۲۳ آذر ۱۳۸۴، ۱۰:۴۷

رزمجو آخرين زخمه را بر كمانچه زندگي زد

عيسي رزمجو در حالي آخرين زخمه خود را بر كمانچه زندگي زد كه يك سال و نيم در بستر بيماري و تنهايي روزگار سپري كرد. هنوز صداي كمانچه استاد در خيمه‌شب‌بازي‌ها و تخت حوضي‌هاي سه دهه ايران شنيده مي‌شود.

به گزارش خبرنگار تئاتر "مهر"، عيسي رزمجو متولد 1310، كمانچه‌نوازي را از 15 سالگي آغاز كرد، وي از همان دوران جواني جذب گروههاي نمايشي تخت حوضي و خيمه‌شب بازي شد و سال‌ها كمانچه‌نواز عروسك‌هاي خيمه‌شب بازي مرحوم استاد اكبر احمدي بود. سياهان زيادي  با نواي كمانچه رزمجو بر تخته حوض‌هاي خانه‌هاي قديمي تياتر اجرا كردند و در مجلس‌هاي شادي‌آور رقصيدند.

عيسي رزمجو شايد براي همه آشنا نباشد، اما همه هنرمندان آشنا به تخت حوضي و خيمه شب بازي صحبت‌هاي شيرين اين هنرمند را با زبان كمانچه به ياد دارند؛ هنگامي كه به "مبارك" سياه قصه‌ها امر مي‌كرد: "بشين، پاشو، سلام كن!"

اين كمانچه‌نواز با بسياري از هنرمندان قديمي و جديد تئاتر آييني سنتي همكاري كرد: علي نصيريان، سعدي افشار، داوود فتحعلي‌بيگي، رضا كرم‌رضايي، هادي مرزبان و ...

"سلطان و سياه " و "‌افاده‌هاي طبق طبق" علي نصيريان، "يك مضحكه" رضا كرم‌رضايي، "دختر چوپان" يداللهي، "مواظب كلاهت باش" و "نمايش ممنوع" داوود فتحعلي‌بيگي و ... از جمله آثار به ياد ماندني هستند كه استاد رزمجو براي آن ساعت‌ها نواخته است. وي پس از جنگ براي نمايش داوود فتحعلي‌بيگي "ميرزا عبدالمتنع و جنگ جهاني" كمانچه نواخت و مدتي نيز در اجراي نمايش "قبله عالم" هادي مرزبان همكاري كرد.

با اجراي خيمه شب بازي بهروز غريب‌پور به سرزمين هاي دوردست سفر كرد و در مراسم اختتاميه جشنواره‌هاي يازدهم آييني سنتي و عروسكي به عنوان يك يار قديمي نمايش تخت حوضي و خيمه شب بازي مورد تقدير مسئولان قرار گرفت. داوود فتحعلي‌بيگي مي‌گويد: "رزمجو را از سال 68 مي‌شناسم، پنجه قوي داشت، گاه با كمانچه‌اش فقط نمي‌نواخت بلكه در اجرا حرف مي‌زد."
 
سال گذشته در ميدان رزم "پهلوان كچل" در تالار هنر بود كه كمر رزمجوي پير به زمين خورد، يك اجراي خيمه شب بازي با كارگرداني داوود فتحعلي‌بيگي، در حالي كه كودكان زيادي نظاره‌گر بگو مگوي پهلوان كچل و كمانچه استاد بودند، استاد خم شد و ديگر نتوانست براي گرفتن زه‌هاي سازش بلند شود.

رزمجو پس از سكته قلبي در تالار هنر، يك سال در بستر بيماري به سر برد و براي هميشه با مبارك‌ها و سياه‌هاي نمايش‌هاي ايراني خداحافظي كرد، او در خانه قديمي كوچكش در انتهاي يكي از محله‌هاي مولوي مانند بسياري از هنرمندان ديگر در تنهايي، با پيري و بيماري‌اش جنگيد تا اين كه چهار روز پيش ديگر توان خود را از دست داد و براي هميشه كمانچه‌اش را در طاقچه اتاق تنها گذاشت و بي‌خبر به خاموشي گورستان سپرده شد. دريغ از شنيدن صدا و ديدن نگاه برخي دوستان، همكاران و مسئولان!

روحش شاد و يادش گرامي باد!

کد خبر 265092

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha