خبرگزاري "مهر"- گروه دين و انديشه : يكي از مسائلي كه امروزه چندان به آن پرداخته نشده و يا كمتر بدان پرداخته شده است بحث جايگاه مطبوعات ديني در جامعه اسلامي است، امري كه به نظر ميرسد حتي هنوز تعريف جامع و يكدستي از آن در ميان عوام وحتي نخبگان ما وجود ندارد. بيشك توجه جدي به مقوله مطبوعات ديني چه از سوي مسؤولان و دولتمردان و چه از سوي آگاهان مسائل و نخبگان و شخصيتهاي برجسته ديني ميتواند تا حد زيادي به شفافيت و روش شدن جايگاه اين دسته از مطبوعات و ارائه تعريفي مناسب از آن كمك نمايد. بحث از مطبوعات ديني آنجايي ميتواند اثرات لازم خود را برجاي بگذارد كه از نظرات متوليان آن و كساني كه از نزديك با آن ارتباط دارند بهره گرفته شود. از همين رو خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، در قم در گفتگويي با حجتالاسلام سيدعباس صالحي، مدير مسؤول نشريات پگاه حوزه، پژوهشهاي قرآني و … كه خود عضو هيئت امناي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم هم است كوشيده است با طرح مسائل و مشكلات نشريات ديني و يا نشرياتي كه در حوزه دين و مسايل آن فعاليت ميكنند، به بحث و بررسي وضعيت مطبوعات ديني در كشورمان بپردازد.
* خبرگزاري "مهر": جناب آقاي صالحي! براي ورود به اين بحث لطفاً در ابتدا تعريفي از مطبوعات ديني بفرماييد؟
- سيد عباس صالحي : مطبوعات ديني اگرچه مصاديق متنوعي دارند اما در كل ميتوان دو تعريف براي آنها متصور شد: 1ـ نشريات ناظر به حوزه دين كه در مباحثي چون قرآن پژوهي، فلسفه و كلام اسلامي و … به فعاليت ميپردازند. 2ـ مطبوعاتي كه تعلقات ديني در آنها محسوس و آشكار باشد. با توجه به تعريف اخير ميتوان نشرياتي را كه در حوزههاي ادبي، سياسي، هنري و اجتماعي كارميكنند ولي در آن دغدغههاي ديني به طور واضح به چشم ميخورد مطبوعه ديني دانست.
* با توجه به تعريفي كه شما از مطبوعات ديني ارائه كرديد، نقش دولت را در حمايت از مطبوعات ديني تا چه قدر ميدانيد و آيا اصولاً وجود چنين حمايتي را از سوي دولت ضرورتي ميدانيد يا خير؟
- يكي از مهمترين اهداف نظام اسلامي، تجسم بخشي به ديني و آموزههاي آن در عرصه اجتماعي است. با اين حساب نشرياتي كه در فضاي كاركرد نظام هستند قطعاً به اين هدف نزديكتر هستند و از سويي نيز سطح حضور و تعلقات ديني نشريات براي نظام هم مهم است و لذا دولت به اين دست نشريات كه به بسط و تعميق مفاهيم ديني ميپردازند قاعدتاً كمك ميكند. اما به طور كل، دولت هر مقدار سهم تصديگرياش را در حوزههاي اجتماعي و فرهنگي و به ويژه امور مذهبي و ديني كاهش دهد بهتر است. البته تقليل كاهش تصديگري دولت به معناي نفي كل مسؤوليت او در بحث مطبوعات ديني نيست، بلكه بايد دولت با تأسيس و حمايت از زيرساختهاي فرهنگي عملاً و به طور غيرمستقيم از مطبوعات عرصه دين حمايت كند.
* پس، دولت ميتواند با تأمين زيرساختها بيشتر حامي مطبوعات ديني باشد تا متصدي آنها؟
- دقيقاً! دولت ميتواند براي تأسيس زيرساختهاي فرهنگي در كشور، سرمايهگذاري كند واز سويي به دليل آن كه تخصيص منابع و مدارك اطلاعاتي كه مطبوعات به آن نياز دارند هزينه بردار و دشوار است، دولت با امكاناتي كه در اختيار دارد ميتواند اين مشكل را حل كند. دولت علاوه بر كمك به فراهم ساختن زيرساختهاي فرهنگي و ديني در كشور ميتواند در جهت كمك به مطبوعات ديني حتي به تنظيم و اصلاح قوانين مربوطه بپردازد. همچنين در حوزه سياست گذاري كلان مراوده فعال دولت اسلامي با روحانيت و حوزههاي علميه ميتواند بسيار كارساز باشد.
* آقاي صالحي! حال كه صحبت از نقش روحانيت در تقويت و حمايت از مطبوعات ديني شد ميخواستيم بدانيم، به نظر شما اين نقش تا چه حد ميتواند مفيد باشد و از سويي شما نقش روحانيت را در اين عرصه پر رنگتر ميدانيد يا نقش دولت را؟
- قبل از واردشدن به اين بحث بايد بگويم روحانيت، نبايد از دولت جدا باشد و از سويي دولت اسلامي نيز بخشي از وظايف حساس خود را بر عهد حوزههاي ديني ميبيند. به نظر من بايد ميان دولتمردان و حوزويان در حوزه سياستگذاري يك تعامل فعال و سازنده وجود داشته باشد ودر حد متعادل هم روحانيت و هم دولت در حمايت و تقويت مطبوعات ديني نقش داشته باشند. اما اينكه سهم كدام يك در اين خصوص بيشتر است، حقيقتاً نمرهگذاري در اين قسمت دشواراست و دقيقاً نميتوان گفت سهم كدام يك بيشتر و كدام يك كمتر است. مهم آن است كه هر دوي اينها با تعامل مناسب نقشهاي خود را به نحو مطلوب ايفاكنند. متأسفانه يكي از مشكلات ما اين بوده است كه برنامههاي توسعه اقتصادي سياسي و اجتماعي كشور، فارغ از مراودات فرهنگي و حوزوي تبيين ميشده است البته گاه درخواستهاي از سوي دولت براي درگيركردن روحانيت در اين خصوص وجود داشته است ولي متأسفانه روحانيت در اين بحث آن طور كه بايد و شايد تلاش جدي از خودنشان نداده است و شايد يكي از دلايل اين امردرگير شدن روحانيت در مسايل خرد بوده كه تا آنان را از توجه مناسب به مسايل كلان بازداشته است هرچند گاه و بيگاه به مسايل كلان نيز پرداخته شده است.
* رسالت مطبوعات ديني در شرايط كنوني چيست و چه مشكلات و محدوديتهايي براي انجام اين رسالتها براي مطبوعات ديني وجود دارد؟
- طرح جامع مشكلات مطبوعات ديني به قدري فراوان است كه شايد درحوصله مخاطبان اين مصاحبه نگنجد اما به طور كلي و تيتروار به برخي از مشكلات خاص آنها ميپردازيم: 1ـ موازي كاري و تداخلهاي مضموني در فعاليت مطبوعات ديني كشور 2ـ عدم تعريف مناسب از سطوح مخاطبان؛ متأسفانه تعريف برخي از نشريات ديني از مخاطبان خود شفاف نيست. 3ـ ضعف تضارت فكري در مطبوعات ديني؛ متأسفانه بايد اذعان داشت نوعي رودربايستي در مطبوعات ديني ديده ميشود واز سويي نويسندگان اين عرصه چندان جسارت علمي در بيان مطالب و نقد آنها ندارند كه اين خود از جمله آسيبهاي اين دسته از مطبوعات است. 4ـ فقدان سيستم نظارت مناسب در بازخورد مطبوعات ديني كه البته غالب مطبوعات در شاخههاي گوناگون با اين مشكل دست به گريبان هستند اما به دليل آنكه بخش قابل توجهي از مطبوعات ديني ما از نهادهاي حكومتي و يا حوزوي ارتزاق ميكنند، اين مشكل ظهور بيشتري در آنها دارد. 5ـ عدم ارتباط قوي مطبوعات ديني با مطبوعات حوزوي ديگر. 6ـ عدم شناخت واستفاده از ژورناليسم به معناي درست آن؛ متأسفانه بسياري از مطبوعاتي كه در حوزه دين فعاليت ميكنند چندان با روزنامهنگاري نوين آشنايي ندارند و به عبارتي در اين خصوص حرفهاي نيستند. در حوزههاي مطبوعات تخصصي دين كه حقيقتاً از امتيازات برجسته انقلاب، اين بوده كه شاهد وفور و كثرت اين دسته از مطبوعات در رشتههاي مختلفي چون فقه، قرآن پژوهي و … بودهايم در اين دسته از نشريات علاوه بر مشكلات عام مطبوعات ديني،مشكلات خاصي نيز چشم ميخورد كه از جمله مهمترين آنها ميتوان به موارد زير اشاره كرد: 1ـ ضعف مطبوعات تخصصي دين در داشتن عقبه تئوريك؛ مطبوعات تخصصي ديني بايد براي برآوردن انتظارات مخاطبان خود از پايگاه تئوريك مستحكمي برخوردار باشند. 2ـ مشكل ديگر آن است كه ما هنوز نتوانستهايم جريانها و مكاتب فكري را در رقابتي سازنده با يكديگر قرار دهيم تا رقابت علمي ميان آنها به پويايي آنها كمككند. 3 مسئله ديگر آن است به دليل استفاده نشريات تخصصي حوزه دين از منابع صرفاً درون مفاهمهاي، قابليت باز توليد براي فرهنگهاي بيروني در آنها كمتر وجود دارد و نشريات تخصصي با ديالوگ درون ملي تهيه ونشر ميشود لذا بخش عمدهاي از آنها قابليت ترجمه ندارند.
* با توجه به اينكه يكي از مهمترين وظايف مطبوعات ديني پاسخ به شبهات ديني مطرح در جامعه است بفرماييد مطبوعات ديني چگونه ميتوانند از پس انجام اين وظيفه حياتي برآيند؟
- اصل اينكه مطبوعات ديني نميتوانند به سؤالات و شبهات مطرح زمان بيتفاوت باشند يك اصل انكار ناپذير است اما بايد توجه داشت رصديابي سؤالات و پرسشهاي زمان بايد قبل از تبديل آنها به پرسشي فراگير در جامعه صورت گيرد. بسياري اوقات يك مسئله و پرسش ديني چنان با تأخير مطرح ميشود كه باعث فراگير شدن ابعاد آن ميگردد. مطبوعات ديني بايد براي حل اين مشكل در يك مواصله مناسب اطلاعيابي در زمان خود و بدون تأخير به رصديابي بپردازند. مسئله مهمديگر اين است كه پاسخ به سؤالات مطروحه بايد در همان سطح سؤالات و متناسب با فهم مخاطبان صورت گيرد؛ برخي سؤالات تخصصي وجود دارد كه اگر اينها وارد فضاي عمومي شود باعث نقض غرض ميگردد؛ به تعبيري ممكن است خود ما تريبون بيان شبهات و گسترش آنها شويم. در پاسخ به مسائل و شبهات نيز بايد ادبيات علمي به دور ازتوهين و امورغيراخلاقي باشد. اگر فضاي نقد و پاسخ به مسائل بويژه در مطبوعات ديني وارد حوزههاي غيراخلاقي شود آن گاه مشكلي بر مشكل اصلي افزوده ميشود و چيزي هم حل نميشود.
نظر شما