۸ دی ۱۳۸۴، ۱۰:۴۶

تپق‌هاي بازيگر كهنه‌كار و حكايت ناتمام كارگرداني تازه‌كار

تپق‌هاي بازيگر كهنه‌كار و حكايت ناتمام كارگرداني تازه‌كار

پيش از ورود به تالار نو در ساعت 19 عصر براي ديدن نمايش "حكايت ناتمام آن زن خوشبخت" به كارگرداني فرهاد شريفي و بازي فريده سپاه منصور، اتفاق مهمي مي افتد، و آن هم اينكه داستان نمايش با توجه به عنوان منتخب براي آن، براي تماشاچي آشكار مي شود و هيچ كس مقصر نيست!

 فريده سپاه منصور  در صحنه اي از نمايش " حكايت ناتمام آن زن خوشبخت "

/ هيچ كس مقصر نيست /

به گزارش منتقد تئاتر خبرگزاري "مهر"، اگر هدف گروه هم آشكار بودن داستان باشد، آن وقت چگونگي بيان كردن آن اهميت پيدا مي كند. مثلا در آثار تعزيه ايراني، همه دانسته دور ميدان مي ايستند و نظاره گر داستاني خواهند شد كه بارها شنيده اند، اما در آن لحظه چگونگي بيان آن نمايش است كه ارتباط بين تماشاچي و اثر هنري را امكان پذير مي سازد.

اما آنچه از لحظه آغازين نمايش "حكايت ناتمام آن زن خوشبخت"  به وقوع مي پيوندد، دقيقا همان حدس هاي ممكن است كه به ذهن هر تماشاچي اي پيش از ديدن نمايش خطور كرده است.

به عبارت بهتر ما شاهد بدبختي هاي يك زن تنهاي ايراني خواهيم بود كه زندگي مشترك و حضور مرد مانع از رسيدن آن زن به آرزوهايش شده است. به اين ترتيب ديگر تكليف تماشاچي نسبت به اثر هنري كاملا روشن است، و اگر چگونگي بيان نمايش با توجه به ميزانسن، پرسپكتيو، رتيم، فضاسازي و ... نتواند ذهن تماشاچي را نسبت به دوباره ديدن اثر تحريك كند ، مطمئنا تحمل اثر هنري تقريبا به تدريج ناممكن خواهد شد. بنابراين تا اينجا در مي يابيم كه با يك اثر كاملا جدي و هوشمندانه روبرو نشده ايم ، چون يك عنوان كليشه اي و غير جدي بسياري از مجهولات لازم براي دنبال كردن يك اثر جدي را آشكار مي سازد و مانع از جذبه دراماتيك اثر مي شود.

/ شك و ترديد /

نمايش با شك و ترديد پيرزن نسبت به همسرش آغاز مي شود . سيگار زنانه اي در ميان آشغال هاي كف نشيمن اين پرسش را ايجاد مي كند كه چه كسي به خانه آنها آمده ، و با كداميك از آن دو كار داشته اند؟ بي آنكه پاسخي براي اين سوءظن در ادامه بيابيم.

در طول نمايش مي بينيم كه مردي در خانه حضور ندارد، و پيروزي تمامي حرف و حديث هاي دروني خود را براي يك تنديس لميده بر صندلي روايت مي كند. در صورتي كه نويسنده، كبري ملانژاد بايد نسبت به اين نوع ارتباط دلايل مشخصي را در متن خود مطرح مي كرد تا همه كنش هاي حسي و دروني پيرزن در صحنه جنبه منطقي و عيني  قابل باور به خود بگيرد تا مي ديديم كه چرا مرد مانع از رسيدن زن به آرزوهايش شده است؟ مردم چگونه ماهيتي دارد و چرا بايد مدام شك و ترديدهايي را براي زنش تداعي كند؟ تا چه حد زن در شكل گيري شخصيت مرد موثر بوده است؟ چرا زني با اين همه آرزوي ريز و درشت بايد تن به شرايطي بدهد كه جز ماليخولياي وحشتناك هيچ ثمره ديگري نداشته باشد؟

اگر نويسنده مبناي نمايشش را كنش هاي دروني و روانشناختي قرار داده ، چرا نبايد در دل پراكندگي و بي نظمي هاي موجود در متن به سلسله مراتب .حس آميزي توجه نشان داده شود؟ اگر قرار باشد كه تماشاچي نسبت به كنش هاي حسي و عاطفي پيرزن ارتباط موثر داشته باشد، چرا نبايد اين حس ها بنا بر يك تركيب بندي موثر شكل نگرفته باشد؟ مطمئنا پيرزن ماليخوليايي زماني مي تواند تماشاچي را به ميدانگاهي از صور خيال دعوت كند كه خالق اثر از پيش براي ورود و خروج به اين ميدانگاه تفكر مفيدي را مد نظر داشته باشد. تماشاچي در اثر روانشناختي به دنبال تحريك شريان هاي عصبي و رواني است، تا ضمن همذات پنداري كردن با يك فرد بيمار (بازيگر و نقش) به مرحله اي از شكوفايي و بيداري نسبت به كنش هاي بيمار كننده دست يابد.

به گزارش منتقد تئاتر "مهر"، در تئاتر روانشناختي ، اكسپرسيونيستي و پسيكودرام هميشه تماشاچي به عنوان يك بيمار از جامعه مدرن گوشه اي از دردها و مصائب امروز خود را مي بيند، و در همين لحظات اثر هنري به عنوان درمانگري جلوه مي كند كه به تدريج باعث برون فكني و تخليه رواني تماشاچي خواهد شد. وگرنه شنيدن و ديدن يك موقعيت صرفا روانشناختي بدون بازتاب هيچ انگيزه قوي اي براي دنبال شدن از سوي تماشاچي كم حوصله امروز نخواهد داشت.

فريده سپاه منصور  در صحنه اي از نمايش " حكايت ناتمام آن زن خوشبخت "

/ كارگرداني به اين راحتي نيست /

فرهاد شريفي وقتي يك متن ناكامل را براي اجرا انتخاب مي كند، در زمان اجرا با نواقصي از پيش تعيين شده روبرو شده كه به هيچ وجه نخواسته از آنها دل بكند. اگر وظيفه كارگردان انتخاب من و ارايه يك تحليل روز آمد باشد، فرهاد شريفي در هر دو زمينه ناموفق بوده است . اينكه زني از طرف همسرش مورد ظلم و جور واقع شده تا آن حد كه زن آرزوي مرگ او را بكند، بارها اين مضمون در نمايش هاي ايراني در دهه 70 تكرار شده است. اينكه كسي بخواهد در مسلك فمينيسم اثري را ارايه كند ، كسي نمي تواند جلودارش باشد، مشروط بر آنكه حرف تازه اي براي گفتن داشته باشد. اين حرفها را بارها شنيده ايم و تكرار آن جز كلافلگي نتيجه ديگري را در بر نخواهد داشت.

به گزارش منتقد تئاتر "مهر"، فرهاد شريفي كه به عنوان بازيگر شناخته مي شود، در تجربه كارگرداني نمايش "حكايت ناتمام آن زن خوشبخت"  در هدايت بازيگر و اجراي متن دچار مشكلات عديده و چشمگيري شده است. اگر هدف نمايش تصوير كردن يك جريان انديشمندانه باشد، فرهاد شريفي بايد شناخت كافي از ميزانسن و پرسپكتيو در صحنه مي داشت، و در به كارگيري عناصر اصلي و ضمني نيز تسلط خود را بروز مي داد. متاسفانه بارها ميزانسن هاي اجرا تكرار مي شود، بي آنكه دليلي در تكرار آنها باشد. يا آنكه در برخي از موارد همين طوري بازيگر حركتي را در صحنه به نمايش مي گذارد كه از دليل منطقي تبعيت نمي كند.

/ بازيگر و تپق هاييش /

فريده سپاه منصور چهره شناخته شده اي در سينما و تئاتر است. اما اين چهره قديمي در تئاتر "حكايت ناتمام آن زن خوشبخت"  نمي تواند به اندازه تجربه هاي درخشاني ايفاگر نقشش باشد. او لحظاتي از تكاپوي حركتي و انعطاف بدني باز مي ماند، و گاهي نيز بيانش با تپق هاي ناخواسته مواجه مي شود كه در مجموع بازيگري او را  با بحران حسي روبرو مي كند.

در بازي متن هاي تك نفره و روانشاختي، مسووليت بازيگر سنگين تر مي شود، براي آنكه هيچ بازيگري مقابل بازيگر اصلي قرار نمي گيرد، تا در يك ميدان چالش مندانه حس ها تكميل شود، براي همين ايجاد ضرباهنگ به عهده بازيگر است و اگر حس هايش نتواند به تناسب زمان تكميل شود، مجراي بازي ارتباط با تماشاچي را قطع مي كند، و در نهايت هيچ تاثير مطلوبي اتفاق نمي افتد.

مهدي شريفي - كارگردان نمايش " حكايت ناتمام آن زن خوشبخت "

به گزارش منتقد تئاتر "مهر"، حالا با اين تفاسير نمايش "حكايت ناتمام آن زن خوشبخت"  در تالار نو 50 دقيقه وقت تماشاچي را معطوف به كشف نكته  خاصي نمي كند، و از زيبايي شناسي هم بهره اي عايدش نمي شود . مطمئنا كسي هم در اين رساندن تماشاچي از تالار نمايش خود را مقصر نمي داند براي آنكه هر كسي خود را مختار مي داند كه تئاتر را بستري براي تجربه كردن و كشف خود در نظر گيرد بي آنكه ملاك و معياري براي رودر رويي با تماشاچي در انتخاب و اجراي نمايش ها حاكم باشد. اگر روزي تئاتر با ضوابط و تعاريف اصيل همراه شود، ديگر در اين موارد به راحتي مي توانستيم مقصر را مشخص و او را به راحتي مواخذه كنيم تا همه چيز مطلوب نظر تماشاچي باشد.

کد خبر 271594

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha