به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، اين كتاب ترجمه بخشهاي اول و دوم كتاب "الهيات مسيحي"، اثر مك گراث است كه در واقع نوعي متن درسي به حساب مي آيد.
نويسنده كتاب در ابتدا اهداف كلي آن را چنين معرفي ميكند: 1 - معرفي و تبيين انديشه اصلي الهيات مسيحي 2 - بيان چگونگي رشد اين انديشهها و دفاع از آنها 3 - طرح بحثهاي اساسي كه تفكر مسيحي را در دويست سال اخير تحت تأثير قرار داده است 4- معرفي متفكران برجسته اي كه الهيات مسيحي را طي قرون و اعصار مختلف شكل دادهاند.
مك گراث باتوجه به سالها تدريس الهيات در دانشگاه آكسفورد از نبود شور و شوق مطالعه الهيات درميان دانشجويان و طلاب رشته الهيات شكوه مي كند و يكي از مهمترين علل آن را وجود اصطلاحات مبهم و گيج كننده در الهيات مسيحي و نيز روشن نبودن ارتباط مباحث الهياتي با زندگي روزمره و درواقع با رسالت اصلي مسيحيت مي داند. از اين رو در پي آن است هم الهيات مسيحي را به اصطلاح همه فهم كند و هم نشان دهد كه اين الهيات هنوز داراي آنچنان اهميتي است كه ميتوان همچون گذشته آن را در كانون توجه و تدقيق علمي و دانشگاهي قرار داد.
فرض مؤلف در اين كتاب اين است كه خواننده اطلاعات چنداني از الهيات مسيحي نمي داند، لذا سعي دارد هر مطلبي را در نهايت سادگي و روشني بيان كند.
بخش نخست كتاب شامل چهار فصل است كه در هر فصل به يكي از دورههاي مهم تاريخ الهيات مسيحي پرداخته مي شود. در فصل دوم كه پيرامون قرون وسطي و رنسانس بحث مي شود، مهمترين جنبشهاي فكري نظير حكمت مدرسي و اومانيسم و نيز مهمترين الهي دانان اين عصر نظير آنسلم، آكويناس، دانزسكوتوس و ويليام اكامي و همچنين تحولات عمده الهيات مسيحي، مورد بحث و بررسي قرار مي گيرند. در فصل سوم همين بخش، به مسئله نهضت اصلاح ديني و پيامدهاي آن پرداخته ميشود. نهضت اصلاح ديني كه از چهرههاي شاخص آن ميتوان از مارتين لوتر، ژان كالون و تسوينگلي نام برد، يكي از تاثيرگذارترين تحولات تاريخي در مسيحيت بوده است كه موجب شكلگيري طيفي از كليساهاي پروتستاني گرديد.
مك گراث در فصل چهارم به دوره مدرن يعني از قرن هجدهم تاكنون ميپردازد. از جهتي ميتوان اين فصل را فصلي كليدي و بسيار مهم دانست، چرا كه به يكي از حساس ترين و خطيرترين مقاطع در تاريخ انديشه مسيحي مي پردازد.
بخش دوم كتاب درسنامه الهيات مسيحي همچون بخش نخست، شامل چهار فصل است. فصل اول عمدتا فصلي مقدماتي است و در آن به تبيين و تعريف پاره اي مفاهيم و دستگاه هاي فكري مي پردازد كه براي فهم الهيات مسيحي ضروري است. در فصل دوم منابع الهيات مسيحي بررسي مي شود يكي از مباحث و يا مسائل مهمي كه در بررسي هر نظام فكري بايد مطمح نظر و محل توجه قرار گيرد آن است كه اين نظام فكري بر چه مباني و اصولي استوار است و از چه منابعي استفاده كرده است. در فصل سوم به مسئله شناخت پرداخته ميشود. در اين قسمت يكي از مباحث مهمي كه مطرح و به تفصيل بيان ميشود، مبحث مكاشفه يا وحي مسيحي است. فصل چهارم اين بخش، يكي از بحث انگيزترين مسائل را مطرح ميكند يعني مسئله فلسفه و الهيات، نويسنده در ذيل عنوان اين فصل به موضوعاتي چون تأثير مباحث فلسفي بر الهيات، عقل گرايي و تجربه گرايي، رئاليسم و ايدئاليسم، پوزيتيويسم منطقي، ابطالپذيري، ماهيت ايمان، اثبات پذيري يا عدم اثبات پذيري خداوند، ماهيت زبان الهياتي و نظاير آن مي پردازد.
بخش سوم كتاب الهيات مسيحي كه اصلي ترين بخش كتاب است به موضوعات متعددي مانند آموزه خدا، آموزه تثليث، آموزه شخص مسيح، ايمان و تاريخ، آموزه رستگاري از طريق مسيح، آموزههاي طبيعت انساني و گناه و فيض، آموزه كليسا، آموزه آيينهاي مقدس، مسيحيت و اديان جهان و بالاخره اميد مسيحي، عناوين سرفصلهاي اين بخش مي پردازد.
نظر شما