خبرگزاری مهر - گروه اجتماعی: محمود فرشیدی متولد ۱۳۳۰ شهر مشهد است که در تابستان ۱۳۴۸ مدرک مهندسی شیمی خود را در مقطع کارشناسی کسب کرد. اخراج از دانشگاه به دلیل فعالیت های ضد رژیم طاغوت بخشی از زندگینامه فرشیدی را به خود اختصاص داده و بعد از پایان خدمت سربازی هم فعالیت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز، سه بار دستگیری توسط ساواك و گذراندن هشت ماه در زندان عادل آباد شیراز را در سوابق خود دارد. همچنین مدیرکل صداوسیمای کرمان و مدیرکل آموزش و پرورش کرمان با حکم شهید باهنر بخشی از سوابق اجرایی اوست تا اینکه در دولت محمود احمدی نژاد (دولت نهم) به عنوان وزیر آموزش و پرورش از مجلس رای اعتماد گرفت اما در آذرماه ۸۶ کنار گذاشته شد. از سوابق فرهنگی فرشیدی می توان به تدریس در مدارس شیراز و تهران (سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی)، مدرس هنرستان صنعتی جابربن حیان و طراح سئوالات امتحانات نهایی (سالهای ۱۳۶۹- ۱۳۶۴)، مؤسس و مدیر مجتمع آموزش معلم در منطقه ۲ آموزش و پروش تهران، مؤسس و دبیر كانون تربیت اسلامی، دبیر سازمان فرهنگیان، سردبیر نشریه زمزمه و عضو هیئت مدیره هنرستان صداوسیما، عضو هیئت امنای جامعة الرضا(علیه السلام) و نگارش صدها مقاله در حوزه مسائل فرهنگ و تعلیم و تربیت اشاره کرد.
محمود فرشیدی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد برخی از اما و اگرها و چالش های موجود در مدیریت آموزش و پرورش سخن گفت.
* موضوع رتبه بندی معلمان ماه های زیادی است که مطرح است و حالا ابلاغ شده آیا اصل رتبه بندی را قبول دارید؟
- اصل این رتبه بندی صحیح و منطقی است.
* چرا پس اینقدر طولانی شد و دیر به ابلاغ رسید؟
- احتمالا به دلیل محدودیت بودجه بوده است.
* پس درجه بندی معلمان را به نفع معلمان می دانید؟
- مانند نظام دانشگاهی که استادیار، استاد تمام و غیره داریم می توانیم استادیار معلم، دانشیار معلم و غیره داشته باشیم و این خوب است. امیدواریم در اجرای طرح هم به نفع معلمان باشد.
* گروهی از دبیران و مدیران مدارس معتقدند ماهیت و کیفیت کتابهای درسی با توجه به پیشرفت جامعه و همچنین روش تدریس و نظام حاکم در آموزش و پرورش موجب شده تا دانش آموزان بیسوادتر شوند این را قبول دارید؟
- روش های قدیمی ما در آموزش و پرورش جاذبه کمتری دارد اما اگر بر اساس سند تحول بنیادین پیش برویم موفق می شویم. چرا که تحول بنیادین نگاه دیگری به آموزش و پرورش دارد و به نوعی انسان بر اساس تراز اسلام را تربیت می کند. اما در مورد موضوع کتاب ها و تدریس باید گفت که تحولات جهان سریعتر از اقدامات ما حرکت می کنند. در گذشته دانش آموز فرزند خانه و مدرسه بود و امروز همان دانش آموز فرزند رسانه شده و این رسانه با خانه و مدرسه رقابت می کند. این یعنی هنوز نتوانسته ایم تحول بنیادین را محقق کنیم. یعنی اینکه جاذبه های درسی کمتر شده است.
* در تحقیقات و گزارش های میدانی که در مدارس داشتیم به برخی معضلات چون بی احترامی دانش آموز به معلم، اعتیاد در مدارس، اعمال خلاف عرف و اخلاق و برخی آسیب های جدید برگرفته از ماهواره و فضای مجازی برخوردیم، این نشان از چیست؟
- این ریشه در تفکر دارد. باید در کل جامعه، موضوع فرهنگ سازی شود و این مصادیق را در جامعه هم شاهد هستیم. متاسفانه فرزند سالاری در کشور ما نهادینه شده در حالی که در غرب چنین نیست. پدر و مادر از روی محبت نمی خواهند فرزندشان سختی بکشد و از گل نازک تر بشنود اما فرزند عزیز است و تربیت از فرزند عزیزتر و این را باید والدین بدانند. به اعتقاد من باید وزارت آموزش و پرورش به وزارت تربیت تبدیل شود و نقش تربیتی به معلم بازگردد. الان معلم در موضوع تربیت فعال باشد یا نه تنبیه یا تشویقی تعیین نشده است برای همین شاهد آسیب های اجتماعی برگرفته از جنگ نرم در مدارس هستیم.
* چرا آن زمان آمار دانش آموزان معتاد را اعلام نکردید؟
- به دلیل قداست آموزش و پرورش
* گزارش هایی که به آن دست پیدا کردیم نشان می دهد معلم ها هم بی خیال شده اند و کاری به کار دانش آموز بی انضباط، معتاد یا سیگاری و هتاک یا تنبل ندارند.
- به همکارانم حق می دهم. امروز مدیران مدارس مدیران تبسم هستند یعنی فقط لبخند می زنند. دلیل آن هم این است که معلم هیچ اختیاری از خودش ندارد. یک تنبیه بدنی سر از رسانه در می آورد و این جایگاه معلم را از بین خواهد برد. حالا اگر دانش آموز محیط درس را بهم بزند معلم چه اختیاری دارد؟ یعنی اینکه به هیچ عنوان اختیار معلم و مدرسه تدوین نشده است. اگر دانش آموزی چاقو کشید و معلم را تهدید کرد یا کشت برای پیشگیری باید چکار کرد؟
* مانند ممنوعیت استفاده از تلفن همراه که زور مدرسه نرسید و اگر هم گوشی دانش آموز را بگیرند هیچ حمایتی از معلم و مدرسه نمی شود!
- بله همینطور است. اقتدار معلم فراموش شده و واقعا به منشور حقوق معلم و مدرسه نیاز داریم.
* البته این موضوع در موارد دیگر هم رخ می دهد. بعنوان مثال دانش آموز می داند نمره اش را می گیرد و قبول می شود و ابزاری برای تجدید و رفوزه شدن نیست. همین جایگاه دبیر را متزلزل کرده است.
- معلم تمام قدرتش نمره و تشخیص علمی میزان سواد دانش آموز است. اگر نمره دست معلم باشد معلم از وزیر بالاتر می شود. همه ما باید دست معلم و مدرسه را بگیریم اما برعکس شده است دست و پای معلم را می بندیم.
* شاید دلیلش این است که مدیران مدارس یا ادارات آموزش و پرورش کمی سیاست زده شده اند؟ البته در درد دلهای معلمان هم این نکته بود. سیاست بازی در آموزش و پرورش جزئیات را تحت الشعاع قرار می دهد.
- مقام معظم رهبری خطر سیاست زدگی در آموزش و پرورش را گوشزد کرده اند. باید گفت که بعد از روحانیت معلمان مهمترین نقش در پیروزی انقلاب را در مدارس به دوش کشیدند. به اعتقاد من دو تیغه قیچی یکی اقتصادی و دیگری مسائل سیاسی به آموزش و پرورش فشار آورده است. این موضوعات در دولت هشتم هم بود.
* ۶۰ نماینده مجلس لایحه استیضاح وزیر آموزش و پرورش را به دلیل نقاط ضعفی که دارد به هیئت رئیسه ارائه کرده اند شما چه نقاط ضعفی را رصد کرده اید؟
- سیاسی شدن آموزش و پرورش، معیشت معلمان و عدم اجرا یا محقق نشدن سند تحول بنیادین نقاط ضعف وزارتخانه است.
* یعنی استیضاح شود خوب است؟
- حق مجلس است. مصلحت فرد مهم نیست. مجلس من را استیضاح کرد.
* یعنی زمان وزارت شما سیاسی کاری نبود؟ سفارش به شما نشد؟
- من قاطع دفاع می کنم. تحت هیچگونه فشاری نبودم. هرکه را معرفی می کردند به کمیته انتصابات محول می کردم.
* وزرای بعد شما از شما مشورت خواستند؟
- فقط آقای حاجی بابایی یک مورد جلسه گذاشت. همین
* مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش همیشه علت ناکامی ها را مشکلات اقتصادی می دانند زمان شما چه مشکلی بیشتر بود؟
- اقتصادی
* پس کلا باید گفت آموزش و پرورش وزیر اقتصادی داشته باشد؟
- معاونت اقتصادی لازم دارد. امکانات و تسهیلات خوبی دارد. مثلا بانک توسعه اگر سهامش برای وزارت آموزش و پرورش بود موفق می شد اما سهام را به افراد عادی فروختند. وقتی من بیمه معلم را زدم می دانستم به نفع وزارتخانه است و جیب به جیب است.
* یعنی با امکانات موجود وزارتخانه می توان پولدار شد؟
- بله حتما. مثلا ما مدارس و زمین هایی در بهترین نقاط کشور حتی تهران و خیابان ولیعصر داریم که می توان برج ساخت و برای معلمان مسکن سازمانی ساخت. مثلا فقط ۱۰ هزار مترمربع مدرسه در خیابان ولیعصر داریم.
-----------------------
گفتگو از سیدهادی کسایی زاده
نظر شما