در حالي است كه هاليوود براي مخدوش كردن چهره مسلمانان حتي به گونه سينمايي انيميشن و مخاطبان آن نيز رحم نكرد.
صنعت فيلمسازي غرب در سال 1994 فيلم "دروغهاي حقيقي" را روانه سالن هاي سينما كرد. اين فيلم شرح حال ماموري است كه بايد از اقدامات تروريستي يك مرد عرب جلوگيري به عمل بياورد. از ديگر فيلمهايي كه با رويكرد ضد عرب و ضد اسلام ساخته شد مي توان به آثاري چون "تصميم نهايي"، "كاظم"، "بدون دخترم هرگز" و "محاصره" اشاره كرد.
با اين وجود تنها گذر تاريخ است كه نشان مي دهند دروغ هاي حقيقي ريشه در كدامين كشور دارند و تا چه ميزان در تشويش اذهان عمومي جهان تاثيرگذار بوده اند.
نظر شما