۱۵ آذر ۱۳۸۴، ۱۳:۴۳

در همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق تأكيد شد:

هنرمند ادامه دهنده كمال وجود است

هنرمند ادامه دهنده كمال وجود است

رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران در همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق گفت: در وجود شناسي هنر ما بايد دقتمان را به ارتباط هنر و معنويت معطوف كنيم. چرا كه هنرمند ادامه دهنده كمال وجود است. وجود با علم و معنا آميخته شده و وجود بدون معنا امكان ندارد.

به گزارش گروه دين و انديشه "مهر" دكتر غلامرضا اعواني، رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، در همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق مفهوم طبيعت را يك مفهوم محوري در حكمت و فلسفه سنت گرايان دانست و گفت : در قرنهاي گذشته و پيش از دوره رنسانس و انقلاب صنعتي، انسان سنتي، يعني انساني كه هنوز از خداي خود بيگانه نبود به عالم طبيعت به عنوان مظهر و خاستگاه جمال الهي مي نگريست و مفهوم طبيعت نيز گونه اي حقيقي بود.

وي افزود: در آن انديشه ها انسان به عالم طبيعت به عنوان صحنه تجلي جمال و جلال الهي نظر مي كرد و  وجود خود را نيز از طبيعت و از آفريننده آن جدا نمي دانست.

دكتر اعواني تأكيد كرد: در نظر چنين انساني جهان طبيعت برگي از درخت معرفت كردگار بود و نشاني از عظمت و خلاقيتي الهي. اين انسان سنتي حفظ حرمت طبيعت را به مثابه بخشي از فريضه ديني و اخلاقي خود بسيار جدي مي گرفت و تجاوز به حرمت طبيعت را در حقيقت در حكم طغيان و سر كشي دربرابر خداوند مي دانست.

رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران در ادامه به تبيين هستي و چيستي هنر از ديدگاه سنت گرايان اشاره كرد و گفت : سنت گرايان مسئله هنر را جزو لاينفك حيات بشري مي دانند. اما متأسفانه هنر از طبيعت و دين بسيار فاصله گرفته و تبديل به يك مفهوم انتزاعي شده است . به قول بوركهارت اگر مي خواهيد اسلام را بشناسيد بناهاي تاريخي و هنري اسلام براي شناخت كافي است . هنر معنوي جنبه تزئيني ندارد و هنر در مدرنيسم امروزه جنبه نمايشي دارد . ديگر آن كه زيبايي امري الهي است و خداوند زيباست و همه چيز را زيبا آفريده است.

دكتر اعواني زندگي سنتي در طبيعت را ادامه همان سنت الهي دانست و خاطر نشان كرد : هنر همه جاي زندگي را احاطه كرده است و هنر سنتي با تمام اركانش مبادي الهي را به انسان نمايان مي سازد. هنر تجلي بيروني كمال است و جمال و كمال در جهان امروز فراموش شده است. در جهان امروز هنر از صناعت دور است و در تمدن جديد صناعت مظهر زشتي پيدا كرده است، ارتباط حقيقت و  هنر در بيان هنر سنتي آمده است.

وي افزود: بنابراين با فضيلت در ارتباط است و اين در گفتار افلاطون مشهود است، علم سنتي نيز با معناي تحقق در ارتباط است و هنرمند قديم به واسطه علم متحقق است كه به بطن حقيقت پي مي برد، تحقق با حق اليقين هماهنگ است و به واسطه اين تحقق آن را در خارج به وجود مي آورد.

استاد فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي افزود: به جهت سنت و فرهنگ معنوي كه در ايران قبل از اسلام بوده  و پس از اسلام نيز گسترش پيدا كرده هنرمندان در پرتو وحي، اشياء را به نور الهي مي ديدند. سنت جاويدان و معنوي كه در ايران وجود داشته پس از اسلام با خود وجود و هستي يكي شده است. در وجود شناسي هنر ما بايد دقتمان را به ارتباط هنر و معنويت معطوف كنيم. چرا كه هنرمند ادامه دهنده كمال وجود است. وجود با علم و معنا آميخته شده و وجود بدون معنا امكان ندارد. حكماي گذشته سخت به اين موضوع توجه داشته اند اما بشر جديد از اين معناي هستي دور شده است.

کد خبر 262092

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha