به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر " مهر "، پرويز اسماعيلي كه صبح امروز در اولين جشنواره سراسري نشريات بسيج صحبت مي كرد افزود: در دوره كنوني كه عصر انفجار اطلاعات با نتيجه جامعه اطلاعاتي ناميده مي شود ؛ جهاني سازي يا به تعبير غربي ها «جهاني شدن» در صدد شكل دادن دلخواه به همه مولفه هاي مربوط به زندگي بشري و مديريت واحد آن است به نحوي كه بقاي نظام سرمايه داري را پايدار كند.
وي خاطر نشان كرد: كارل ماركس در جايي گفته است نظام سرمايه داري براي اينكه باقي بماند، ناگزير است تا تضادهاي دروني خود را پنهان كند و به توسعه بازار دست زند و در دوره كنوني راهكارهاي اين مساله بر توسعه تسلط در زمينه رسانه و فرهنگ متمركز شده
اسماعيلي افزود: در اين فرآيند ابتدا مارشال مك لوهان نظريه دهكده جهاني را مطرح كرد كه نگاه هاي زيادي را معطوف خود ساخت. در ميانه هاي قرن اخير نيز متفكري همچون فوكوياما نظريه پايان تاريخ را ارايه كرد كه مبتني بر اقتصاد ليبرالي و توسعه بازار با استفاده از راهكارها و ابزار فرهگي است. انتهاي تاريخ مصرف نظريه " پايان تاريخ " فروپاشي شوروي سابق و اتمام جنگ سرد بود و ديديم كه از آن به بعد تمركز قدرت ها و هژموني ها به سمت تهاجم فرهنگي سوق يافت و با نظريه هانتيگتون مبني بر "جنگ تمدنها" انطباق يافت.
اين مدير رسانه در خصوص مساله تهاجم فرهنگي توضيح داد: بلافاصله پس از پايان جنگ سرد و در سراسر دنياي اسلام ، نخستين فردي كه آژير خطر را كشيد و مساله تهاجم فرهنگي را مطرح كرد، مقام معظم رهبري بودند كه در سال 1371به اين مساله اشاره داشتند. اين شيوه فعاليت غربي ها آغاز دوره جديد استعمار و توسعه است. از اين منظر جهاني سازي يعني اينكه فرهنگ بيگانه را در قالب فرهنگ بومي جايگزين كنند ، به قول فردي از ناخن پا تا موي سر افراد را فرنگي كنند، شئون و ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي ما را با شئون خود متوازن و هماهنگ كنند.
وي گفت: آنها از اين طريق مي كوشند تا منافع ملي كشورها را با منافع خود هماهنگ سازند و تنها دين و فرهنگي كه در جريان اين تهاجم فرهنگي دچار مشكل نشده، اسلام است كه چون آموزه هاي آن مبتني بر عدالت اجتماعي است و اين موضوع - فرهنگ اسلامي - مورد توجه و منافع ملي همه كشورهاست بيشتر مورد حمله قرار گرفته است.
اسماعيلي در ادامه يادآور شد: اگر به جريان سلطه در سده اخير توجه كنيم ، سه نوع رفتار قابل تحليل است. يكي دوران حكومت بر كشورها ، بعد دوران حكومت بر منابع و سپس دوران حكومت بر افكار كه ما اينك در اين مرحله از نظام سلطه به سر مي بريم. امام راحل با احساس همين خطر بود كه مي فرمودند بالاترين و بدترين وابستگي ها وابستگي افكار است.
مدير عامل خبرگزاري مهر افزود: دشمن راهبردها و ابزارهايي را براي وابستگي فكري در نظر گرفته است. نخست اينكه با استفاده از ابزارهاي مختلف فرهنگ والاي كشورها را تبديل به فرهنگي عوامانه و كم ارزش كنند كه ارزش ايستادگي و مقاومت را نداشته باشد. و ديگر تضعيف فرهنگ حق محور و عدالت جوي اسلامي است.
وي در خصوص جنگ رسانه اي گفت: جنگ رسانه اي دو بعد سخت افزاري (CYBERWAR) و نرم افزاري (NETWAR) دارد . در جنگ شبكه اي كه موضوع نرم افزاري او فكري است كه بسيج بايد به اين عرصه بيشتر وارد شود. غربي ها در جنگ شبكه اي از يك سو بر افكار عمومي تاثير مي گذارد و از سوي ديگر افكار نخبگان جامعه را به وسيله رسانه هاي ملي و بين المللي و به تازگي از طريق خرده رسانه ها تحت تاثير قرار مي دهند. نتيجه چنين فعاليتي بر افكار نخبگان و احزاب سياسي استحاله فرهنگي است.
دبيركل انجمن روزنامه نگاران مسلمان در خصوص ابزارهايي كه براي اعمال جنگ رسانه اي به كار گرفته مي شود، يادآور شد: استحاله فرهنگي را به دو طريق عمده پيگيري مي كنند . از يك سو مساله ترويج مصرف گرايي، بي بند و باري و سنت هاي غير اخلاقي و ارتجاعي بودن دين را تبليغ مي كنند. اگر اين راه جواب نداد، محور دوم كه اتفاقا بر عكس شيوه نخست است را پيگيري مي كنند. يعني با تشكيل گروههاي خود خواسته به ترويج تعصب و تحجر و تنگ نظري و سنت هاي جاهلي مي پردازند و آنها را به نام اسلام معرفي مي كنند كه تشكيل گروه القاعده يكي از نمونه ها است.
وي با اشاره به اينكه برخي نشريات بسيج از رقباي حرفه اي خود بهتر و موثرترند، اضافه كرد: بسيج يك فرهنگ است ، چون به هيچ طبقه خاص اجتماعي تعلق تام ندارد. اين 2000 نشريه بسيج نياز به يك " اتاق فرمان " مشترك اما صدها اتاق فكر مختلف دارند . چرا كه گرچه اين نشريات در ميدانهاي آماتور به فعاليت مشغولند اما فرماندهي حرفه اي و واحد براي بهره گيري از اين ظرفيت عظيم و شبكه اي رسانه اي ضروري است .
وي با ذكر مثالي گفت: زماني در جنگ ديده بانها وظيفه هدايت آتش توپخانه براي اصابت به دشمن را به عهده داشتند و اگر اين گروه وظيفه خود را به خوبي انجام نمي داد و "گرا" ي غلط مي داد، گلوله ها به نقاطي مي رفت كه نظر فرماندهان نبود. " اتاق فرمان " نشريات بسيج نيز حكم اين ديده بان را دارد تا با گراي درست دادن به نشريات متكثر، بسيج توليد فرهنگي آنها را هرچه بيشتر موثر و در جهت خنثي كردن تهاجم فرهنگي مديريت نمايند .
نظر شما