به گزارش خبرنگار موسيقي "مهر"، اوضاع آموزشگاه هاي موسيقي در ايران، با وجود اعتراض موسيقيدانان همچنان بلاتكليف و آشفته است. با شروع فصل گرما و زياد شدن اوقات فراغت دانشآموزان، بازار كلاسهاي موسيقي هم حسابي داغ شده و هر روز بر تعداد آموزشگاههاي موسيقي و معلمين آن اضافه ميشود. خلاصه آموزشگاهها هم طبق مصوبهاي كه هر كدام به نوعي براي خود در نظر گرفتهاند، با مشتري رفتار ميكنند و هر كدام معلمين آموزشگاهشان را بهترين و ماهرترين موسيقيدان ميدانند كه حق دارد بالاترين هزينه را براي هر ساعت تدريس از هنرجو دريافت كند.
در اين ميان سوالي كه هيچوقت پاسخ داده نميشود، اين است كه اين هزينه در جيب چه كسي ميرود و خرج چه چيزي ميشود؟ موسيقيدانان كه هميشه از اوضاع مالي و كاريشان شكايت دارند، در آموزشگاهها كتابها و نوارها را خريداري نميكنند و اين امر به عهده خود هنرجوست، فضاهاي آموزشي اغلب از آكوستيك ابتدايي (موكت يا چوب) هم برخوردار نيستند و نه نور كافي و نه تعداد كلاس مورد نياز را دارند. هزينهها كاهش پيدا نميكند و از سوي ديگر، هر روز تعداد مجوز آموزشگاههاي موسيقي افزايش پيدا ميكنند و متاسفانه نظارت دقيقي روي فعاليتها و كيفيت آموزشي آنها انجام نميگيرد.
حسن ناهيد، نوازنده برجسته ني ايراني كه سالهاست در آموزشگاههاي مختلف به تدريس موسيقي اشتغال دارد و امر تدريس را علاوه بر ايران در قالب كارگاههاي آموزشي در كشورهاي ديگر هم دنبال كرده است، اوضاع صدور مجوز آموزشگاههاي موسيقي كشور را رضايت بخش نميداند و معتقد است كه اين اوضاع به شيوهاي است كه به هر جوان بيست سالهاي مجوز تاسيس آموزشگاه موسيقي داده ميشود.
ناهيد كه سالها در زمينه پرورش موسيقي فعاليت كرده است ميگويد: "سن و سال من ديگر اجازه اين تعداد ساعت تدريس در هفته را نميدهد. بسياري از آموزشگاهها براي كسب اعتبار سعي ميكنند به هر شيوهاي كه شده از موسيقيدانان بهره ببرند و به اين موضوع فكر نميكنند كه اين تدريسهاي مداوم به شاگرداني كه هنوز از موسيقي هيچ چيز نميدانند چه فشار عصبي را به مدرس منتقل ميكند. ما بايد در اين سن حقوق ثابتي داشته باشيم كه براي گذران زندگي كافي باشد، نه اينكه مجبور باشم اين تعداد ساعت را در هفته تدريس كنم. تدريس موسيقي توسط اهل آن، اتفاق بسيار پسنديدهاي است اما نه به قيمت از دست دادن سلامتي و تحمل فشار عصبي مضاعف. در حال حاضر من در 6 روز هفته در 8 آموزشگاه موسيقي تدريس ميكنم، آيا اين روند صحيح است؟ اين تعداد ساعت تدريس آنقدر براي من مشكل است كه گاهي فكر ميكنم نزديك است سكته كنم."
به گزارش خبرنگار موسيقي "مهر"، جالب اينجاست كه نه تنها نظرات باتجربههاي موسيقي در ايران در مورد اين اوضاع آموزشگاههاي موسيقي چندان اميدواركننده نيست كه جوانان موسيقي هم اوضاع بهتري را ترسيم نميكنند. آيدين احمدينژاد، نوازنده ويولن و عضو گروه زهي "پارسيان" كه به تازگي آلبوم "فيه ما فيه" را منتشر كرده، ميان تعداد استادان موسيقي و آموزشگاهها تناسبي نميبيند، بزرگترين مشكلش هم آموزشهاي سليقهاي است. او ميگويد: "ما مثلا اين همه آموزشگاه موسيقي و معلم موسيقي داريم، اما زماني كه ميخواهيم براي اجراي يك قطعه پيانو از يك پيانيست دعوت كنيم، بايد تمام ايران را بگرديم، چون تعداد نوازندگاني كه در سطح خوبي قرار داشته باشند، بسيار كم است. اين موضوع خصوصا در مورد معلمين گيتار رخ مي دهد، يعني زماني كه شما با وجود اين همه آموزشگاه و معلم گيتار دنبال نوازنده خوب هستيد، كسي را پيدا نمي كنيد."
احمدي نژاد دليل اين آشفتگي را استاندارد نبودن سيستم آموزش در ايران مي داند و خاطرنشان مي كند: "بعد از انقلاب در ايران به شدت خلا آموزش حس شد. چون آموزش ها استاندارد نبود. هرچند كه آموزش موسيقي هم بايد مثل هر موضوع ديگري با استانداردهاي خاص خودش پيش برود، بايد سرفصل هاي درسي مشخص شود، ديالوگ هاي آكادميك برقرار شود. نبايد آموزش ها سليقه اي باشد، اما از آنجايي كه هيچ استانداردي وجود ندارد، آموزش موسيقي در ايران بر مبناي سليقه پيش مي رود. وقتي هدف ما آموزش صحيح نباشد، تنها مي خواهيم كه لحظه اي بگذرانيم و برود."
***
به گزارش "مهر"، سيري كوتاه در عملكرد ساليان گذشته برخي آموزشگاهها نشانگر اين نكته است كه نبود يك نظارت دقيق و كارآمد بر نحوه فعاليت آموزشگاه و مدرسان آنها، لطمات جبران ناپذيري به روحيه و استعداد و اخلاقيات مراجعه كنندگان وارد كرده است كه اين مسائل جداي از انحرافات تخصصي و آموزشي است كه ناشي از نبود دانش لازم نزد مدرسان آن رشته هنري است. اهميت اين نكته ظاهرا در هفته هاي گذشته براي وزير ارشاد و همچنين تني چند از اعضاي خانه موسيقي بيش از پيش مشخص شد و بالاخره نخستين نشست مديران مسئول آموزشگاههاي آزاد هنري با حضور وزير و ديگرمسئولان وزارت ارشاد، مديران مسئول آموزشگاههاي هنري و جمعي از مدرسين رشته هاي مختلف هنري در تالار وحدت برگزار شد.
هوشنگ ظريف رديف دان، نوازنده تار و عضو هيات مديره خانه موسيقي، شرايط اقتصادي جامعه را مسبب كيفيت پايين آموزشگاهها مي داند. او كه سالهاست در زمينه تدريس هم در دانشگاه و هم در آموزشگاه هاي مختلف اشتغال دارد، در اين زمينه با ناراحتي و نارضايتي اذعان دارد كه شرايط بد اقتصادي هنرمندان و دست اندركاران موسيقي در جامعه ما باعث شده است كه همه به اين هنر به چشم امرار معاش نگاه كنند و تا دو سال ساز زدند به فكر كسب درآمد از اين راه باشند.
او كه خودش از اعضاي تيمي است كه آزمون معلمي آموزشگاههاي موسيقي را برگزار و سوالات آن را طراحي مي كنند، علاوه براين گلايه ها مي گويد: "در حال حاضر اداره گسترش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، براي افرادي كه مي خواهند در آموزشگاههاي موسيقي تدريس كنند، امتحاناتي را برگزار مي كند كه برخي از استادان اين رشته هم بر اين آزمون نظارت مي كنند. بسياري از افراد سواد موسيقي شان در حد دو كتاب مبتدي است، اما پيش مي آيد كه به آنها گفته مي شود كه مي توانند در حد ابتدايي تدريس كنند، بعضي ها هم كه بهترند، خوب در سطوح بالاتر مي توانند تدريس كنند."
بسياري بر اين برباورند كه روند نظارت تنها تا همين مرحله ادامه پيدا مي كند، اين موضوع را با ظريف در ميان مي گذارم، او هم تصريح مي كند: "بله، متاسفانه روند نظارت فقط تا اين مرحله است و بعد از آن ديگر معلوم نيست كه چه كسي دارد چه كاري انجام مي دهد و در آن آموزشگاه موسيقي چه خبر است؟ آقاي روشن روان هم به تازگي در نشستي كه با مديران آموزشگاههاي موسيقي كه نزديك به 800 نفر هستند، داشتند به آنها اوضاع بد آموزشگاهها را متذكر شدند. همچنين ايشان گفتند كه مي دانيم كه بسياري از آموزشگاهها بدون مجوز فعاليت مي كنند كه اين موضوع به نوعي معضل جامعه محسوب مي شود."
ظريف خاطرنشان كرد: "به هر حال تمام دانشجويان و فارغ التحصيلان موسيقي بعد از 5 سال مي توانند مجوز آموزشگاه بگيرند و ديگر از آنها امتحاني هم گرفته نمي شود و نظارتي روي اين آموزشگاهها نيست."
چندي پيش وزارت ارشاد از خانه موسيقي در اين زمينه كمك خواست تا استادان خانه موسيقي در برگزاري آزمون معلمي و حتي در بخش هاي نظارتي دست راست مركز موسيقي باشند و هم در زمينه جلوگيري از تخلفات و هم در زمينه نظارت بر آموزشگاههاي موسيقي حتي المقدور به مركز كمك كنند، اما ظاهرا فعاليت هاي اجرايي و روزافزون خانه موسيقي اين اجازه را به اعضاي آن نداد تا بيشتر از برگزاري يك آزمون معلمي ، اقدام گسترده تري را در اين زمينه انجام دهند.
اعضاي خانه موسيقي ، به خصوص هيات مديره كه در حال حاضر اغلب به اين متهمند كه به دليل فعاليت هاي اجرايي ، كمتر به كارهاي موسيقايي مي پردازند، دليل اصلي پايين آمدن كيفيت آموزشي آموزشگاه ها را شرايط نابهنجار اقتصادي مي دانند و براين باورند كه موسيقيدانان در اين مملكت جايگاه خاصي ندارند، ما خودمان هم نمي دانيم چه بايد بكنيم؟ تعداد فارغ التحصيلان و هنرمندان بيكار موسيقي هم كم نيست، طبيعي است كه اين افراد دنبال شغل هستند و نمي دانند كه بايد از چه راهي درآمد زايي كنند، اداراتي هم براي حمايت از آنها و اختصاص شغل ايشان طراحي نشده است، از اين رو طبيعي است كه تنها راهي كه مي توان راحت تر به آن فكر كرد، تاسيس يك آموزشگاه موسيقي باشد.
سامان احتشامي كه خود از اعضاي خانه موسيقي است و چند سال پيش در آزمون معلمي اين خانه شركت كرده است، مي گويد: بعضي ها در حد كلاس خودشان نمي بينند كه بيايند و در اين آزمون شركت كنند. فكر مي كنند چون چند سال است كه ساز مي زنند، پس نبايد در هيچ آزموني شركت كنند، چون حتما اتفاقي است غير حرفه اي. در حالي كه هنوز متاسفانه مرز ميان نوازندگي و تدريس در ايران شناخته نشده است، شما شايد نوازنده خيلي خوبي باشيد، اما نتوانيد حتي ازپس تدريس مباني اوليه بربياييد. قرار بود كه هركس كارت معلمي خانه موسيقي را ندارد اجازه تدريس موسيقي را نداشته باشد تا همه مجبور باشند كه در سيستم واحدي فعاليت كنند و از يك فيلتر خاص رد شوند. در حال حاضر بسياري از افرادي كه كارت معلمي خانه موسيقي را ندارند، بدون اجازه به فعاليت مشغول هستند و اين نقطه ضعف را كسي جز خود موسيقيدانان به دست اين افراد سود جو نداده است.
او ادامه مي دهد: ضمن اينكه آنقدر مشكلات آموزشگاه هاي ما زياد است كه شايد كمترينش مساله معلم باشد. بيشترين مشكل آموزشگاه هاي ما كمبود امكانات اوليه است. ما ساز پيانو را كه ساز اصلي و پايه اي موسيقي است را به دليل قيمت نسبتا بالايش در بسياري از آموزشگاه ها نداريم. همچنين فضاي آموزشي كافي اصلا در مورد آموزشگاه هاي موسيقي ايران معنايي ندارد و به آن پرداخته نمي شود.
سامان احتشامي مي افزايد: همچنين بايد بگويم يكي ديگر از مهم ترين مشكلات آموزشگاه هاي موسيقي ايران در ناآشنايي هنرجويان با سازهاي مختلف و در نتيجه تصميم گيري هاي اشتباه است. از آنجا كه بچه هاي ما ساز را نمي بينند و با نام آنها آشنا نيستند، وقتي كه به آموزشگاه ها مراجعه مي كنند نمي دانند دقيقا مي خواهند چه سازي را فرا بگيرند. مثلا مراجعه مي كنند و مي گويند "مي خواهيم از آن ويولن بزرگ ها بزنيم" و پس از مدتي كه از كلاس ها مي گذرد، سازشان را تغيير داده و اين دور باطل همينطور تكرار مي شود.
او هم مثل ديگر موسيقيدانان اوضاع اقتصادي و معيشتي هنرمندان موسيقي را از دلايل ضعف تدريس مي داند: علاوه بر اينها، بي تعهدي بسياري از معلمان باعث مي شود كه هنرجويان سازشان را رها كنند، مثلا بلافاصله با يافتن كاري جديد از آن آموزشگاه مي روند و هنرجويان را بدون اينكه هيچ توضيحي بدهد، رها مي كند. اين مشكلات هم به چيزي جز شرايط اجتماعي و اقتصادي هنرمندان موسيقي بر نمي گردد.
***
طبق آمار موجود در مورد تعداد آموزشگاه هاي موسيقي در ايران، در حال حاضر 364 آموزشگاه موسيقي در سراسر كشور مشغول فعاليت هستند كه تهران با 182آموزشگاه مقام نخست را دارد و استان هاي قزوين و مركزي بدون آموزشگاه در رتبه آخر هستند. پس از تهران،اصفهان با 26 و مازندران با 24 مورد ، در رتبه هاي دوم و سوم قرار دارند.
با اين حال به نظر مي رسد كه هنوز جايگاه آموزشگاه هاي موسيقي در تهران هم به نحو خوبي جا نيفتاده است،" سودابه سالم" آهنگساز و پژوهشگر موسيقي كودك مي گويد: وقتي كه مساله اي جايگاه خودش را در جامعه پيدا نكرده است و براي كسي اهميت نداشته باشد، طبيعي است كه مشكلات زيادي سر راهش قرار بگيرد. خصوصا در حوزه هاي مختلف هنري .اگر مقايسه اي بين مدارس غيرانتفاعي با آموزشگاه هاي موسيقي داشته باشيد مي بينيد كه وقتي كه ما به تعليم و تربيت و مسائل آموزشي مان به چشم سود مالي آن توجه مي كنيم و كوچكترين بهايي به فضاي آموزشي نمي دهيم، تكليف آموزشگاه هاي موسيقي روشن است. آموزش و پرورش ما كه بودجه مشخص و هنگفت دولتي دارد و توجيه مالي و معنوي پشت آن است، هنوز نتوانسته است تكلفي خودش را با نوع تدريس و فضاي آموزشي مناسب روشن كند، چه برسد به موسيقي كه در ايران هيچكدام از اين توجيه ها را دارا نيست.
"سودابه سالم" كه كلاس هاي مربيگيري موسيقي نيز داير كرده است، با اشاره به نبود كلاس هاي معلمي موسيقي در ايران خاطر نشان مي كند: ما بارها و بارها گفته ايم كه بايد رشته مربيگيري موسيقي در ايران داشته باشيم، اما متاسفانه مسئولين پاسخ مي دهند كه به دليل محدوديت ها ما نمي توانيم اين رشته را داشته باشيم. خوب طبيعي است دانشجويي كه در رشته آهنگسازي و نوازندگي مشغول است و وقتي فارغ التحصيل مي شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور مي خواهد يك معلم خوب موسيقي باشد؟ اتفاقات موسيقي در ايران تصادفي و شانسي هستندو جنبه علمي ندارد، از اين رو نمي توان به چيزي در موسيقي به جز غريزه هنري يك فرد دل خوش كرد.
نظر شما