به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر از كرج ؛ دبير كانون داستان معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي واحد تربيت معلم كرج در اين كارگاه گفت :زيباگرايي ، طرز تفكري است كه در اواخر قرن نوزدهم در ادبيات وهنر اروپا به وجود آمد و پايه يكي از مكاتب ادبي رايج در آن دوره شد. پيروان اين مكتب كليه نظريات مفيد بودن هنر يا كاربرد اخلاق در اين مكتب را رد مي كردند و اعتقاد داشتند كه هنر به خودي خود براي لذت بخشيدن كافي است و نياز به بيان مقصودي جز خودش ندارد و نبايد درباره آن از ديدگاه اخلاق ، سياست يا مواضع ديگر قضاوت كرد. آنها تنها معيارهاي زيبا شناسي را براي سنجش آثار هنري خود مناسب مي دانستند.
مهدي رحيمي افزود : فكر اوليه اين مكتب را مي توان به نظريه " امانوئل كانت " فيلسوف آلماني كه كه اعتقاد به خلوص هنر و بي طرفانه بودن آن داشت ، نسبت داد . همچنين نظريات چند تن از شاعران و نويسندگان پيرو مكتب رمانتيسم آلمان از جمله "وشيلر" كه به استقلال هنر اعتقاد داشتند و مي گفتند: " هنرمند نبايد مديون كسي باشد" نيز از جمله پايه هاي اساسي اين مكتب است .
وي سپس به تشريح ويژگي هاي اين مكتب ادبي پرداخت و ادامه داد : شعار پيروان مكتب زيبايي گرايي " هنر براي هنر" بود . از ديدگاه كساني كه به اين نظريه اعتقاد دارند ، هنر پديده اي است مستقل و اثر هنري از جامعه و مردم جداست . تنها معيار سنجش اثر هنري ، چگونگي آن است نه موضوع و محتوايي كه بوسيله آن بيان مي شود و اصطلاح هنر براي هنر اولين بار توسط " ويكتور كوزين " فيلسوف فرانسوي در سال 1818 ميلادي در سخنراني هاي وي به كار برده شد.
كارشناس ادبيات فارسي اظهار داشت : مكتب زيبايي گرايي دنباله و شاخه اي از مكتب رمانتيسم است و از نظر بسياري از وابستگان به اين مكتب ، هنر بيش از زندگي ارزش دارد .
اين افراد هنر را شق ديگري از زندگي مي دانستند و به هنرمندانه زندگي كردن و به خاطر هنر زيستن اعتقاد راسخ داشتند. همين طرز تفكر منجر به شكل گيري گروه هنرمنداني معروف به " منحطها" شد.
به گزارش مهر ، رحيمي علت اصلي ريشه گرفتن و رشد اين مكتب را بورژوازي حاكم بر اجتماع آن دوران دانست و گفت : بورژوازي در جامعه آن روز ، پيروان مكتب زيبايي گرايي را به واكنش در برابر آن برانگيخت . در حقيقت معتقدان به اصل هنر براي هنر و پيروان مكتب زيبايي گرايي مي خواستند با مجزا كردن هنر و هنرمند از چنين جامعه اي آنرا از آلودگي و ابتذال نجات دهند و زيبايي اثر هنري را به منزله حربه اي بر ضد جامعه اي كه به هنر توجه داشت به كار ببرند.
به نظر آنها بهترين وسيله مبارزه بر ضد جامعه سودجو و راهي براي رهايي از ابتذال و فساد همين روش بود و مقارن با همين دوران بود كه دسته اي ديگر از نويسندگان با طرز تفكري ديگر بنيانگذار مكتب رئاليسم يا واقع گرايي شدند.
دبير كانون داستان معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي واحد تربيت معلم در ادامه به بيان جايگاه مكتب ادبي زيبايي گرايي در ادبيات اروپا پرداخت و گفت : در انگلستان رواج تفكر زيبايي گرايي ، محصول تأثير هنرمندان فرانسوي و همچنين زمينه بومي مكتب رمانتيسم در آن كشور بود.
وي والتر پاتر، لبوتل جانسون ، جرج مور ، آرتور سيمولز و اسكار وايلد را مروجان اين مكتب در انگلستان ذكر كرد و گفت :در امريكا امرسون و اگار آلن و در فرانسه علاوه بر تئوفيل گوتيه و شارل بودلر، تئودور دوپانويل از هواخواهان جدي اين مكتب محسوب مي شوند.
رحيمي در پايان خاطرنشان كرد : زيبايي گرايي بر مكتب سمبوليسم يا نمادگرايي و رواج نظريه شعر ناب بسيار تأثير گذاشت ، از طرف ديگر فكر استقلال هنسر ، راه را براي تحولات بعدي در ادبيات از جمله مكتب ايماژيسم و نظريات نقد نو باز كرد. هر چند مكتب پارناس كه تقريباً همزمان با زيبايي گرايي به وجود آمد ، عكس العملي بر ضد مكتب رمانتيسم بود ؛ ولي بنيانگذاران آن در بعضي از اصول عقايد خود از زيبايي گرايي تأثير پذيرفته اند.
استقبال دانشجويان و استادان و علاقه مندان از اين كارگاه كه در سالن شماره 4 دانشگاه تربيت معلم برگزار شد ، بسيار چشمگير بود.
نظر شما