به گزارش خبرگزاري "مهر"، متن كامل گفت وگوي صريح و صميمي رئيس جمهوري به شرح ذيل است:
س) آقاي رئيس جمهور؛ يكي از محورهاي تبليغاتي ضد دولت جديد، آن است كه عدالت خواهي دولت را شعاري عوامانه و عيرعلمي خوانده اند. دوست داريم كه توضيح حضرتعالي را در اين خصوص بشنويم؟
رئيس جمهور : در منطق بعضي ها، تنها هرچه كه نهادهاي پولي و مالي بين المللي و وابسته به نظام سلطه دستور بدهند علمي است. شما مي دانيد كه با همين روش هاي ظاهرا علمي بود كه بسياري از كشورهاي آمريكاي جنوبي و آفريقا و آسيا، ورشكسته و مفلس شدند و زير بار صدها ميليارد دلار بدهي و ربا دادن به بانك هاي غربي و سرمايه داران بزرگ نظام سلطه له شدند و از تار عنكبوت وابستگي، راه خروجي هم ندارند و به سوي وابستگي و فقر مطلق پيش رفتند. آيا جالب نيست كه رييس يكي از نهادهاي پولي جهاني، معاون اول سابق وزير جنگ استبكار جهاني و از طراحان حمله به جهان اسلام است و اين پيام جالبي براي دنيا دارد.
از نظر بعضي ها هر نوع برنامه ريزي به نفع فقرا و محرومين، يك كار غيرعلمي است چون "علم معيار" براي آنها فرمول هاي دست دوم اقتصاد سرمايه داري است آن هم نه از نوعي كه در خود غرب، عملي شده بلكه از نوعي كه وابستگي و عقب ماندگي اش نصيب ملت هاي شرق و جنوب بشود و منافعش به شركت هاي چندمليتي و كشورهاي غرب يا شمال برسد.
س) بالاخره سوال كننده مي پرسد كه چرا روش هاي "اقتصاد علمي"، در كشورهاي سرمايه داري جواب داده است؟
رئيس جمهور : اولا بايد روشن شود كه اگر كشورهاي غربي، 300 سال جهان را غارت نمي كردند _ كه هنوز هم مي كنند _ آيا باز هم به "اين سطح امكانات و رفاه" مي رسيدند؟ و آيا مشكل نابرابري هاي نهادينه شده، چه طور و چه وقت بايد حل بشود؟
ثانيا اين اصطلاح "اقتصاد علمي"، خودش چقدر علمي است؟ در نظر عده اي اساسا عدالت خواهي، يك رفتار غيرعلمي و ضدعلمي است و آنها اسراف و تكاثر و تبذير و تبعيض و حتي رشوه و دزدي هاي دولتي را لازمه رشد اقتصادي و هزينه توسعه مي دانند و آنها را علمي مي خوانند.
ما مي گوييم بايد كوشيد تا چرخش "ثروت" را از تمركز در برخي شهرها و از حوزه دلالي و واردات، به مناطق محروم و يا به حوزه كارهاي توليد كشاورزي و صنعتي و صادراتي كشاند. هدف ما اينهاست و البته مشكل است چون هم موانع ساختاري و قانوني و بوروكراتيك بر سر راه است و هم مقاومت هاي داخلي و خارجي داريم ولي سعي خودمان را مي كنيم و اميدواريم موفق شويم. البته در عرصه مديريت اقتصادي، هيچ "موفقيت مطلق" يا "روش صد در صد علمي" وجود ندارد بلكه موفقيت هاي نسبي است و گاهي ملاحظه مي كنيد كه هم به نفع يك روش و برنامه و هم عليه آن، استدلال هاي علمي يا شبه علمي وجود دارد. روش ها و تئوري هاي اقتصادي متعدد و حتي متضادي در دنيا وجود دارد كه همه آنها هم علمي و يا مدعي علمي بودن هستند در دنيا فقط يك نظريه توسعه نداريم منتها اين آقايان اولا توسعه را بت مي كنند و ثانيا به مدل خاص يعني الگوي سرمايه داري از توسعه آن هم در چند كشور خاص آمريكا و اروپاي غربي خلاصه مي كنند در صورتي كه آن ها هيچ وقت رشد و پيشرفت واقعي ساير ملت ها را نمي خواهند و نژادپرست هستند.
خطر مهم، آن است كه گمان نكنيم روش علمي، آن است كه اقتصاد كشور را نفتي و مصرفي و وارداتي نگه داريم و آن را در خدمت طرح هاي ليبراليستي و نيز منافع شركت هاي چندمليتي سرمايه داري غرب قرار دهيم. اين روش اتفاقا ضدعلمي است. حالا بگذريم از اينكه اصلا توسعه در تعريف غرب چه مباني نظري دارد و چه نسبتي با سكولاريسم و مادي گري دارد. البته اجراي عدالت روش هاي علمي و عقلاني دارد و بايد ما به دنبال اين روش ها باشيم.
س) عده اي اشكال مي كنند كه مواضع عدالت خواهانه و شعار مبارزه با فساد اقتصادي باعث فرار سرمايه ها ميشود، جناب عالي چه توضيحي براي آنها داريد؟
رئيس جمهور : البته اگر فقط شعار باشد و شعارش هم نه ضد فساد بلكه ضد كار و ضد توليد و سرمايه باشد حق با آنهاست ولي اتفاقا اگر صحبت از نفي فساد اداري باشد و واقعا به اين شعارف عمل كنيم، اين باعث جذب سرمايه هاي داخلي و خارجي مي شود چرا كه سرمايه گذار اگر احساس كند كه بايد به 10 جا رشوه بدهد و يا هفت خوان غيرقانوني بر سر راه اوست اموالش در چاه و چاله هاي مفاسد و انواع كمين هاي مافياهاي فساد مي افتد و اگر احساس كند كه مديريت ها سالم نيست و آلوده اند و بايد باج هاي غيرقانوني بدهد، آنگاه هيچ سرمايه گذار و كارآفريني، انگيزه اي براي سرمايه گذاري و كارآفريني در اقتصاد كشور نخواهد داشت. سرمايه ها، وقتي فعال مي شوند كه دولت را سالم تر ببينند.
اتفاقا شفافيت اقتصادي و سلامت دولت بسترسازي براي جذب سرمايه هاست. پس "عدالتخواهي" البته اگر درست اجرا شود و نه فقط شعار داده شود – عامل جذب سرمايه ها و اطمينان سرمايه گذار است و دقيقا به عكس، رواج فساد اقتصادي و عدم برخورد با آنها، باعث كه سرمايه ها هيچ اميدي به رشد معقول و طبيعي خود نداشته باشند و از كشور فرار كنند و يا در داخل به جاي فعاليت مثبت و توليدي، متوجه فعاليت هاي كاذب، رباخواري و واردات مصرفي شوند.
پس از مبارزه با مفاسد، مبارزه با موانع سرمايه گذاري سالم ، باعث امنيت اقتصادي و شفافيت و اعتمادسازي و سالم سازي دولت مي شود و عامل جذب سرمايه است و رواج فساد، اتفاقا باعث سلب اعتماد و سلب امنيت اقتصادي و عامل رفع سرمايه و كار مي گردد.
ثانيا هدف اصلي در مبارزه با مفاسد، اصلاح خود دولت است نه برخورد با بازار كار يا سرمايه. نبايد آقايان مغالطه كنند. اصلا من نمي دانم چطور يك مرتبه، صورت مساله عوض شده است؟ ما مي گوييم بايد با اصلاح قوانين و با نظارت صحيح تر، با مفاسد دولتي و اختلاس، مبارزه كنيم و عده اي صحبت از فرار سرمايه ها ميكنند؟ مگر همه دزد هستند كه فرار كنند؟ مگر همه، ريگ در كفش شان است؟ هزاران انسان كارآفرين و مدير و ثروتمندهاي متوسط يا حتي بالاتر از متوسط داريم كه به علت عدم اعتماد به سلامت دولت و ترجيح مي دهند كه سرمايه هايشان را وارد كار مثبت اقتصادي نكنند. اگر شما با مفاسد اقتصادي در ادارات دولتي مبارزه نكنيد، آنها پولشان را وارد كار مثبت صنعتي يا كشاورزي نمي كنند. فساد اقتصادي، بزرگترين عامل فرار سرمايه هاست و مبارزه با اين مفاسد، روش اصلي براي ايجاد "امنيت اقتصادي" است. من تعجب مي كنم كه واضحات، انكار مي شود. ما مدعي نيستيم كه مي توانيم مفاسد مالي از قبيله رشوه و اختلاس را كاملا ريشه كن كنيم ولي هم عقل اقتصادي به ما مي گويد كه با وجود فساد، چيزي به نام امنيت اقتصادي و كارآفريني نخواهيم داشت و هم شرع به ما مي گويد. هركس با شرع، آشنا باشد مي فهمد كه اين تكليف شرعي دولت و دستگاه قضايي و مجلس قانونگذاري است كه هم كار علمي و مديريتي كنيد و هم با اصلاح قوانين و ساختارها و هم با نظارت و مجازات و حسابرسي هر سه قوه به كمك هم به جنگ مفاسد سازمان يافته بروند.
اگر شعار عدالت، باعث فرار سرمايه ها مي شود درست باشد، اشكال اولا به قرآن و نهج البلاغه و سپس به قانون اساسي ما وارد خواهد بود. شعار عدالت، باعث فرار متخلفين، دزدها و مختلسين مي شود نه سرمايه ا و كارآفرينان!
البته مي پذيرم كه عدالت خواهي و مبارزه با فساد، هم عزم انقلابي كافي و خطرپذيري و هم عقل درايت و برنامه ريزي مي خواهد و هيچ يك بدون ديگري كافي نيست.
رهبري بارها گفته اند كه هم با روش علمي و هم روش فرهنگي و عملا به جنگ فساد برويد چرا نرفتيد؟ چرا صداي هيچ فريادي در اين سالها به گوش نرسيد؟ يا كم رسيد؟! اين كار بزرگ به مشاركت جدي و منسجم و بادوام هر سه قوه و همه صاحب نظران دانشگاهي و حمايت و كمك همه مردم و به خصوص مديران كشور نيازمند است، ما از همه كمك مي خواهيم. من اگر كل آبرو و حتي جانم را بر سر اين راه بگذارم، اين راه را در حد توان خود، خواهم رفت تا بتوانم به خدا و رسولش و به امام و شهيدان، پاسخگو باشم.
رئيس جمهور در خاتمه گفت: اين هم تكليف شرعي ماست و هم هدف استراتژيك ماست و از همه مي خواهيم كه به ما كمك كنند و مي دانم كه راه بسيار سختي خواهد بود ولي خداوند بزرگ است و او با عدالت خواهان است.
نظر شما