عليرضا احمدزاده، منتقد تئاتر و استاد دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار تئاتر "مهر"، ضمن بيان اين مطلب، نقد و نظرش را بر نمايش "آواژيك" اينگونه بيان مي كند: " اين نمايش بالاتر از پرفورمنس است. چون در بررسي تاريخي پيش از به وجود آمدن درام ما به تئاتر ميرسيم. در تئاتر كلام به وجود مي آيد و بعد از آن پرفورمنس وقتي ميخواهد از كلام و درام دور شود شكل ميگيرد. يك مرحله ديگرنيز وجود دارد كه از پرفورمنس بالاتر است. در واقع اين نوع نمايش تركيبي است از كلام، اجرا، حركات فرميك، مولتي مديا و ويدئو پروجكشن كه از سينما و تلويزيون گرتهبرداري شده است."
وي مي افزايد : "اين نمايش در آن تركيبي كه گفتم خوب عمل مي كند. گرچه در كل كار يك خامي را از ابتدا تا انتها مي بينيم. نميتوانم بگويم آماتوري است ولي آنطور كه بايد حرفهاي نيست. اين نمايش در واقع قدم اولي است كه در اجراي اين شيوه برداشته ميشود."
صحنه اي از آواژيك - كارگردان : پانته آ بهرام
اين منتقد تئاتر همچنين مي گويد : "يكي ازويژگيهاي بارز و ارزشمند نمايش خانم بهرام در بازآفريني فرهنگ ايراني است. نشان دادن فرش ايراني به عنوان نماد فرهنگ ملي و مذهبي ما خاطره زنده بودن آن را دوباره در ذهن زنده مي كند. مهمترين مشكل تئاتر "آواژيك" در ناهماهنگي بين موسيقي و حركات فرم بازيگران است. بعضي وقتها موسيقي از ساير اجزا پيشي مي گيرد."
عضو كانون ملي منتقدان تئاترايران، به خبرنگار تئاتر "مهر" مي گويد : "بازي بازيگران ستودني است ولي مي توانست بهتر از اين هم باشد. استفاده از بازيگراني كه بدن هايي نرم تر دارند به اجراي لطيف آن كمك ميكرد. به نظرم سارا ريحاني و مهدي ساكي هر چند كه سابقه بازي حرفه اي هم دارند ولي براي اين نمايش سنگين هستند. اگر من بودم گزينه ديگري را انتخاب مي كردم. چون اين نقش، خيلي خيال پردازانه است. در واقع اين آدمها نيستند كه فرش مي بافند، بلكه تار و پود فرشند كه در حركتند. براي همين اين سياليت نياز به بدن سبك و منعطف دارد."
وي مي افزايد : "ايراني ها چون سرسبزي كم داشتند، خيالي از بهشت رابر فرش ها طراحي كردند. زيبايي فرشهاي ما از اين جهت است كه روحي سيال از عشق و عرفان درآن جريان دارد. در نمايش "آواژيك" به اين نكات توجه شده و سعي گرديده تا به ايده مركزي نزديك شود. ولي كارگردان نتوانسته دربين اجزا اين هماهمنگي را به وجود آورد. ولي در مجموع اثر معقولي است."
وي در ادامه مي گويد : "هميشه بچه هاي ما بدون حمايت دولتي و با عشق و علاقه كار تئاتر كرده اند و از كسي هم چشم داشتي نداشتهاند. تا آنجا كه اين گروه با حمايت يك اسپانسر و براي تبليغ شركت فرش يك كار سفارشي شسته رفته انجام داده. اين حركت خوبي است و نقطه شروعي براي ساير گروهها به حساب مي آيد."
احمدزاده در پايان مي گويد : "اين روند پيدا كردن اسپانسرخيلي خوب است و بايد به يك عادت تبديل شود. ديدن اين نمايش علاوه بر تبليغ فرش، حمايت از تئاتر هم هست. بچهها بايد اميدشان را از مركز هنرهاي نمايشي كاملا قطع كنند. چون اين مركز نه توان پوشش تئاتر كشور را دارد و نه ميخواهد اين كار را انجام دهد."
نظر شما